به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.

سجاده ی سحر آمیز

من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد.

اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟!

ادامه در سایت قنوت نوجوان


http://qunoot.net/Nojavan/App/infos.item.php?showid=82

محمد قهرمانینوشته . لینک . به قلم محمد قهرمانی در 22 اردیبهشت 1397 ساعت 12:59

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام