قاعده سی و یکم:
برای رسیدن و نزدیک تر شدن به حق باید قلبمان نرم و لطیف باشد. انسان ها با یک حادثه غمانگیز، مرضی سخت، از دست دادن عزیز یا دوری از او فرصتی برای نرم کردن قلب خود پیدا میکنند بعضی ها آن را درک میکنند و لطیف میشوند بعضی ها افسوس میخورند و قلبی سخت تر از گذشته برای خود میسازند
قاعده سی و دوم:
باید برای رسیدن به عشق خالص خداوندی باید پرده های میان را یکی یکی برداشت پس حواست باشد از قواعد زندگی که برای خود ترسیم کردی برای دورکردن انسان ها از خود یا پیش داوری در مورد آنها استفاده نکنی. مراقب باش ایمان و قواعد و درستیات برایت بتی نشوند و تو را به سوی خودبزرک بینی ببرد.
قاعده سی و سوم:
همه افراد دنیا به دنبال کسب چیزی هستند میخواهند چیزی شوند اما تو هیچ شو. باید مثل گلدانی باشیم که محل رشد و تولد گل سرخی زیباست. گلدان شکل و ظاهرش اهمیتی ندارد. آن خلا و فضای خالی دروناش است که مهم و زندگی ساز است.
قاعده سی و چهارم:
تسلیم شدن در برابر حق را ضعف و ناتوانی نبین! این تسلیم شدن از روی قدرت است فرد تسلیم شده خود را از میان طوفان ها و موج های سهمگین به ساحلی امن میرساند.
قاعده سی و پنجم:
تضاد موجب رشد و بلوغ ما میشود. زمانی ما به مرتبه انسان کامل میرسیم که مومن و منکر درونمان را بپذیریم و این تضاد را درک کنیم.
قاعده سی و ششم:
اگر خدا نخواهد برگی از درختی نمیافتد و خیر و شر بی پاسخ نمی ماند. از نیرنگ و نقشه هایی که دیگران برای ضربه به تو در سر میپرورانند نترس که خدا هم برای آنها دام پهن میکند. از قدیم گفتن کسی که چاه میکند خود ابتدا در ته چاه است.
بیشتر بخوانید: معرفی میکروکتاب آیکیو مالی؛ تنها چیزی که شما را ثروتمند میکند!
قاعده سی و هفتم:
صاحب زمان و دقایقاش خداوند است و آنقدر این نظام دقیق است که ثانیهای جابه جا نمیشود. برای هر فردی زمانی مشخص است زمانی برای عاشقی زمانی هم برای مرگ!
قاعده سی و هشتم:
ای ملت عشق برای تغییر یافتن هیچ وقت دیر نیست. میتوانیم هر زمانی زندگی و خودمان را تغییر دهیم. هر گذشتهای که داشته باشیم همیشه میتوان نو شد. هر جور که گذران زندگی کردیم هرچقدر سن داشته باشیم هر اتفاقی که برایمان افتاده باز میتوانیم از صفر شروع کنیم. اگر روزمان مثل دیروز باشد باید افسوس بخوریم. برای دستیابی به زندگی جدید باید قبل از مرگ حقیقی بمیریم.
قاعده سی و نهم:
این جهان یک کل واحد است و فقط نقطه های آن جا به جا میشود. اگر انسان بدی از دنیا برود انسان بد دیگری به دنیا میاید و اگر انسان نیکویی برود باز انسان نیکویی دیگر جای او میآید و هر صوفی برود صوفی دیگری میآید. کل ثابت است و همه چیز سرجای خود.
قاعده چهلم:
نباید زندگی بدون عشق باشد. نپرس که منظورت عشق به خدا هست یا عشق به انسان! از تفاوت تفاوت های دیگر به وجود میآید. عشق نیاز به هیچ توضیح و اضافهای ندارد. عشق برای خود دنیایی است که یا درون آن هستی یا در بیرون و در حسرتش
برای رسیدن و نزدیک تر شدن به حق باید قلبمان نرم و لطیف باشد. انسان ها با یک حادثه غمانگیز، مرضی سخت، از دست دادن عزیز یا دوری از او فرصتی برای نرم کردن قلب خود پیدا میکنند بعضی ها آن را درک میکنند و لطیف میشوند بعضی ها افسوس میخورند و قلبی سخت تر از گذشته برای خود میسازند
قاعده سی و دوم:
باید برای رسیدن به عشق خالص خداوندی باید پرده های میان را یکی یکی برداشت پس حواست باشد از قواعد زندگی که برای خود ترسیم کردی برای دورکردن انسان ها از خود یا پیش داوری در مورد آنها استفاده نکنی. مراقب باش ایمان و قواعد و درستیات برایت بتی نشوند و تو را به سوی خودبزرک بینی ببرد.
قاعده سی و سوم:
همه افراد دنیا به دنبال کسب چیزی هستند میخواهند چیزی شوند اما تو هیچ شو. باید مثل گلدانی باشیم که محل رشد و تولد گل سرخی زیباست. گلدان شکل و ظاهرش اهمیتی ندارد. آن خلا و فضای خالی دروناش است که مهم و زندگی ساز است.
قاعده سی و چهارم:
تسلیم شدن در برابر حق را ضعف و ناتوانی نبین! این تسلیم شدن از روی قدرت است فرد تسلیم شده خود را از میان طوفان ها و موج های سهمگین به ساحلی امن میرساند.
قاعده سی و پنجم:
تضاد موجب رشد و بلوغ ما میشود. زمانی ما به مرتبه انسان کامل میرسیم که مومن و منکر درونمان را بپذیریم و این تضاد را درک کنیم.
قاعده سی و ششم:
اگر خدا نخواهد برگی از درختی نمیافتد و خیر و شر بی پاسخ نمی ماند. از نیرنگ و نقشه هایی که دیگران برای ضربه به تو در سر میپرورانند نترس که خدا هم برای آنها دام پهن میکند. از قدیم گفتن کسی که چاه میکند خود ابتدا در ته چاه است.
بیشتر بخوانید: معرفی میکروکتاب آیکیو مالی؛ تنها چیزی که شما را ثروتمند میکند!
قاعده سی و هفتم:
صاحب زمان و دقایقاش خداوند است و آنقدر این نظام دقیق است که ثانیهای جابه جا نمیشود. برای هر فردی زمانی مشخص است زمانی برای عاشقی زمانی هم برای مرگ!
قاعده سی و هشتم:
ای ملت عشق برای تغییر یافتن هیچ وقت دیر نیست. میتوانیم هر زمانی زندگی و خودمان را تغییر دهیم. هر گذشتهای که داشته باشیم همیشه میتوان نو شد. هر جور که گذران زندگی کردیم هرچقدر سن داشته باشیم هر اتفاقی که برایمان افتاده باز میتوانیم از صفر شروع کنیم. اگر روزمان مثل دیروز باشد باید افسوس بخوریم. برای دستیابی به زندگی جدید باید قبل از مرگ حقیقی بمیریم.
قاعده سی و نهم:
این جهان یک کل واحد است و فقط نقطه های آن جا به جا میشود. اگر انسان بدی از دنیا برود انسان بد دیگری به دنیا میاید و اگر انسان نیکویی برود باز انسان نیکویی دیگر جای او میآید و هر صوفی برود صوفی دیگری میآید. کل ثابت است و همه چیز سرجای خود.
قاعده چهلم:
نباید زندگی بدون عشق باشد. نپرس که منظورت عشق به خدا هست یا عشق به انسان! از تفاوت تفاوت های دیگر به وجود میآید. عشق نیاز به هیچ توضیح و اضافهای ندارد. عشق برای خود دنیایی است که یا درون آن هستی یا در بیرون و در حسرتش