تحقیقی با عنوان تأثیر تشویق والدین در گرایش فرزندان به نماز

■ تحقیقی با عنوان تأثیر تشویق والدین در گرایش فرزندان به نماز

تحقیقی با عنوان تأثیر تشویق والدین در گرایش فرزندان به نماز

چکیده:

برای انسان همواره این پرسش مطرح بوده است که چگونه می تواند به زندگی خویش معنا بخشد، و این معنا جویی و معنا خواهی یکی از نیازهای بنیادی انسان است که چنانچه بدرستی هدایت شود به دین باوری و خدا پرستی می انجامد. از اینرو جایگاه دین و تربیت دینی در عصر جدید با توجه به چالش های نهفته در درون آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و پرورش حس دینی در نسلی که توان مقابله و کنار آمدن با تضادها و چالش های عصر جدید را داشته باشد مستلزم دگرگونی در روشهای تربیتی و در عین حال دگرگونی در مبانی و منابع آسیب شناختی تربیت دینی است.

مراحل کمال انسان، و فراهم نمودن زمینه های مناسب برای رشد و تکامل، یکی از بحثهای مهم روانی، علمی و تربیتی است. در مسائل تربیت اسلام، اجداد و نیاکان، خانواده، جامعه، دوران قبل از ازدواج پدر و مادر، دوران بارداری مادر، دوران کودکی و نوجوانی، معلم و استاد، دوستان و انتخاب و اختیار انسان، از آن گذشته های دور تا آینده ای بسیار مهم و سرنوشت ساز، همگی به عنوان مراحل کمال انسان مورد بررسی و دقت لازم قرار گرفته است.

باورهای مذهبی و گرایش عمیق تر به آموزه ها و تکالیف دینی، زمانی برای کودک معنی دار می شوند که با نیازهای واقعی و رویدادهای زندگی روزمرة او پیوند طبیعی و عمیق داشته باشند. و این وظیفة والدین است که با روشهای فعال، در پیوند میان نیازها و تکالیف دینی، فرصتهای مناسب و رخدادهای سازنده را شناسایی کرده و در سنین مناسب، بکار گیرند.

از آنجا که نماز، نخستین واجب الهی و سفارش معصومین(علیهم السلام) و بزرگان دین است، همواره دغدغة والدین، بویژه والدین مذهبی، این بوده که چه عواملی می تواند در گرایش فرزندانشان به این فریضة مقدس الهی، مؤثر باشد، تا بتوانند با شناخت و آگاهی از آنها، در جلب و جذب فرزندان به نماز کمک گیرند.

خانواده در انتقال باورهای مذهبی به کودکان، نقش تعیین کننده و تأثیر گذاری دارد. بنابراین یکی از رسالتهای ظریف و لطیف والدین در تربیت دینی فرزندان، بیدار سازی نیازهای فطری آنها از همان دوران کودکی می باشد، تا آنها انجام تکالیف مذهبی از جمله نماز را به عنوان یکی از نیازهای روانی و معنوی خود احساس کنند.

علاوه بر خانواده عوامل بسیار دیگری نیز در گرایشهای مذهبی فرزندان مؤثرند که از آن جمله می توان به دوستان، جامعه، رسانه و... اشاره کرد، که هریک به طور اجمال در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

والدین اگر می خواهند فرزندانی نمونه ، پر نشاط ، معنوی و عاری از گناه داشته باشند ، باید شوق به اقامه نماز را در فرزندانشان نهادینه نمایند. همچنین به راهکارها و روشهای صحیح و اصولی تشویق فرزندان به نماز، که برگرفته از آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) و سیرة ایشان و بزرگان و علمای بزرگ است پرداخته و آنها را سرلوحة خویش قرار دهند.

مقدمه:

آدمی در دنیای امروز در جلوه نمایی آزمندیها و مطامع، محتاج فرصتی است که از برون خسته و افسرده اندکی گریخته و سری به درون متعالی خویش بزند. پرده های غفلت و عصیان را کنار زده چشمی به روشنایی باز کند ، و واسطه این کار جز نماز نیست.

نماز عالی ترین و مؤثرترین ابزار تربیت و هدایت در انسان است که توجه به آن، سالم سازی فکری و روحی فرزندان را بدنبال دارد. نماز فریضه ای است که اساس فلسفه آن تربیت است و تأکید بر اقامه آن به صورت جماعت، نشان دهنده ی اجتماعی بودن این فریضه است. نماز از ملزومات تربیتی و هدایتی است که نقش مؤثری در سالم سازی فکری و روحی فرزندان دارد و رشد و اعتلای معنوی آن در محیط های مختلف بویژه در خانه و توسط والدین با توجه به تأثیر اقامه نماز محقق می شود.

براساس کتب نوشته شده، برخی از عوامل عدم گرایش فرزندان به نماز چنین است: بیان نامعقول از برخی مفاهیم دینی، عملی نشدن توصیه های والدین(تعارض بین گفتار و کردار والدین)،نبود برنامه ریزی درست فرهنگی برای تشویق فرزندان به نماز ،رفتار نامناسب برخی مبلغان دینی و... .

موفقیت در تأثیر تشویق فرزندان به نماز توسط والدین و جذب آنان به این امر مهم، توجه به روشهای مناسب، جذاب و اصولی تبلیغ و تشویق نماز، عدم اصرار بر تنبیه های سخت و ارایه ی الگوهای عملی در این خصوص است که این عوامل باید مورد توجه والدین گرامی قرار گیرد.

 

 

 

فصل اول:

 

(کلیات و مفاهیم)

 

 

 

 

 

گفتار اول: کلیات

- تعریف و تبیین موضوع:

هدف دستورات الهی برای به سعادت و کمال رسانیدن انسانها و رسیدن به قرب خداست. و به این مقصود، خدای متعال پیامبرانی و به ویژه آخرین سفیرش، پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) را فرستاد تا انسانها را در یک برنامه تدریجی از انواع آلودگیها، خرافات، کجروی ها و زنگارهای شرک که همچون غل و زنجیر بر پیکرشان سنگینی می کرد، رهایی بخشید. از جمله این دستورات، فریضه مقدس «نماز» است که ستون دین است وبا پذیرفته شدن آن، سایر اعمال نیز پذیرفته می شود و اگر مورد پذیرش قرار نگیرد، سایر اعمال نیز بی نتیجه و مردود است. دستور به اقامه نماز در دین اسلام، منحصر به زمان و مکان و یا فرد خاصی نیست، بلکه هر فرد یا افرادی که قدرتی در دست داشته باشد بویژه کسانی که در رأس حاکمیت اند، باید نسبت به اقامه نماز جدی باشند، چرا که خداوند متعال در سوره مبارکه «حج» آیه 41 میفرمایند: «الّذینَ اِن مکَّنَّاهُم فی ألارضِ أقاموا الصَّلاة وآتوا الزَّکاة؛ کسانی که اگر در زمین به آنها توانایی دهیم، نماز به پا می دارند و زکات می دهند».

نماز هویت ایمان، حقیقت جهان، طریقت جان، قدرت انسان و مایۀ بهشت و رضوان است. نماز عشق سالکین، عبادتی آتشین، کاری بی قرین، بهترین معین، خورشید اهل زمین، مونس اصحاب دین، امین جان غمین و رحمت واسعۀ حضرت ارحم الرّاحمین است.

در بررسی تأثیر تشویق والدین در گرایش فرزندان به نماز، اولین مسأله ای که به آن بر می خوریم زندگی اجتماعی فرزند در محیط خانواده، مدرسه، جامعه، همسالان و... می باشد. در این فرآیند، فرزندان در تعامل

 

 

3

مستقیم با والدین و افراد خانواده، دوستان، مدیران حکومتی، معلم و مربی، مسجد و روحانیت، تحت تأثیر رفتارها و پیام های آنان هستند و منش های آنان را تحت نظر دارند و رفتارهای تعبدی و اخلاقی ایشان را پی گیری می نمایند.

شکل گیری شخصیت معنوی فرزند، از همان ابتدا در خانواده و بعد در مدرسه و در مراتب بعدی از طریق دیگران صورت می گیرد. بنا براین هر یک از الگوهای رفتاری، مورد توجه فرزندان است و تحت تأثیر آن رفتارها می باشد. تربیت و پرورش فرزندان سالم از حیث اعتقادی و منش های پسندیده، در گرو مسایل محیطی و رفتاری است. چنانچه پدر و مادر به نقش الگویی خود توجه داشته باشند و در تنظیم روابط خویش با فرزندان همت گمارند و تقید به اصول اخلاقی و انسانی و بالاخره مذهبی را پیشة خود سازند، بی تردید احساس خوب و ارزشمند و پای بندی به مسایل معنوی را به فرزندان خود تقدیم نموده اند. اما به همان میزانی که رفتارهای سنجیده و الگوها در شکل گیری شخصیت معنوی و سجایای انسانی فرزند مؤثر است، پدیداری رفتار های متضاد با آرمانهای اجتماعی، اخلاقی و مذهبی نیز در تخریب شخصیت و هویت واقعی او مؤثر است.

برای نهادینه شدن فرهنگ نماز در فرزندان به عنوان یک وظیفه، والدین باید به مقتضای زمان و مکان، از شیوه ها و روشهای گوناگون و برنامه های متنوع بهره گیرند، که در راستای این امر، حضور والدین در نماز جماعت به همراه فرزندان، برنامه ریزی برای نبود تداخل زمانی کارهای شخصی والدین با وقت اقامه نماز، صبر و حوصله والدین در سفارش به نماز، تشویق و تنبیه مناسب و بهنگام فرزندان و غیره قابل توجه است.

 

 

 

 

4

- اهمیت و ضرورت تحقیق:

یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راههای سیر و سلوک، نماز است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یاد حق. ذکر خدا از یاد بردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی، ساحت دل را مکدّر می کند. ذکر خدا ارتباط معنوی عبد سالک با ربّ مالک است و این انسان است که نباید خود را وقف زندگی مادی کند و مقصد را در خود و دنیای خود محدود سازد، بلکه باید خود را برای سفر پرفراز و نشیب ابدیّت آماده کند.

با توجه به نقش نماز، همانطور که بیان شد، و اینکه آینده سازان کشور، همین فرزندان ما هستند، لازم و ضروری است که در تشویق و ترغیب آنها به نماز، به طور عمقی و ریشه ای عمل کنیم؛ و در درجه اول باید کاری کنیم که فرزندان ما یک تلقی و شناخت خوب و لطیف از خداوند متعال داشته باشند.

متأسفانه بسیاری از خانواده ها برای ترغیب فرزندان خود به نماز، مسأله قهر، جبر و تنبیه الهی را مطرح می کنند و نماز را به عنوان یک تکلیف به فرزند خود معرفی می کنند. در صورتی که بیان فلسفه و آثار نماز باعث می شود فرزندان ما از روی عشق و علاقه نماز بخوانند نه به خاطر ترس و ادای تکلیف.

از آنجا که نماز مهمترین توصیة انبیاء و بزرگان حکمت است، باید طوری به فرزندان تفهیم شود که آنها نماز را دیالوگی دوستانه با خداوند قلمداد کنند و از روی شناخت و برای رسیدن به کمال، به اقامة نماز بپردازند؛ و برای میسر شدن این امر، خانواده ها و بویژه والدین، باید یک نوع تلقی و نگرش مثبت و سازنده نسبت به احکام اسلام در فرزندان ایجاد کنند، وبا رفتار و اخلاق خوب خود و با استفاده از روشهای صحیح و مناسب ترغیبی، فرزندان را به نماز تشویق کنند.

 

 

5

 

- اهداف و فواید تحقیق:

- هدف اصلی: مهم ترین هدف این تحقیق، بررسی شیوه های تشویق والدین در گرایش فرزندان به نماز است.

- اهداف فرعی:

1- بررسی رابطة بین تربیت دینی و گرایش فرزندان به نماز.

2- بررسی رابطة بین وضعیت رفتاری والدین و گرایش فرزندان به نماز.

3- بررسی راههای مؤثر تشویق فرزندان به نماز، توسط والدین.

4- بررسی عوامل گرایش و عدم گرایش فرزندان به نماز.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

6

- پیشینه و سابقة تحقیق:

توجه و اهتمام به امر نماز در کتب بیشماری آمده است، اما موضوع تشویق فرزندان به نماز توسط والدین و روشهای تشویق به نماز در کمتر کتبی دیده می شود. به عنوان نمونه در کتاب هدایت نوجوان به سوی نماز از آقای علی قائمی ،که روشهای تشویق فرزندان به نماز، فقط به صورت گزینه ای بیان شده است. و یا عوامل گرایش و عدم گرایش فرزندان به نماز در کتب بسیاری به طور پراکنده به چشم می خورد از جمله در کتاب آثار تربیتی نماز از آقای سید محمد زکی دوغان، و کتاب نقش نماز در شخصیت جوانان از آقای مصطفی خلیلی. اما بنده تلاش کرده ام با جمع آوری مطالب از کتب مختلف بویژه منابع روایی، که بحمدالله فراوان و غنی هستند، روشهای تشویق و ترغیب فرزندان به نماز و عوامل تأثیر گذار در گرایش و عدم گرایش فرزندان به نماز را به صورت منسجم در قالب این پژوهش ارائه نمایم.

 

 

- طرح سؤالات و فرضیة تحقیق :

- سؤالات تحقیق :

- سؤال اصلی : تشویق والدین در گرایش فرزندان به نماز تا چه حدی مؤثر است؟

- سؤالات فرعی:

1- وظایف والدین در تربیت دینی فرزندان چیست؟

2- عوامل تأثیر گذار در گرایش و عدم گرایش فرزندان به نماز کدام است؟

3- روشهای مؤثر در تشویق فرزندان به نماز، توسط والدین کدام است؟

7

- فرضیات تحقیق:

تربیت دینی فرزندان، تشویق های والدین و عدم پاسخ صحیح و بهنگام، به پرسشهای فرزندان با گرایش آنها به نماز رابطة مستقیم دارد؛ نقش والدین، دوستان، خانواده و... تعارض رفتاری و گفتاری والدین در گرایش فرزندان به نماز، تعیین کننده و مؤثر است.

- روش تحقیق:

روش تحقیق به صورت بنیادین و توصیفی است و موضوع آن دینی می باشد. در جمع آوری مطالب، از روش کتابخانه ای استفاده شده است.

 

- مشکلات و موانع تحقیق:

1- نبود منابع مورد نیاز در کتابخانه های شهر.

2-عدم امکانات لازم برای سفر به شهرهای بزرگ مانند قم.

 

 

 

 

 

 

8

 

 

 

 

گفتار دوم: مفهوم شناسی

- مفهوم تأثیر: اثر گذاشتن در چیزی؛ اثر کردن؛ نفوذ؛ قدرت تأثیرگذاری.(1)

- مفهوم تشویق: به شوق آوردن؛ آرزومند ساختن؛ راغب ساختن؛(2)کار کسی را ستودن و او را دلگرم کردن.(3)

- مفهوم والدین: پدر و مادر؛(4) آدم(علیه السلام)؛(5)حامل و کسی که بچه ها را آشکار می کند؛(6)

-مفهوم گرایش: قصد و آهنگ؛ تمایل و میل؛ خواهش؛ سرپیچی و نافرمانی.(7)

- مفهوم فرزند: پسر یا دختر هر مرد یا زنی نسبت به خود او؛ کودکان؛(8) زاده، چیزی که از دیگری تولید شده باشد؛(9) نسل، بچه هنگام تولد؛ بر دختر و پسر هر دو دلالت می کند.(10)

 

1. فرهنگ فارسی عمید؛ حسن عمید؛ ج 1. 2. فرهنگ معین؛ محمد معین؛ ج1؛ فرهنگ عمید؛ ج1.

3. همان. 4. فرهنگ معین؛ ج4؛ فرهنگ عمید؛ ج 2.

5.مجمع البحرین؛ شیخ فخرالدین طریحی؛ ج3؛ص 164. 6. لسان العرب؛ محمد بن مکرم ابن منظور؛ ج 2، ص 469؛ العین؛

محمد بن احمد فراهیدی؛ ج18؛ص71.

7. فرهنگ معین؛ج3؛ فرهنگ عمید؛ ج 2. 8. همان؛ ج2.

9. فرهنگ معین ؛ج 2. 10.لسان العرب؛ ج 3؛ ص 467؛ لغت نامه دهخدا؛ علی اکبر

دهخدا؛ ج 11.

 

9

 

- مفهوم نماز:

- نماز در لغت: خدمت و بندگی؛ فرمانبرداری؛ رکوع و سجود؛ سر فرود آوردن برای تعظیم ؛(1) نماز از طرف خدا رحمت است و از طرف ملائکه دعا و استغفار؛(2)عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که به طور وجوب پنج بار در شبانه روز ادا می کنند.(3)

نماز در اصطلاح: عملی است عبادی که با کیفیت و آداب خاصی در مواقع معین برگزار می شود، که روح آن ارتباط با خدا و یاد و تسبیح اوست. نیایش و ستایشی است با کیفیت و حالاتی خاص، از روی خضوع و خشوع که در ادیان مختلف به صورتهای متفاوتی انجام می شود. این عبادت در اسلام بر اساس تقسیم بندی به رکعتهاست و در هر رکعت به صورت یک واحد و در آن ذکر و عمل و آداب است. در شبانه روز پنج بار و در مجموع هفده رکعت است که دارای جنبة الزام و وجوب می باشد. محتوای نماز، ذکر خدا، تسبیح خدا، استعانت از خدا و... است.(4)

 

 

 

 

1.لغت نامه دهخدا؛ ج 14.

2. لسان العرب ؛ ج 14؛ص464.

3.فرهنگ معین؛ ج4؛ فرهنگ عمید؛ ج2.

4.نماز در سیمای خانواده؛ انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران؛ ص 240و241.

 

 

10

 

 

فصل دوم:

 

 

 

(وظایف والدین در تربیت دینی فرزندان)

 

- گفتار اول: تربیت دینی

- گفتار دوم: وظایف والدین در تربیت دینی فرزندان

 

 

 

گفتار اول: تربیت دینی

 

مقدمه: تربیت، فراهم کردن زمینه ها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت مطلوب می باشد ، که دارای هدف و مقصد است و تصادفی نیست، و اگر هدف تربیت مشخص شود ولی قرب به خدا هدف نباشد از دایره خارج است.

امروزه جامعة ما به دلیل وجود شیوه های ناکارآمد در تعلیم و تربیت، دچار بسیاری از آسیبهای فرهنگی در نسل جدید شده است، که موجب دوری قشر عظیمی از جوانان و نوجوانان از ارزشهای دینی گردیده است. به همین دلیل در این فصل قصد داریم به اهمیت تربیت دینی و اهداف آن که مؤثر در گرایش فرزندان به دین و بویژه نماز می باشد بپردازیم.

 

- اهمیت و هدف تربیت دینی:

یکی از بیماریهای فردی و اجتماعی عصر جدید، یعنی عصر فرهنگ های الکترونیکی آموزش های مجازی و ارتباطات دیجیتالی، احساس بیگانگی، نا انسانی و نا امنی در زندگی و بی معنا شدن فرآیند زیستن است. این بیماری نامرئی اما فرساینده و کاهنده، نوعی سرگردانی و نابسامانی را در نظام رفتاری و اعتقادی ایجاد می کند که پیامد آن افسردگی، اضطراب، نا امنی و پوچ گرایی می باشد. از سوی دیگر انسان همواره در جستجوی چیزی ماورای خود است تا با تکیه بر آن به امنیت و اعتقاد پایدار دست یابد. برای انسان همواره این پرسش مطرح بوده است که چگونه می تواند به زندگی خویش معنا بخشد، و این معنا جویی و معنا خواهی یکی از نیازهای بنیادی انسان است که چنانچه بدرستی هدایت شود به دین باوری و خدا پرستی می انجامد. به همان اندازه که نیازهای زیستی انسان نظیر نیاز به خواب، غذا، مسکن، هوا، آب و... موجب بقا و استمرار تن درستی می شود، نیازهای روانی نیز از جمله نیاز معنا خواهی، زیبایی دوستی، حقیقت جویی، تعالی گرایی و... موجب بقا و تداوم روان درستیِ انسان می شود. اگر زندگی آدمی در قلمرو معنویات پویا و معنا گرایی متعالی در مدار

12

دین ورزی و خدا پرستی جریان یابد، شادی و نشاط باطنی که همان سعادت واقعی است نصیب انسان می شود. بنابراین جایگاه دین و تربیت دینی در عصر جدید با توجه به چالش های نهفته در درون آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و پرورش حس دینی در نسلی که توان مقابله و کنار آمدن با تضادها و چالش های عصر جدید را داشته باشد مستلزم دگرگونی در روشهای تربیتی و در عین حال دگرگونی در مبانی و منابع آسیب شناختی تربیت دینی است.

اما غایت و هدف تربیت دینی، فلاح و رستگاری است و هیچ انسانی نیست که در پی سعادت و رستگاری خویش نباشد. ولی آنچه آدمی را به گمراهی و ضلالت می کشاند، یا کژ فهمی از دین است و یا عمل نکردن به دین. تربیت دینی، هدفی جز حسِّ خدا جویی، حسِّ پرستش گری به قصد رها سازی انسان از وابستگی ها، ذلت و اسارت، و سوق به سوی آزادگی، عزت و بالندگی ندارد.

هدف تربیت دینی، رسیدن به سعادت باطنی، چشیدن لذت معنوی و شادابی درونی برای آزاد شدن از سعادت کاذب، لذّات دنیوی و شادی های رنج افزاست؛ و در نهایت باید گفت هدف تربیت دینی، پرورش و تقویت عشق آدمی به حقیقتی است که در فطرت او به ودیعه نهاده شده است و تنها تحریک آن می تواند به بروز و ظهور آن کمک کند.(1)

 

- مراحل کمال انسان در اسلام:

مراحل کمال انسان، و فراهم نمودن زمینه های مناسب برای رشد و تکامل، یکی از بحثهای مهم روانی، علمی و تربیتی است. و در مسائل تربیت اسلام از اجداد و نیاکان تا انتخاب و اختیار انسان، از آن گذشته های دور تا آینده ای بسیار مهم و سرنوشت ساز، همگی به عنوان مراحل کمال انسان مورد بررسی و دقت لازم قرار گرفته است؛ و ما به لطف خداوند در این قسمت از متن به آنها اشاره می کنیم.

- اجداد و نیاکان: برای تحقق ارزشهای انسانی و انسان کامل شدن، در اسلام از اجداد و نیاکان شروع می شود، تا اصل و ریشة تربیت و زمینه های مساعد و نامساعد، شناسایی گردد و این از ویژگیهای مهم و دور اندیشی و واقع بینی رهبران الهی و وحی خداوندی است، و از نظر روانشناسی امروز نیز بسیار مهم است.(2)در

 

1. نکته های روانشناختی در تربیت دینی فرزندان؛ عبد العظیم کریمی؛ج1؛ ص22-51.

2.مسؤلیت تربیت؛ محمد دشتی؛ ص40و41.

 

 

13

زیارت حضرت اباعبد الله الحسین(علیه السلام) می گوییم :

«أشهدُ انَّکَ کُنت نوراً فی الأصلابِ الشامخة و الأرحام المطَهَّرة لم تنجسک الجاهلیة بأنجاسها و لم تلبسک مِن مدلهمات ثیابها؛ شهادت می دهم که شما (امام حسین (علیه السلام) ) نور پاک الهی در اصلاب عالی پدران و نیاکان و اجداد، و نور پاک الهی در ارحام مادران بودید، که هرگز مقام توحید کامل و پاکی و طهارت شما آلوده به ناپاکیهای جاهلیت نگردیده و هرگز غباری از شرک و جهالت بر دامان شما ننشست».(1)

در این چند کلمه که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده، می بینیم که طهارت و پاکیِ «اصلاب پدران و ارحام مادران» در اثبات عظمت امام حسین(علیه السلام) مطرح است.(2)امام علی(علیه السلام) نیز در این رابطه فرموده اند:

«إذا أکرم الرَّجل کرم مغیبه و مَحضرُهُ؛ کسی که ریشة خانوادگی او پاک و شریف است در هر حال دارای شرافت و فضیلت است».(3)

- خانواده: محیط خانواده اولین آموزشگاه زندگی است، که اگر سالم باشد فرزندان در محیطی سرشار از سلامت و صداقت به رشد و تکامل خود ادامه می دهند. محیط خانواده اولین کانون مهم تربیتی است که شخصیت اطفال در رابطه با اخلاق و رفتار اهل خانواده شکل می گیرد و چگونگی آن همه رابطه ها در عادات و حالات روانی کودک اثر مهمی دارد. کودک در محیط خانواده در برخورد با افراد و مقررات حاکم برآن به باورهایی می رسد که اگر غلط و نادرست باشند در آینده تغییر و اصلاح آن باورها بسیار مشکل خواهد بود. کودکان، اولین الگوهای خود را از اعضای خانواده انتخاب می نمایند، و بنابراین هماهنگی خانواده با دیگر مراکز تربیتی، سرنوشت ساز است، به طوری که وحدت و همکاری لازم بین مراکز تربیتی با خانواده وجود داشته باشد و همه در خط سلامت و صداقت باشند، فرزندان ما به خوبی رشد می کنند و انسانهای ایده آل و متکاملی خواهند شد.(4)

محیط خانواده همچون سرزمین خاصلخیزی است که فرزندان همچون گلهای شادابی در آن می رویند. در

تحلیل جایگاه خانواده در تربیت فرزند، مادر نقش اول را ایفا می کند. چراکه اولاً کودک مهمترین سالهای

تکوین شخصیت را در محیط انس و الفت با مادر می گذراند و این سالها، فرصت کم نظیری برای اکتساب

 

1.مفاتیح الجنان؛ شیخ عباس قمی؛ زیارت مطلقه امام حسین(علیه السلام)؛ ص705.

2.مسؤلیت تربیت؛ ص42.

3.غررالحکم و دررالکلم؛ عبدالواحد الآمری التیمیمی؛ ص294.

4.مسؤلیت تربیت؛ ص44و45.

 

 

14

عادات، صفات و ویژگیهای رفتاری از مادر است. دوم اینکه، مادران به لحاظ عواطف سرشار و خالصانة خود، پناهگاه مطمئنی برای کودک هستند و فرزند هر زمانی که احساس ناامنی کند، ابتدا به آغوش مادر پناه می برد. امام خمینی (رحمة الله علیه) در تبیین نقش مادر به عنوان نجات دهندة یک امت می فرمایند:

«مادرها مبدأ خیرات هستند و اگر خدای ناخواسته مادرانی باشند که بچه ها را بد تربیت کنند، مبدأ شرّند؛ یک مادر ممکن است یک بچة خوب تربیت کند و آن بچه یک امت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و آن بچه موجب هلاکت یک امت بشود».

دومین عامل تربیتی در خانواده، پدر است که نقش او مکمل وظیفة مادر تلقی می شود.(1)در مورد اهمیّت نقش پدر در تربیت فرزند، امام باقر(علیه السلام) می فرمایند:

«یحفظ الأطفال بصلاح آبائهم؛ حفظ و مصونیت از خطرها و انحرافها در پرتو صلاحیت و شایستگی پدران کودکان است».(2)

از این رو نقش خانواده و خصوصاً مادر در نونهالان پدر در نوجوانان، بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت مادران متعهد، به طور شایسته وبا آموزش صحیح تربیت شوند، استقلال و آزادی و تعهد به مصالح یک کشور، براساس تربیت اسلامی پایه ریزی می شود.(3)

- جامعه و محیط زندگی: جامعه و محیط زندگی انسان ه عنوان یکی دیگر از مراحل تربیت مطرح است، که هر دو در یکدیگر اثر دارند. هم فرد می تواند جامعه را بسازد و متحول نماید، هم جامعه در سیستم فکری افراد بی تأثیر نمی باشد. کودک هرگز نمی تواند از جامعه و محیط زندگی خود جدا باشد،؛ در بازی، گردش و تفریحات، در کلاس درس، روابط اجتماعی و... با محیط زندگی خود همواره در تماس مستقیم است و طبعاً مقررات و شرایط و اصول حاکم بر جامعه، در فکر و دل و باورهای کودک اثر دارند. از اینرو در روایات اسلامی، در زمینة ازدواج و دیگر روابط ضروری، نسبت به محیط زندگی افراد و جامعة آنان و قبیله ای که در آن زندگی می کنند، دقت کافی و سفارشات لازم شده است.(4)

- پدر و مادر قبل از ازدواج: یکی از مراحل بسیار مهم تربیت، دوران زندگی پدر و مادر قبل از ازدواج

 

1. تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی (ره)؛ محمد رضا شرفی؛ ص35و36.

2. بحارالانوار؛ محمد تقی مجلسی؛ ج1؛ ص187.

3. جوان در کلام نور؛ مرتضی روحانی؛ ص180.

4. مسؤلیت تربیت؛ ص47.

15

است؛ که باید هر دو به مسائلی توجه کنند چراکه نقش سرنوشت سازی در آیندة کودکان دارند؛ مسائلی که والدین باید قبل از ازدواج به آنها توجه نمایند، عبارتند از: 1- سیستم فکری زن و مرد(ایمان و عقیده)؛2- شخصیت فردی و اجتماعی زن و مرد؛3- باورهای دینی و سیاسی زن ومرد؛4- سمبل ها و الگوهای اجتماعی زن و مرد؛5- علم و آگاهی و شناخت لازم در امور تربیتی؛6- حالات روانی و اخلاقی زن و مرد؛7- میزان تعهد و مسئولیت پذیری در زن و مرد.

اگر دختر و پسری با ویژگیهای یاد شده، اقدام به ازدواج نمایند، آیندة کودکان آنها مشخص خواهد بود. و در واقع برای تحقق معیارهای صحیح، باید پیش از ازدواج اقدام کرد.(1)این مرحله از دیدگاه شارع مقدس اسلام، اهمیّت ویژه ای دارد و به همین جهت در روایات بر ملاک انتخاب همسر شده است؛ از آن جمله روایتی از امام رضا(علیه السلام) است که فرموده اند:

«إذا أخطب إلیک رجل رضیت دینه و خلقه فَزَوَّجَهُ و لایمنعک فَقرَهُ وفاقته قال الله تعالی... إن یکونوا فقراء یُغنهُمُ الله مِن فضله؛ وقتی فردی مؤمن به خواستگاری آمد، اگر دی و جسم او سالم بود، با او ازدواج کنید، و فقر مالی او شما را از وصلت با او باز ندارد، چرا که خداوند متعال فرموده است:...اگر تنگدستند، خداوند از فضل خویش بی نیازشان می کند».(2) امام خمینی (رحمة الله علیه) نیز در خصوص اهمیت این مرحله می فرمایند:

«اسلام قبل از اینکه ازدواج بکنی، نقشة آن بچه ای که می خواهید بعد از ازدواج آنرا تولید کنید، در شما ریخته شده است، چجور زنی انتخاب کن، چجور مردی انتخاب کن. اینها برای این است که این انسان مثل یک نباتی می ماند که باید ریشه بکند، انسان هم یک همچو موجودی است که از قبل از اینکه کشت شود، زمینش را ملاحظه می کند که این زمین چجور زمینی باید باشد، آن کسی که می خواهد کشت کند چجور باید باشد، بعد از اینکه ازدواج واقع شد، زمان تلقیح چجور باید باشد، همة ابعاد را می خواهد درست کند».

بنابر این نتیجه ای که می گیریم این است که، انتخاب همسر شایسته و صالح از معیارهای تربیت صحیح

 

1.همان؛ ص50و51.

2. مستدرک الوسایل؛ محدث نوری؛ ج14؛ ص189.

 

16

فرزند است، چراکه از یکسو صفات خاصی از والدین از راه وراثت به فرزند منتقل می شود و از سوی دیگر، همسری که برای آینده انتخاب می کنیم، محیط تربیتی ویژه ای را ایجاد می کند که امکان فراگیری همه جانبه ای را برای فرزند فراهم می نماید.(1)

- نقش مادر در دوران بارداری: دوران حمل و بارداری، دوران حیاتی جنین و حساس ترین و مهمترین دوران برای تربیت فرزند بحساب می آید. از دیدگاه دین مبین اسلام، این دوره از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و روایات، و آداب و سنن زیادی برای آن نقل شده است. همة رفتارهای والدین در این دوره، خصوصاً مادر، در سلامت جنین مؤثر است و نقش اساسی دارد.(2) در این دورة حساس، نُه ماه رابطة مخصوصی بین مادر و فرزند برقرار است. همانگونه که کودک از تنفس مادر و غذای او استفاده می کند، حالات روانی و اخلاقی مادر در کودک اثر می گذارد؛ خوبی، بدی، زشتی و زیبایی مادر، از نظر جسم و روح در این دوران قابل ملاحظه است. به طوری که رسول اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده اند:

«الشَّقیُّ مَن شَقی فی بَطنِ اُمِّه و السَّعیدُ مَن سعید فی بَطنِ اُمِّه؛ سعادتمند، سعادتمند است از شکم مادرش، و بدبخت، بدبخت است از شکم مادرش».(3) در روانشناسی امروز نیز اینگونه دقتها مورد توجه قرار گرفته، و از اینرو دربارة غذای روحی و جسمی مادر سفارشات زیادی شده است، و این یعنی قانون وراثت را نمی شود نادیده گرفت، و همچنین نمی توان تأثیرپذیری جنین از صفات مادر را در مسیر تکامل، انکار کرد(4)

- دوران کودکی و نوجوانی: یکی از مراحل تکامل انسان، دوران کودکی و نوجوانی است، که باید والدین با مراقبتهای لازم و توجه به اصول و معیارهای دقیق تربیتی، به تربیت فرزندان همت گمارند؛ مراقبتهایی از قبیل: تغذیة حلال کودک، نام نیکو گذاردن بر فرزند، مراقبت و نظارت در نوع بازیهای کودک، عادت دادن و تشویق کودک به صفات نیکو، منع تنبیه و مجازاتهای ناروا، آموزش مسائل دینی و اخلاقی، مراقبت و همکاری در گرفتن دوستان خوب و لایق و... .(5)

با اینکه دوران کودکی و نوجوانی، دشوارترین دوران تربیت است، اما دقت کردن در رشد، سلامت

 

1. تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی (ره)؛ ص34.

2.آثار تربیتی نماز؛ سید محمد زکی دوغان؛ ص114.

3. بحارالانوار؛ ج5؛ ص9.

4. مسئولیت تربیت؛ ص57-59.

5. همان؛ ص61.

17

جسمی و روانی فرزندان، مراقبتهای ویژه در بهداشت آنها، ارتباط درست برقرار کردن با فرزندان، رعایت نکات اخلاقی و رفتارهای مناسب و بکار بردن کلمات زیبا از طرف والدین و اعضای دیگر خانواده، اثر مهمی در تکوین شخصیت انسانها خواهد داشت.(1)

- معلم و استاد: عامل دیگری که در تربیت از جنبة اساسی و تعیین کننده ای برخوردار است، محیط آموزشی است که معلم، چهرة شاخص و نمایندة برجستة آن است. زیرا آنچه در فرآیند تعلیم و تربیت به متعلِّم انتقال می یابد، تنها معلومات و مهارتهای معلم و استاد نیست، بلکه تمام صفات، خلقیات، حالات نفسانی و رفتار ظاهری او نیز به شاگردان منتقل می شود. رویکرد به معلمی، رویکردی عرفانی، الهی و معنوی است، چه آنکه خداوند اول معلم عالم هستی است. بنابراین شعاع و دایرة نفوذ معلم از سطح و مرز کودک و مدرسه فراتر می رود و جامعه، ملت و بلکه جهان را در بر می گیرد.(2)

عامل معلم و استاد، می تواند اثرات سوءِ عوامل گذشته را نابود ساخته و هر گونه انحراف را تبدیل به راستی و سلامت نماید. گرچه ما معتقدیم که بدون همکاری و هماهنگی خانه، مدرسه، و دیگر مراکز تربیتی، تربیت مشکل خواهد بود، و گاهی نیز استاد رنج بی گنج می برد، اما نقش استاد و معلم بقدری چشمگیر است که می تواند بسیاری از عوامل بد گذشته را خنثی نماید. چون معلم و استاد یکی از سمبل ها و الگوهای تربیتی می باشند، و فرزندان از حرکات و افعال و اخلاقشان الگو می گیرند، و سعی در پیروی و تقلید از آنان دارند. ممکن است کودکی تمام مراحل گذشته را نادرست طی کرده باشد، اما با تعالیم و مراقبتهای معلم و استاد عوض شود و اصلاح گردد. و همین طور ممکن است کودکی تمام مراحل گذشته را بسلامت طی کند، اما عامل استاد و معلم، او را به فساد و تباهی کشاند. بر همین اساس والدین و حتی نظام حاکم بر جامعه، مسئول انتخاب استاد و معلم خوب و صالح برای فرزندان می باشند.(3)

- روابط اجتماعی با دوستان: روابط اجتماعی با دوستان و انتخاب دوستان لایق و نالایق، یکی از مراحل سرنوشت ساز تربیتی است، و کودک از دو سالگی احساس نیاز به همبازی و انتخاب دوست دارد، و هر مقدار که رشد او بیشتر می شود این احساس تقویت می گردد. اگر والدین برخورد صحیحی با این مسأله نکنند، و یا نظارت لازم نداشته باشند، ممکن است عامل روابط اجتماعی با دوستان، تمام پاکیهای عوامل ذکر شدة سابق

 

1. آثار تربیتی نماز؛ سید محمد زکی دوغان؛ ص116.

2. 1. تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی (ره)؛ ص40.

3. مسؤلیت تربیت؛ ص63-66.

18

نابود سازد. چرا که دوستان و رفقا به اندازه ای در ساختمان فکری و شخصیت یکدیگر اثر دارند،(1) که رسول اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده اند:

«المَرءُ علی دین خلیله فَلینظُر أحدکم مَن یخالل؛ انسان، با دین و آیین دوست خود شناخته می شود، پس باید بنگرد که با چه کسی دوست می شود».(2)

- انتخاب و اختیار انسان: انسان در میان تمام موجودات، تنها موجودی است که خود باید راه خود را انتخاب کند، و حتی به تعبیر دقیق تر، خودش باید خودش را انتخاب کند؛ چون آزاد و مختار است. اما آزادی خودش کمال نیست، بلکه وسیلة کمال بشریت است؛ آزادی، مقدمة کمال است نه خود کمال.(3)

بنابراین تمامی عوامل گذشته که زمینه ها و ریشه های تربیت را مشخص می کردند، در رابطه با این مرحله قابل مقایسه نیستند، زیرا در این مرحلة نهایی(انتخاب و اختیار انسان) انسان هم می تواند با باورهای گذشته زندگی کند، و هم میتواند با تحولی نو، قیامی دیگر آغاز کرده و همة زشتیها و بدیهای تربیتی(اکتسابی و موروثی) را نادیده انگارد و از نو انتخاب کند، و مسیر زندگی را بر خلاف تمام عوامل مؤثر موجود عوض کند، چرا که خداوند متعال انسان را اینگونه آفرید، تا قدرت انتخاب و اختیار، او را از هر مانعی در مسیر تکامل برهاند، در نتیجه خداوند هدایت کننده است و او انتخابگر.(4)

«إنّا هَدَیناه السَّبیل إمّا شاکراً و امّا کَفورا؛ ما راه را نشان دادیم، یا می پذیرد و شکرگذار است، یا انکار می کند و کفر می ورزد».(5)

 

 

- بررسی راههای تعمیق بینش دینی در فرزندان:

یکی از مقتضیات مهم دوران رشد در فرایند تربیت دینی این است که فرد در جریان عمل و فرآیند طبیعی زندگی خانوادگی، با مشاهدة الگوهای سالم و متعالی اطراف خود بیاموزد که چه کارهایی درست و چه کارهایی نادرست است؟ چه رفتاری دینی و چه رفتاری غیر دینی است؟ باورها، ارزشها و تکالیف دینی، بخش

 

1. همان؛ ص68.

2. مستدرک الوسایل؛ ج8؛ ص327.

3. انسان کامل؛ استاد مرتضی مطهری(ره)؛ ص347.

4. مسؤلیت تربیت؛ ص69و70.

5. انسان؛ آیه3.

19

اساسی از نظام پویای شخصیت آدمی است که بنیادها و هسته های اولیة آن در نظام تربیتی خانواده شکل می گیرد. بنابراین هر قدر هویت دینی یک خانواده از نظر ثبات، وحدت و پویایی بیشتر باشد، به همان میزان هویت دینی فرزندان از استحکام و پویایی بالاتری برخوردار می شود.

نوع مناسبات عاطفی و اعتقادی اعضای خانواده در تعامل چند جانبه با یکدیگر، موجب فضایی دینی از حس دینی در زندگی خانوادگی می شود که آثار پنهان آن در شکل دهی شخصیت و باورهای دینی فرزندان می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. در واقع، باورهای مذهبی و گرایش عمیق تر به آموزه ها و تکالیف دینی، زمانی برای کودک معنی دار می شوند که با نیازهای واقعی و رویدادهای زندگی روزمرة او پیوند طبیعی و عمیق داشته باشند. و این وظیفة والدین است که با روشهای فعال، در پیوند میان نیازها و تکالیف دینی، فرصتهای مناسب و رخدادهای سازنده را شناسایی کنند. برای درک بهتر مفاهیم دینی و آثار الهی در جهان هستی، چهار راهبرد اساسی یعنی «مشاهدة درست»، «تفکر خلّاق»، «تمثیل های زیبا» و «ایمان قلبی» دخالت دارند که اگر این راهبردها با روشهای درست همراه شوند، تربیت دینی پایدارتر می شود. یکی از این روشهای درست این است که، والدین سؤالات دینی فرزندان را جدّی بگیرند و قبل از پاسخ دادن شتاب زده، بدانند که آنها در چه سنی هستند، چگونه می فهمند، و چرا این سؤالها را مطرح می کنند و با چه تجربه و قرینة ذهنی می توان پاسخ متناسب با سن، شرایط و ظرفیت آنها ارائه داد.(1)

 

برای «درونی کردن» ارزشهای دینی در کودکان، باید از تکیه کردن صرف بر لفّاظی و تحکم جابرانه بر آنان دوری جست و به تدریج با تقویت شخصیت مستقل کودکان و رشد درک و بینش و قدرت انتخاب آنان پیش رفت، بگونه ای که در جوّی دوستانه و حاکی از احترام و تکریم به شخصیت کودکان، آنان را در بحثها و گفتگوهای گروهی شرکت داده و با تقویت بینش شخصی آنان، در درک حقایق و مسائل و کشف دلایل آنها و طرح سؤالات گوناگون به شکل سازنده و رشد دهنده، آنان را در مسیر خودیابی و خودآگاهی یاری کرد.

 

1. نکته های روان شناختی در تربیت کودک؛ ص65-72.

20

آموزش مفاهیم دینی و تعلیمات مذهبی، بدون ملاحظة مراحل رشد کودکان و بدون تلاش آنان برای رشد توانایی در انتخاب و قدرت تجزیه و تحلیل و علاقمندی شخصی به مسائل و مفاهیم دینی، چندان موفق نمی افتد، زیرا کودک احساس می کند که نمی تواند از جوّ سلطه و اقتدار تحکم صرف والدین که بر او تحمیل می شود بیرون برود، بنابراین به کلیة تعلیمات مذهبی بی اعتنا می شود، بنابراین لازم است که والدین به چند نکته در زمینة تعمق بینش دینی فرزندان توجه نمایند: 1- داشتن ارتباط صحیح با فرزندان؛2- شناخت شخصیت و سطح درک کودک، آنچنان که هست نه آنچنان که ما تصور می کنیم؛3- آگاهی از سطح درک اخلاقی کودک؛4- شناخت وضعیت روحی و آمادگی کودک در شرایط فعلی؛5- گوش دادن کامل به سخنان و دیدگاههای کودکان و توجه به خواستها و احساسات آنها؛6- احساس همدلی و همدردی با کودک تا امنیت و آرامش خاطر پیدا کند و احساسات منفی را کنار بگذارد؛7- عزت نفس و کرامت انسانی کودک، حفظ، تقویت و شکوفا شود.(1)

- تحلیلی از استاد مطهری(رحمة الله علیه) در تربیت دینی کودک:

استاد مطهری(ره) در ضمن بیان یک داستان تربیتی از صدر اسلام میفرماید:

«در یکی از جنگهای زمان پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم)، یکی از جنگجویان به پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: به بت پرستان حمله کردیم و پیروزی بدست آوردیم، و آنانرا عقب راندیم. به کودکی رسیدیم، سربازان اسلام او را زدند و کشتند. پیامبر اکرم(صل الله علیه و آل ه و سلم) از این خبر بشدت متأثر شد و از این عمل نهی کرد و فرمود: دیگر مرتکب این عمل نشوید عرض کردند یا رسول الله(صل الله علیه و آله و سلم) این بچه از اولاد بت پرستان بود حضرت فرمود: به خدا هر مولودی به دنیا می آید، در فطرت او درک به مبدأ و معاد نهفته است، بطوریکه اگر انسان را از کودکی در جزیره ای بیندازند، و حیوانات بزرگش کنند، و انسانهای منحرف کننده از او دور باشند، و در میان آن جزیره بزرگ شده و فکرش باز شود، اول کلمه ای که بر زبان جاری می سازد، کلمة «لا اله الّا الله» است، و این در نهاد بشر جزءِ فطرت اوست. آنگاه پیامبر خدا(صل الله علیه و آله و سلم) به حیوانی اشاره کرد که گوشش را بریده بودند و فرمود: آیا این حیوان، هنگام تولد بدون گوش بوده؟ گفتند: نه یا رسول الله (صل الله علیه و آله و سلم)، فرمود:

 

1. نماز در سیمای خانواده؛ ص142و143.

21

انسانها نیز با فطرت توحیدی پا به جهان می گذارند. این پدران آنها هستند که تورات و انجیل تحریف شده را در مقابل آنها گذاشته و دین خود را به عنوان دین حقیقی به کودکان خویش معرفی می نمایند، و فطرت اصیل اسلامی کودکان را منحرف ساخته و از مسیر اصلی بر می گردانند.(1)

بنابر این آنچه از تحلیل استاد فهمیده می شود این است که، هر کودکی فطرتاً مسلمان و خداجو است، و باید تعلیم و تربیت او در سنین کودکی انجام گیرد، چراکه کودک در این سنین، ذاتاً در راه پرستش خدا آمادگی دارد، و اگر در صدد تعلیم صحیح او نباشیم، ممکن است در معرض تبلیغات گمراه کننده قرار گیرد و از مسیر اسلام برگردد.

 

 

 

1. تعلیم و تربیت در اسلام؛ استاد مرتضی مطهری(ره)؛ ص151.

22

 

 

 

گفتار دوم: وظایف والدین در تربیت دینی فرزندان

- مقدمه: خانواده و در رأس آن والدین، اولین منبع بیرونی تربیت دینی هستند که آداب و رفتار دینی را به شکل خودآگاه یا ناخودآگاه به کودکان منتقل می کنند. از اینرو، توجه والدین به چگونگی روشها و منشهای تربیتی، در گرایش فرزندان به آموزه های دینی، آن هم در شرایط پیچیدة جامعة امروز، بسیار حیاتی و حائز اهمیت است. بنابراین آنچه در این فصل به آن خواهیم پرداخت، اصول کلی وظایف والدین و شیوه های مناسب تربیت دینی، توسط آنها در قبال فرزندان می باشد.

 

- اصول کلی وظایف والدین نسبت به فرزندان:

در نظام خانواده، پس از مسؤلیت زن و شوهر نسبت به هم، مهمترین وظیفة آنها در قبال فرزندان است. بطور مسلم چگونگی روابط آنها الگویی برای روابط کودکان فراهم می کند. بنابراین لازم است والدین، نکته هایی را دربارة وظایف خود، که ما آنها را تحت عنوان اصول کلی وظایف والدین نسبت به فرزندان بیان می کنیم، بدانند:

1- در دیدگاه اسلام بر مسؤلیتهای والدین و تقدس و ارزش معنوی آنها بسیار تأکید شده، بگونه ای که برای آن، ارزش عبادت خداوند و پاداش برخی رفتارهای مهم دینی در نظر گرفته شده است. این تلقّی معنوی از وظایف والدین دو تأثیر مهم برای والدین دارد: یکی اینکه موجب تلاش بیشتر والدین در این جهت می شود؛

23

و دیگر اینکه باعث می شود آنان رفتار خویش را واجد ارزش معنوی بیابند و در نتیجه، دشواریهای این وظایف برای آنها تا حدّی آسان می شود؛ در این صورت وظایف خانوادگی خویش را ضمن سایر وظایف دینی قرارداده و آنها را مُخلّ یا جدا از وظایف دینی احساس نمی کنند؛

2- تعالیم اسلام، بر وظایف والدین پیش از تولد و حتی قبل از انعقاد نطفه تأکید داشته و به آنها توصیه های مهمی دارد که نشان می دهد حالت روانی و اخلاق والدین قبل از تولد نیز در کودک مؤثر است؛

3- تعالیم اسلام، والدین را به تربیت کودک در ابعاد مختلف جسمانی، روانی، شناختی، رفتاری، اجتماعی و دینی توصیه می کند و وظایف آنان را در یک بُعد منحصر نمی کند؛

4- حفظ روابط عاطفی مثبت والدین با فرزندان در هر شرایط، امری محوری در وظایف والدین در دیدگاه اسلام است. والدین باید نسبت به کودک پذیرش کامل داشته باشند، البته این به معنای پذیرش همة رفتارهای کودک نیست؛ آنان می توانند ناخشنودی خود را در قبال برخی رفتارهای غلط کودک نشان دهند، ولی در عین حال به او ابراز کنند که برخی رفتارهایش، روابط کلی و دوستی او با والدین را از بین نمی برد؛

5- از اصول اساسی رفتار والدین از نظر اسلام، رعایت عدالت و مساوات در برخورد عاطفی با فرزندان است.(1)

 

- سنین تربیت دینی:

همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد، مقدمات و پایه گذاری تربیت از مرحلة تشکیل جنین و حتی قبل از آن است، ولی آنچه صورت رسمی دارد از لحظة تولد و در خانواده است و با ذکر اذان و اقامه در گوش

 

1. در آمدی بر نظام خانواده در اسلام؛ محمد رضا سالاری فر؛ ص127-130.

24

کودک شروع می شود و بعدها بتدریج در مراحل مختلف، در هر سال و ماه، والدین وظیفه ای در قبال کودک خواهند داشت.

امیر المؤمنین علی(علیه السلام) می فرمایند:

«یُربّی الصبیُّ سبعاً و یؤدّب سبعاً و یستخدم سبعاً؛ فرزند، هفت سال بازی می کند و هفت سال تربیت می شود و هفت سال به خدمت گرفته می شود».(1)

شکی نیست که تا حدود هفت سالگی إعمال قدرت و فشار مطرح نیست. حتی رفتار مذهبی کودک در این سنین، صورت بازی و سرگرمی دارد و سعی و تلاش والدین نیز باید براین باشد که امر تکلیف مذهبی بر کودک سنگین نیاید و او را خسته نکند.(2)اما از آنجا که در دورة کودکی، یادگیری و آموزش طفل از طریق نگاه کردن و گوش دادن است، باید توجه زیادی به این امور شود؛ چراکه آنچه کودک می بیند و می شنود، در ذهن و اندیشة خود ثبت می کند؛ و این امر، والدین و دیگر اعضای خانواده را ملزم می کند که در رفتارها و گفتارهای خود دقت زیادی داشته باشند و با کودک درست و صحیح ارتباط برقرار نمایند. این دوران، اولین دوران تربیت دینی است که در آن ایجاد شوق و علاقه نسبت به برنامه های دینی، محقق می گردد.(3) سیرة رسول اکرم (صل الله علیه و آل ه و سلم) و أئمه(علیهم السلام) نیز براین روش، استوار بوده است و آن بزرگواران تربیت دینی را از همان کودکی آغاز می نمودند.

در روایت: «است روزی پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) در مسجد مشغول نماز خواندن بود، وقتی که آن حضرت به سجده رفتند، امام حسین(علیه السلام) که در آن هنگام خردسال بودند، بر پشت پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) سوار شدند و شروع به بازی نمودند. هنگامی که رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) می خواست سر از سجده بردارد، او را می گرفتند و به زمین می نهادند. یک نفر یهودی ناظر این

 

1. بحارالانوار؛ ج15؛ ص195.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص228و 229.

3. آثار تربیتی نماز؛ ص116و117.

25

صحنه بود، پس از نماز به پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: راستی شما با کودکانتان اینگونه رفتار می کنید؟ ما هرگز اینگونه محبت به کودکان نشان نمی دهیم. پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) به او فرمودند: اگر شما به خدا و رسولش ایمان داشتید، اینگونه به کودکان خود محبت می نمودید. همین شیوة مهرانگیز رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم)، آنچنان آن یهودی را به اسلام جذب کرد، که او همان لحظه مسلمان شد».(1)

دومین دورة مؤثر در تربیت، دوران نوجوانی یا به تعبیر امام علی(علیه السلام) هفت سال دوم زندگی کودک است. این دوره بهترین فرصت برای تأدیب و ایجاد رفتارهای نیکو در فرزند و عادت دادن او به انجام برنامه های دینی می باشد. والدین مسؤلیت دارند تا در این دوره، تعلیم و تربیت فرزند را به ثمر برسانند. در این دوره والدین باید روشی بکار گیرند که در کودک احساس اجبار و اکراهی در مورد امور دینی به وجود نیاید، بلکه با به کارگیری روشهای صحیح، طوری عمل شود که فرزندان با میل و رغبت و اشتیاق به امور دینی بپردازند.

مرحلة آخر تربیت فرزند، دوران جوانی یا همان هفت سال سوم زندگی او است. در این دوره، نوجوان وارد مرحلة بلوغ و جوانی می شود و از ویژگیهای خاصی برخوردار می گردد. بنابراین والدین مسؤلیت و اعتماد به توانایی و پذیرش آنان به عنوان افرادی بالغ و کامل، و رفاقت با آنان، آنها را در مسیر صحیح خدمت به والدین، جامعه و خانواده قرار دهند و از ایجاد انحراف و درگیری با فرهنگ دینی توسط آنان خودداری نمایند.(2)

شتاب در تربیت فرزندان از همان سنین آغاز زندگی، همواره از فرمایشات پیشوایان دینی بوده است. از جمله سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) ضمن نامه ای شیوا به فرزندش امام حسن(علیه السلام) که در بخشی از آن فرموده اند:

«پسرم هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت و توانایی ام رو به کاستی رفت، به نوشتن وصیّت برای تو شتاب کردم، و ارزشهای اخلاقی را برای تو برشمردم. پیش از آنکه أجل فرا رسد، و رازهای درونم را به تو منتقل نکرده باشم، و در نظرم کاهشی پدید آید، چنانکه در جسمم پدید آمد، و پیش از آنکه خواهشها و دگرگونیهای دنیا به تو هجوم آورند، و پذیرش و اطاعت

 

1. بحارالانوار؛ ج42؛ ص296.

2. آثار تربیتی نماز؛ص119-121.

26

مشکل گردد، زیرا قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، آمادة پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب کردم، پیش از آنکه دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگری مشغول گردد».(1)

این احادیث و هزاران حدیث دیگر به ما می آموزد که باید مسلمانان، کودکان خود را از آغاز سنین کودکی تا جوانی، در فضای معنوی توحید قرار دهند و آنها را با توحید و نبوّت و ولایت آشنا سازند. بطوری که اگر فرزند از آغاز بدین گونه تربیت نشود و تحت توجه قرار نگیرد، و در کانون خانواده، آن زمان که ذهن و باور او آمادة پذیرش توصیه های پدر و مادر است، چیز مفیدی را نیاموزد، بدیهی است که پس از آن، انجام کار آموزشی و تربیتی، بسیار سخت و مشکل و گاهی ناممکن خواهد شد.(2)

- شیوه های مناسب تربیت دینی فرزندان:

شیوه های تربیتی یکی از مباحث مهم تربیت دینی است. زیرا کیفیت تربیت، مقررات و قوانین کامل و ارزشهای اخلاقی، انسانی و الگوهای مشخص و معیارهای ثابت اخلاقی لازم دارد؛ و این کیفیت را وحی الهی، روایات رسول خدا و اهل بیت(علیهم السلام) برای هدایت و تکامل ما و همة انسانها مطرح فرموده اند؛ و برخی از این روشهای تربیتی عبارتند از:

- گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد به هنگام تولد: یکی از مستحبات که پیامبر و أئمه(علیهم السلام) بدان سفارش اکید فرموده اند این است که پدر و مادر پس از تولد نوزادشان در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویند، که این عمل آثار روحی بسیار مفیدی در وجود نوزاد خواهد داشت. زیرا بدون شک، القاءِ جملات «الله اکبر، أشهد أنَّ لا اله الّا الله و أشهد أنَّ محمَّداً رسول الله(صل الله علیه و آله و سلم) » از اولین لحظات زندگی،

 

1. نهج البلاغه امام علی (ع)؛ ترجمة محمد دشتی؛ نامة31؛ ص373.

2. نماز زیباترین الگوی پرستش؛ غلامعلی نعیم آبادی؛ ص98.

 

27

سفارش اکید فرموده اند این است که پدر و مادر پس از تولد نوزادشان در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویند، که این عمل آثار روحی بسیار مفیدی در وجود نوزاد خواهد داشت. زیرا بدون شک، القاءِ جملات «الله اکبر، أشهد أنَّ لا اله الّا الله و أشهد أنَّ محمَّداً رسول الله(صل الله علیه و آله و سلم) » از اولین لحظات زندگی،

گوش طفل را با ندای توحید و رسالت توحیدی آشنا خواهد کرد و صحیفة پاک و نورانی روح کودک این پیامها را در خود منعکس خواهد کرد. همچنین در روایات معصومین(علیهم السلام) چندین فایده برای گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد نقل شده است که از جملة آنها می توان، مصون ماندن از گزند شیطان و گرفتار نشدن به بیماری اُم الصبیان (صرع) را نام برد.(1)

- آداب شیر دادن و نقش آن در تربیت: از مواردی که مادران باید رعایت کنند مسألة شیر دادن به نوزاد است. اسلام برخلاف برخی نظریات، اهمیت فوق العاده ای برای این مسأله قائل است. چه بسا پدر و مادری از هر نظر خوب و متدین هستند، اما فرزندشان منحرف می شود و وقتی علت انحرافش را ریشه یابی می کنیم با کمال شگفتی، عامل آن را بی توجهی مادر به مسألة شیر دادن، به هنگام شیر خوارگی بچه می یابیم. زیرا در دوران شیرخوارگی علاوه بر اینکه ساختمان جسمی کودک محکم می شود، ساختار روحی او نیز تکوین می یابد و رفتار و گفتار و غذای مادر به همراه شیر، در او تأثیر می گذارد. بنابراین تا حدّ ممکن، بهتر است مادر جز از شیر خود به کودک نخو راند، اما گاهی بدلایلی مادر نمی تواند به فرزند خود شیر دهد، در این صورت یا به شیر خشک پناه می برد یا دایه. اگر مادری خواست دایه ای برای شیر دادن انتخاب کند، سعی کند از زنان پاکدامن و با تقوا استفاده کند، هرچند مزدشان از دیگران بیشتر باشد.

اگر چنین بانویی یافت نشد، حتی الامکان سعی شود از چند دسته از زنان که در روایات وارد است برای شیر دادن به نوزادشان پرهیز کنند:1- زنان بی خرد؛2- زنان بدکاره؛3- زنان دیوانه. البته رعایت این مسائل

 

1. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع) ؛ محمد جواد طبسی؛ ص42.

28

نسبت به شیر خشک نیز لازم است، و مادران بهتر است از شیر خشک استفاده نکنند، بخصوص اگر از کشورهای غیر اسلامی آمده باشد.(1)

- بیداری سازی فطرت فرزند: نیاز به دین و عشق به خداجویی در ذات و فطرت کودک به ودیعه نهاده شده است، و در سه سال آغاز زندگی، فطرت همانند منبعی زلال، چنان در روان و سراسر وجود کودک بیدار است که گویی همچون پیامبری معصوم است و با جهان وحی مستقیماً در ارتباط می باشد. و در مراحل بعد است که به علت تربیت غلط و نامناسب، فطرت او در زیر توده هایی از غبار مخفی شده و خورشید آن از پرتو افکنی باز می ماند.(2)

والدین باید بدانند تربیت دینی، حاصل شکوفاییِ تدریجی و طبیعیِ فطرت، در محیطی سالم، متعادل، زیبا، جذاب و معنوی است، و اگر این تعامل به موقع و به تناسب مراحل تحول روانی و قابلیت های شناختی و عاطفی فرزند صورت نگیرد و یا تأخیری در شکوفایی آن رخ دهد، بنیادهای حس دینی از همان ابتدا فرو می ریزد. زیرا دین یک امر بیرونی نیست که به ذهن کودکان منتقل شود، بلکه دین و تربیت، نوعی بیدارسازی فطری است؛ یعنی آنچه که در درون کودک است باید در تعامل با فرهنگ و روابط سالم بیرون شکوفا شود. و وظیفة والدین این است که از کودکان در برابر آنچه دنیای پاک احساسات آنها را آلوده و فاسد می سازد و نتایج غیر اخلاقی به بار می آورد، جلو گیری کنند.(3)

- پرورش حس دینی فرزندان: غالب رفتارهای انسان براساس یادگیری استوار است و کودکان، تشنة

 

 

1. همان؛ ص69-72.

2. هدایت نوجوان به سوی نماز؛ علی قائمی؛ ص11.

3. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ 74و80و86.

29

یادگیری هستند و نسبت به هر چیزی که فرا می گیرند احساس تازه ای پیدا می کنند.(1) پرورش حس دینی، فراگیری ارزشها و رویکردهای معنا جویانة زندگی است، و این نیاز بنیادی در مناسبات اعتقادی خانواده که به عنوان اولین پایگاه یادگیری است، بتدریج تکوین و تعالی می یابد.

پرورش حس زیبایی دوستی، نوع دوستی، حقیقت جویی و خیرخواهی رابطة مستقیمی با حس دینی و گرایش کودک به انجام تکالیف دینی دارد. بنابراین والدین باید بدانند که قبل از هر چیزی باید کودکان را در چنین فضای مقدس و معنا دهنده ای رشد دهند تا رفتار دینی از کودکان، نه به اجبار و تحمیل بلکه از روی میل و اختیار سر بزند.

والدین باید در نظر داشته باشند که کودک، آدمی دیندارتر از بزرگسال است، اما روشهای ناشیانه، تحمیلی و تَصَنُّعی در تربیت، او را از دین دلزده می کند. به بیانی دیگر، سخت گیریها، اجبارها و شتاب زدگیها، حس دینی کودک را کم رنگ و ضعیف می کند. بنابراین در تربیت دینی باید پرورش حس مذهبی و تفکر دینی، مقدم بر اطلاعات و دانش دینی باشد؛ چراکه تربیت دینی یعنی زیستن طبق باورهای قلبی دینی و نه صرفاً دانستن و حفظ کردن اطلاعات دینی.(2)

- محبّت پدر و مادر: محبّت و دوست داشتن، درخواست طبیعی کودک است، زیرا او کانون گرم و اطمینان بخشی را می طلبد که در پرتو آن استعدادهایش شکوفا گردد و شخصیتی ساخته و پرداخته پیدا کند. نوازش والدین به کودک جرأت و شجاعت و اعتماد به نفس می بخشد و روحیة او را در برابر مشکلات، قوی می سازد. و در مقابل، فقدان محبت، زمینه ساز بسیاری از بیماریهای روانی و جسمی کودک است. محبت را نیز باید از دل به زبان و عمل آورد تا کودک آنرا با تمام وجود لمس کند.

 

1. نماز در سیمای خانواده؛ ص45.

2. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص 71و 75و85 و88.

30

ممکن است پدر و مادری فرزند خود را در دل دوست داشته باشند اما اظهار نکنند، این نوع محبت تأثیر چندانی ندارد و گاهی تأثیر منفی می گذارد. بلکه پدر و مادر باید محبت خود را به صورتهای گوناگون، آشکار کنند.(1)

- تشویق و تنبیه به موقع: تقریباً همة والدین در برخورد با فرزندان خود از هر دو شیوة تشویق و تنبیه، کم و بیش استفاده می کنند. والدین باید پس از انجام رفتارهای مطلوب، با انجام کاری که برای کودک خوشایند است، سعی کنند این رفتار را در او افزایش داده یا تثبیت نمایند؛ و بدنبال رفتارهای نامناسب نیز با استفاده از روشی که برای کودک آزار دهنده است، او را از انجام برخی رفتارها باز دارند. هر یک از دو روش باید به موقع و در زمان مناسبش انجام گیرد تا تأثیر مثبت خود را بگذارد. بدون تردید، کودک بتدریج باید درک کند که انجام برخی رفتارها مورد رضایت والدین است و انجام برخی برای والدین ناخوشایند است. و در این میان، تشویق و تنبیه می تواند به کودک در تمایز بین رفتارهای مناسب و نامناسب کمک کند.(2)

- تشویق فرزندان به عبادات و کارهای نیک: از دیگر وظایف والدین در امر تربیت فرزندان، تشویق فرزندان به عبادات و کارهای نیک است. والدین باید با نشان دادن رغبت و علاقه به امور مذهبی و اعمال عبادی، مشوِّق عملی فرزندان به این فعالیتها باشند؛ و همچنین با سخنان دلگرم کننده و پر جاذبه و توصیه های خردمندانه، کودکان را به انجام اعمال عبادی و نیک تحریک کنند. هرگاه والدین، نسبت به امور مذهبی، حساسیت و دقت نظر داشته و به عبادات اهمیت فراوان نشان دهند، و در مناسبتهای مذهبی و مراسم عبادی شرکت فعال داشته باشند، کودکان خودبخود به این امور علاقه نشان می دهند و مجذوب حالات ملکوتیِ

 

1. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع) ؛ ص81-83.

2. در آمدی بر نظام خانواده در اسلام؛ ص137.

 

31

اعمال عبادی می شوند.(1)

- آموزش خوب دیدن: چشم ها دریچه هایی بسوی روح هستند، زیبا دیدن و درست مشاهده کردن، بهترین عامل و منبع پرورش حس حقیقت جویی و خدا جویی است. آموزش نگاه درست به کودکان، چیزی نیست که از طریق توصیه و نصیحت کلامی منتقل شود، بلکه حس و دریافتی است که از نوع نگرش و بینش والدین به فرزندان، آن هم بشکل غیر کلامی منتقل می شود. فرزندان حتی بسیاری از اموری را که دیدنی نیست از راه دیده می آموزند، مانند صدق و صفای درونی، شرافت نفسانی، نجابت اخلاقی و وقار معنوی.

وقتی والدین به کودکان خود یاد می دهند که بجای دیدن عیب دیگران، خوبی ها و نقاط قوّت آنها را مدنظر قرار دهند، در حقیقت احساسات عالی آنان را تقویت کرده و پرورش داده اند. این نوع نگرش به افراد، باعث می شود تا نسبت به خود نیز نگرش مثبت داشته باشند. خوشبختی در آن است که جنبة خوب افراد و اشیاء را ببینیم، چراکه در تمام افراد و اشیاء و پدیده های هستی، خوبی و بدی وجود دارد. چس باید هنر خوب دیدن که موجب خوب انتخاب کردن می شود را به کودکان یاد دهیم.(2)

- همبازی شدن با کودک: والدین و مربیان یا بطور کلی سرپرستان کودکان، لازم است خود نیز در بازی کودکان شرکت کنند و با آنها همبازی شوند. در واقع وقتی بزرگسالان با کودکان همبازی می شوند، می توانند بسیاری از سجایای اخلاقی را از این طریق به کودکان القاء کنند، یا در رعایت مقررات و قوانین اخلاقی و اجتماعی به آنها کمک کنند. شرکت در بازی کودک، نوعی احترام و شخصیت دادن به اوست. نکته ای که والدین باید رعایت کنند، این است که خود را تا حد کودکی پایین بیاورند، و همواره نقش هدایت و رهبری را نداشته باشند. در این شرایط است که کودکان، بازی طبیعی را مشاهده کرده و از هدایت و راهنمایی های غیر

 

1. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع)؛ ص200.

2. نکته های روانشناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص68و71و93.

32

مستقیم آنها متأثر خواهند شد.(1)

- رعایت عدالت بین فرزندان: از موارد حساس و از وظایف خطیر والدین نسبت به فرزندان، بحث عدالت و عدم تبعیض است؛ پدران و مادران باید بدانند اظهار محبت را نباید نسبت به یکی از فرزندان آشکار نمایند، حتی اگر او را بدلایل متعددی بیشتر دوست داشته باشند. در بحث عدالت، حتی در بوسیدن فرزندان سفارش شده است بین فرزندان خود عدالت برقرار کنید.(2) زیرا در صورت مراعات نکردن عدالت، انواع کینه ها، عقده و خشم و بی مهری را در جان فرزندان ایجاد کرده ایم، که قابل جبران نیست.(3)

- توجه ویژه در هنگام بلوغ فرزندان: یکی از مسائل مهم و سرنوشت ساز در تاریخ زندگی هر انسانی، موضوع بلوغ است که در نتیجة بکارد افتادن غده های جنسی و ترشح هورمون های خاصی تحول در جسم و جان انسان پدید می آید و رشد اعضا و اندام و قوای او سرعت بیشتری پیدا می کند و این تحول منشأ بلوغ است. بلوغ پدیدة مبارکی است که انسان در سایة آن این شایستگی را پیدا می کند که مورد توجه و خطاب الهی قرار گیرد و با انجام وظایف دینی به خداوند بزرگ تقرب پیدا نماید. از نظر اسلام نیز دوران بلوغ بسیار اهمیّت دارد، چرا که در آن بنای شخصیت فردی و اجتماعی فرد پایه ریزی می شود، و بسیاری از تکالیف شرعی بر او واجب و حرام می گردد و به تعبیری در دوران بلوغ، فرد به سن تکلیف می رسد.

یکی دیگر از مسائل مهم دوران بلوغ، مسألة هویت جویی است. انسان می خواهد در این دوره هویت خود را درک کند و باور کند که دیگر کودک نیست و بزرگ شده است. اگر در این دوره برای او راهنما و الگوی

 

1. درآمدی بر نظام خانواده در اسلام؛ ص155.

2. شیوه های رفتار با جوانان از منظر ولایت؛ احمد طهماسبی؛ ص193.

3. مسؤلیت تربیت؛ ص142.

 

33

مناسبی نباشد، در همان تلاش برای کسب هویت و شخصیت، هویت واقعی خودش را از دست می دهد و یک هویت پوچ و کاذب بدست می آورد. بنابراین اگر والدین نتوانند یک الگوی خوب ارائه دهند او بدنبال الگوهای دیگر رفته و از آنها تقلید می کند.

توصیه می شود والدین به رسم عاداتی که فعلاً معمول است، جشن تولد را تا سن بلوغ بگیرند و از آن به بعد جشن بلوغ را برای فرزندانشان برگزار نمایند، تا فرزندان در موقع بلوغ سنی، بلوغ فکری و بلوغ فرهنگی نیز پیدا کنند.(1)

- الگو دهی مناسب: یکی از روشهای تربیتی در مهیّا سازی فرزندان برای انجام تکالیف دینی، الگودهی است. الگو گیری کودکان از همان دوران کودکی شروع می شود و اگر والدین توجه و یا اطلاعات کافی در زمینه های تربیتی نداشته باشند، بعدها با مشکل روبرو می شوند. مخصوصاً اگر این الگودهی فرزندان، فارغ از زمینة مذهبی باشد مشکل چند برابر می شود. یکی از عواملی که می تواند در ارائة الگوی تربیتی فرزندان مؤثر باشد، محیط خانواده است. بنابراین والدین باید با رفتار و گفتار خود الگوی فرزندان باشند؛ چراکه کودک و بخصوص نوجوان، زندگی را مانند رودخانه ای می داند و ممکن است از آن بترسد و در آن پای نگذارد و غرور و خودخواهی به او اجازة پرسش از بهترین مسیر برای رسیدن به مقصد را به او ندهد؛ ولی از آنجا که والدین اولین سرمشق او هستند، رفتار والدین خود را الگوی رفتاری خود قرار می دهد و از آن پیروی می کند. بدون تردید در این مدل اگر والدین دارای رفتاری خوب باشند، شخصیت کودک نیز تحت تأثیر رفتار خوب آنها قرار می گیرد.(2)

بنابراین هنر والدین در تربیت دینی فرزندان، در این است که با ارائة الگوهای سازنده و مصداق های زنده و

 

1. شیوه های رفتار با جوانان از منظر ولایت؛ ص15-18.

2. آثار تربیتی نماز؛ ص122-124.

34

گویا، آیات هستی و جلوه های آفرینش خداوند را در نزد فرزندان معرفی کنند وبا این روش، نگرش مثبت فرزندان را نسبت به دوستی و محبّت خداوند عمیق تر و پایدارتر کنند.(1)

- مسئولیت مادری: کلمة «اُم» که در قرآن و روایات بطور فراوان ذکر شده است، به معنای ریشه و سرچشمه است. و از آنجا که کودک، حداقل شش ماه و حداکثر نُه ماه در رحم مادر است، و با تمام قوا، جسم و روح خود را از مایه های وجود مادر می گیرد، و بطور دائم از کارگاه جسم و اعصاب و جان مادر تغذیه می کند، از وجود مادر نسبت به کودک، تعبیر به اُم شده است. در حقیقت، مادر ،اصل، ریشه و سرچشمة وجود کودک است، و کودک انعکاسی از واقعیات جسمی و روحی مادر، و میوه ای از آن شجرة مبارکه می باشد.(2)

با توجه به مطالب ذکر شده و همچنین متفاوت بودن خلقت و تقسیم وظایف لازم مسئولیت مادری، بچه داری و تربیت، به عهدة زن گذاشته شده است؛ و این افتخار بزرگ را خدای متعال، به زنان ارزانی داشته است، و همه گونه ابزار و لوازم فیزیکی، و صفات مورد احتیاج را به این نسل سرافراز عطا فرموده است.

اما از آنجا که اولین توقف گاه تربیتی فرزند در محیط خانواده، دامن مادر است، مادران عزیز همواره باید توجه داشته باشند که باید اولاً: آگاهی و شناخت و ثانیاً: ایمان و عقیده ای استوار براساس باورهای فکری و عقیدتی داشته باشند، تا با این دو بال علم و ایمان در ملکوت جهان پرواز کنند، خود را بشناسند و بسازند، و با کسب لیاقتهای لازم، به تربیت فرزندان بپردازند.(3)

 

 

1. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص53.

2. نظام خانواده در اسلام؛ ص433.

3. مسئولیت تربیت؛ ص14-17.

35

امام خمینی (رحمة الله علیه) در رابطه با نقش مؤثر مادر، در رشد شخصیت فرزند می فرمایند:

«مسئولیت بچه را در دامن خودتان دارید... مادر خوب، بچة خوب تربیت می کند و خدای ناخواسته، اگر مادر منحرف باشد بچه از همان دامن، منحرف بیرون می آید. چون بچه هرچه در این دوره از مادر می بیند، اگر مادر مهذَّب بود، بچه از همان اول خوب رشد می کند، چون کردار بچه از روی تقلید است و تقلید مادر از همة تقلیدها مؤثرتر است».(1)

- نتیجه گیری: در پایان، آنچه از این فصل نتیجه می گیریم، این است که، تربیت فرزندان امر لازمی است که بر عهدة والدین می باشد. و در صورتی والدین می توانند آثار نیک تربیت را در فرزندان خود مشاهده نمایند، که تمامی وظایفی که اسلام بردوش آنها نهاده، از قبیل پاکسازی روح و جسم خود، محبّت، تغذیة حلال و سالم، تربیتهای فرهنگی، عبادی، سیاسی و اخلاقی و دهها وظایف دیگر را به خوبی ایفا نموده باشند.

و نیز دانستیم که تنها در سایة تربیت دینی صحیح و متقن است که می توان، انسان کامل به بار آورد و تحویل جامعة بشریّت داد.

 

1. صحیفة نور؛ مجموعه سخنرانی های امام خمینی(ره)؛ ج6؛ ص157.

36

 

 

 

 

فصل سوم:

 

 

 

(عوامل تأثیر گذار در گرایش و عدم گرایش فرزندان به نماز )

 

- گفتار اول: عوامل تأثیر گذار در گرایش فرزندان به نماز

- گفتار دوم: عوامل تأثیر گذار در عدم گرایش فرزندان به نماز

 

 

گفتار اول: عوامل تأثیر گذار در گرایش فرزندان به نماز

مقدمه: از آنجا که نماز، نخستین واجب الهی و سفارش معصومین(علیهم السلام) و بزرگان دین است، همواره دغدغة والدین، بویژه والدین مذهبی، این بوده که چه عواملی می تواند در گرایش فرزندانشان به این فریضة مقدس الهی، مؤثر باشد، تا بتوانند با شناخت و آگاهی از آنها، در جلب و جذب فرزندان به نماز کمک گیرند.

بنابراین آنچه در این فصل به آن خواهیم پرداخت، عوامل مؤثر در گرایش فرزندان به نماز می باشد.

- فطرت:

اقامة نماز و با نماز زندگی کردن، نیاز فطری انسان است. زیرا نماز تمام خواسته های فطری را تأمین می کند و به استعداد حقیقت یابِ انسان توجه دارد و او را با خویش، با خدا و با کمال مطلق مربوط می کند.(1)به همین دلیل کودکان تا زمانی که به دورة بزرگسالی منتقل نشده اند، بهترین و مساعدترین شرایط برای پرورش حس دینی، باورها و اعتقادات مذهبی از جمله گرایش به نماز را دارند؛ چون میثاق کودکان با فطرت خویش، تازه تر و شفاف تر از دورة بزرگسالی است.(2)

در واقع روح عبادت در فطرت انسان نهفته است، و اگر درست رهبری شود، در آینده جایگاه «عرش

 

1. نماز در قرآن؛ محمد اخوان؛ ص97.

2. نکته های روانشناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص78.

38

 

الرحمن» می شود و گرنه به عبادت طاغوت و بت می گراید. مثل میل به غذا که در هر کودکی وجود دارد، اما اگر راهنمایی نشود، کودک خاک می خورد و از آن لذت هم می برد، بدون هدایت صحیح این گرایش فطری نیز، انسان به عشقهای زودگذر یا پرستش های بی محتوای انحرافی دچار می شود.(1)

- نقش خانواده در گرایش فرزندان به نماز:

خانواده در انتقال باورهای مذهبی به کودکان، نقش تعیین کننده و تأثیر گذاری دارد. بنابراین یکی از رسالتهای ظریف و لطیف والدین در تربیت دینی فرزندان، بیدار سازی نیازهای فطری آنها از همان دوران کودکی می باشد، تا آنها انجام تکالیف مذهبی از جمله نماز را به عنوان یکی از نیازهای روانی و معنوی خود احساس کنند.(2)

همانطور که گفته شد باید تربیت، بویژه آموزش نماز، از دوران کودکی و بتدریج آغاز گردد؛ همچنان که راه و رسم تربیتی خاندان پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) در مورد فرزندانشان چنین بوده است. آن بزرگواران، نونهالان خویش را پیش از رسیدن به سن بلوغ، با نماز و آداب آن آشنا می کردند و با روشهای لطیف آموزش و تربیت، طعم شیرین عبادت و بندگی خدا را به آنان می چشاندند.(3) در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقش تربیتی خانواده در گرایش فرزند به نماز، به وضوح بیان شده است که فرموده اند:

«هنگامی که کودک سه ساله شد جملة (لا اله الّا الله) را به او بیاموزید و از او بخواهید آنرا بازگو کند. وقتی که سن او از سه سالگی گذشت، به او گفته شود جملة(محمداً رسول الله(صل الله علیه و آله و سلم) ) را باز گو کند و هنگامی که چهار سالش گذشت به او گفتن(صل الله علی محمد و آل محمد) گفته شود جملة(محمداً رسول الله(صل الله علیه و آله و سلم) ) را باز گو کند و هنگامی که چهار

 

1. راز نماز؛ حجت الاسلام محسن قرائتی؛ ص16.

2. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص53.

3. رسالت و جایگاه نماز جمعه؛ سید رضا تقوی؛ ص49.

39

سالش گذشت به او گفتن(صل الله علی محمد و آل محمد) را یاد داده و در پنج سالگی از دست چپ و راست او سؤال نمایید. آنگاه روبه قبله نشستن را یادش بدهید و از او بخواهید سجده نماید و هنگامی که هفت سالش کامل شد به او بگویید دست و صورتت را بشوی و نماز بخوان».(1)

آری خانواده مهمترین پایگاه گرایش فرزندان به نماز است؛ البته اگر این خانواده لبریز از ذکر و یاد و محبت خدا باشد و کودک از همان لحظة میلادش در خانواده ای که مشحون از ذکر خداست پرورش یابد، این کودک نه تنها هرگز از خدای متعال نمی گریزد، بلکه انس با خدا را در ذکر با خدا پیدا می کند.(2)

- تأثیر دوستان و همسالان:

یکی از عوامل بسیار مهم و تأثیر گذار در تربیت انسان، دوستان و معاشران هستند. در دنیای امروز نمی توان درب منزل را بست، اما باید دقت داشت فرزندان با چه کسانی ارتباط دارند؟

بدون شک، عامل سازندة شخصیت انسان بعد از اراده و تصمیم او، امور مختلفی است که از أهم آنها، همنشین، دوست و معاشر است. چراکه انسان خواه ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش یاد می گیرد. گاهی نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهمتر می شود و او را تا سر حدّ فنا و نیستی می برد و گاه تا اوج افتخار می رساند.(3)

تأثیر پذیری از دوستان، در منطق دینی و اسلام امری پذیرفته شده می باشد، بطوریکه روایات فراوانی در

 

 

1. بحارالانوار؛ ج88؛ ص131.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص103.

3. آثار تربیتی نماز؛ ص 138و139.

 

40

امر انتخاب دوست مناسب از معصومین(علیهم السلام) نقل شده است. از آن جمله روایتی است از امام صادق(علیه السلام) که می فرمایند:

«خصلتان مَن کانتا فیه و الّا فأعزب، ثم أعزب، ثم أعزب. قیل و ما هما؟ قال الصلاة فی مواقیتها و المحافظة علیها و المواساة؛ هرکه دو خصلت در او بود، قابل معاشرت و دوستی است، وگرنه از او دوری کن، از او دوری کن، از او دوری کن. گفته شد آن دو خصلت چیست؟ فرمودند: یکی نماز را به وقتش خواندن و به آن مواظب بودن و دیگری همدردی».(1)

اینکه امام(علیه السلام) سه بار فرمودند دوری کنید، نشانة شدت تأثیر گذاری صفات اخلاقی افراد در یکدیگر است. در واقع مفهوم این کلام نورانی آن است که اگر با غیر دوستانی که بی توجه به نماز و عبادتند نشست و برخاست داشته باشید، آنان شما را از مسیر سعادت منحرف می سازند و اخلاقشان را در شما تسرّی می بخشند.(2)

- نقش مدارس:

مدرسه مهمترین کانون تربیتی بعد از خانواده است. مدرسه پلی است که فرزندان را با جامعه مرتبط می کند و از آنها فردی مؤثر، فعال و مفید به حال جامعه می سازد.

نقش تربیتی مدرسه را می توان به عوامل متعددی تقسیم کرد که القای ارزشهای معنوی و بیان امور عبادی از جمله نماز، می تواند از زمرة آنها باشد. با برگزاری فریضة الهی نماز به شکل جماعت در مدارس، زمینه ای فراهم می شود که فرزندان می توانند در یک فضای معنوی در کنار هم سن و سالن وهم کلاسی های خود،

 

1. بحارالانوار؛ ج71؛ ص391.

2. نقش نماز در شخصیت جوانان؛ ص85.

41

مشغول خواندن نماز شوند و این احساس نشاط بیشتری به آنها می دهد.(1)

اگر مدارس شرایط را برای نماز خواندن مساعد کنند و به همراه اجرای برنامه های آموزشی نماز، برنامة تشویق نمازخوانها را هم داشته باشند، تأثیر مدارس در گرایش فرزندان به نماز دو چندان خواهد شد. وقتی حضور در برنامة نماز، عملی مهم بشمار آید، و از این مسأله چنان با عظمت یاد شود، بچه ها خود اصرار خواهند داشت که در صف نمازخوانان حاضر شوند.(2)

- اقامة نماز توسط حاکم اسلامی در جامعه:

«الَّذین إن مَکَّنّاهم فی الأرضِ أقاموا الصَّلاه وآتوا الزَّکواه و آمروا بالمعروف و نهوا عَن المُنکَر و لله عاقبةُ الاُمور؛ اگر در روی زمین به آنان تمکین دهیم، نماز را بپا داشته و زکات داده و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و عاقبت کارها به دست خداست».(3)

این آیة کریمه سرلوحة برخی کارهای مهم است، و وظایف اصلی زمامداران و حاکمان را بیان می کند، و اولین عملی که به عنوان وظیفة حاکمان اسلامی گوشزد می نماید، اقامة نماز است. جملة «اقاموا الصلاة» به معنای خواندن نماز نیست، زیرا مسلمان در هر شرایطی باید نمازش را بخواند، چه تمکُّن داشته باشد چه نداشته باشد؛ بلکه معنا این است که حاکم اسلامی باید در برپایی و ترویج نماز بکوشد و آنرا تبلیغ کند.(4) همانند پیشوایمان امیر المؤمنین علی(علیه السلام)، آنجا که در فرمان الهی- سیاسی شان به مالک اشتر می فرمایند:

«از مسائلی که به خدا اختصاص دارد و باید با اخلاص انجام دهی، انجام واجباتی است که ویژة پروردگار است. پس در

 

1.آثار تربیتی نماز؛ ص149و150.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص172و173.

3. حج؛ آیة41.

4.نماز در آینة وحی؛ غلامعلی نعیم آبادی؛ ص92.

42

بخشی از شب و روز، وجود خود را به خدا اختصاص ده... هنگامی که نماز به جماعت می خوانی، نه با طولانی کردن نماز، مردم را پراکنده ساز و نه آنکه آنرا تباه ساز».(1)

این سفارش امام علی(علیه السلام) اشاره به جایگاه مسؤلان حکومت دینی در قبال تشویق و ترغیب به اقامة نماز در جامعه دارد، و اینکه نظام اسلامی و حاکمان آن موظفند علماً و عملاً راهها و فرآیندهای مربوط به اقامة نماز را در جامعة اسلامی، در هر عصری بیابند و در جهت توفیق روز افزون و ترغیب به اقامة نماز قدم بردارند. تنها در جامعه ای که به سفارشات پیشوایان دین و قرآن عمل شود، ما شاهد فرزندانی تربیت یافته و تعلیم دیدة دینی خواهیم بود.(2)

- نقش رسانة ملی:

بعد از خانواده، مدرسه و جامعه به عنوان عوامل تأثیر گذار در تربیت ذکر شده اند، اما نباید تصور شود که رسانة ملی نقش کمتری از آنها دارد؛ بلکه شاید بتوان گفت نقش آن بیشتر و پررنگ تر است. از جملة رسانه های ملی، صدا و سیما است که به عنوان بازوی قدرتمند و رسانه ای پرطرفدار، می تواند نقش بسیار سازنده ای در گرایش فرزندان به نماز داشته باشد.

مُسَلَّماً ساختن برنامه هایی که مفاهیم نماز و تأثیرات آن بر زندگی انسان را نشان می دهد، در این زمینه ها بسیار مفید و مثمر ثمر خواهد بود. پخش اذان با صدایی گیرا و جذاب، ساختن سرودهای زیبا برای نماز و اذان و پخش آنها لحظاتی قبل از اذان، در جذب فرزندان به نماز مؤثر است. قطع برنامه های صدا و سیما موقع پخش اذان، فعالیت دیگری است در یادآوری وقت نماز و گرایش به آن.

 

1.نهج البلاغه؛ نامة53.

2.آثار تربیتی نماز؛ ص142.

 

43

برخی صاحب نظران معتقدند، امروزه پس از گسترش این ابزار، تلویزیون بصورت عضو بی بدیل جامعه و حتی خانواده ها در آمده است، به همین دلیل دربارة کارکرد این وسیله دیدگاههای متفاوتی داشته و تعریف واحدی از آن ندارند. اما با وجود همة این تفاوتها در تعریف، نمی توان نقش مهم و مؤثر رسانه ها را در شکل دادن ابعاد تربیتی جامعه، بخصوص مسائل مذهبی نادیده گرفت؛ زیرا اثر آن بسیار زیاد و فراگیر است.(1)

- نقش مسجد:

- مسجد به عنوان کانون تربیت و ترغیب فرزندان به نماز: یکی از عوامل مؤثر در گرایش فرزندان به نماز، بدون شک مسجد است. مسجد عهده دار نقش مهمی در عرصه های عبادی، تربیتی، فرهنگی، سیاسی و نظامی است. از چهره های شاخص و تأثیر گذار مسجد، امام جماعت است که به عنوان یک راهنما نقش حساسی در هدایت فرزندان یک ملت ایفا می کند. وی به عنوان پرچمدار اسلام و مبلغ و ترویج دهندة احکام آن، همواره نقش بسزایی در گرایش و جذب همة اقشار و مخصوصاً نوجوانان و جوانان به نماز و دین دارد.(2)

- همراه بردن بچه ها به مسجد: قرآن کریم می فرماید:

«خُذوا زینَتَکُم عند کُلَّ مسجد؛ زینتهایتان را هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید»(3)

و از طرفی فرموده:

«المال و البَنون زینة الحیاةُ الدُنیا؛ مال و فرزند زینت زندگی دنیایی است».(4)

 

1. همان؛ ص153و 154.

2. همان؛ ص156و157.

3.اعراف؛آیة31.

4.کهف؛ آیة46.

44

با توجه به این دو آیة شریفه، شاید بتوان گفت: که هرگاه به مسجد می روید فرزندان خود را به مسجد ببرید تا با محیط عبادت خو بگیرند و مقداری از مال خود را ببرید تا محرومان بهره ببرند.(1) در واقع وقتی والدین کودک را به مسجد می برند، او را با اجتماعی آشنا می سازند که آنان را هدفی مقدس جمع داشته است(نه مال و شهوت)؛ و همه برای سالم بودن و بهتر شدن و بندگی حق و کار خیر در آنجا گرد آمده اند. نظام نماز جماعت، احترام به بزرگتر به صورت علمی و عملی، و انضباطی است که در عمل دارند، همه آموزنده و تأثیر گذار در وجود فرزند خواهند بود. بنا به قولی مسجد روح دینی را از فردی که متدیِّن و مؤمن است به فردی که می خواهد متدیِّن شود منتقل می نماید.(2)

- نقش جذابیت و پاکیزگی فضای مساجد: برای اینکه مسجد در گرایش نوجوان و جوان به نماز مؤثر باشد، باید از همان سردر، تا درون مسجد، آراسته و پیراسته باشد. اگر جاذبه های هنری و علمی و تابلوها و نوشته های زیبا و جذاب در مسجد استفاده شود، تأثیر گذاری آن در جذب به نماز بیشتر خواهد بود.(3) مسجد به عنوان یک سنگر دفاع از حریم دین مقدس اسلام، خود باید نمونه ای از به کارگیری علمی آموزشهای اسلامی باشد. پاکیزگی سنگر خداپرستان، موجب پاکیزگی جسم و روح نماز گزاران می شود و نوجوانان و جوانان را بسوی هدایت رهنمون می شود. چون ذات جوان و نوجوان، پاکیزگی را دوست دارد. وقتی کسانی که به مسجد می آیند، لباس تمیز و سفید و معطر را برای نماز خواندن انتخاب می کنند، از یک سو خوب خود را آمادة ملاقات با خدا کرده اند، و از سویی کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهند و در آنها رغبت آمدن به مسجد و گرایش به نماز خواندن را زیاد می کنند.(4)

 

1. درسها و پیامهای نماز برای خانواده ها؛ جمشید احمدی؛ ص87.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص210.

3. درسها و پیامهای نماز برای خانواده ها؛ ص88.

4. آثار تربیتی نماز؛ ص163و164.

45

- داستانی شیرین و آموزنده برای ایجاد عشق به نماز در کودکان:

روزی از سهل شوشتری که اهل کرامت بود پرسیدند: چگونه به این مقام رسیدی؟ ایشان پاسخ دادند: من در کودکی نزد دایی ام زندگی می کردم، وقتی هفت ساله بودم، یک نیمه شبی از خواب بیدار شدم برای قضای حاجت. وقتی که برگشتم بخوابم، دایی ام را دیدم که روبه قبله نشسته و عبایی به دوش کشیده، عمامه ای دور سرش پیچیده و مشغول نماز خواندن است. از حالت او خوشم آمد، کنارش نشستم تا نمازش تمام شد. آنگاه از من پرسید: پسر چرا نشسته ای؟ برو بخواب. گفتم از کار شما خوشم آمده و می خواهم پهلوی شما بنشینم. گفت: نه برو بخواب. رفتم و خوابیدم. شب بعد نیز این ماجرا تکرار شد و دایی ام به من گفت: برو بخواب. گفتم دوست دارم هرآنچه شما می گویید من هم تکرار کنم. دایی ام مرا روبه قبله نشانید و گفت: یک مرتبه بگو یا حاضر و یا ناظر، من هم تکرار کردم. سپس گفت: برای امشب کافی است، حالا برو بخواب. این کار چند شب تکرار شد و هر شب عبارت یا حاضر و یا ناظر را چند بار تکرار می کردم. کم کم وضو گرفتن را هم آموختم و پس از آنکه وضو می گرفتم، هفت مرتبه می گفتم: یا حاضر و یا ناظر. بالاخره کار به جایی رسید که من بدون اینکه نزد دایی ام بروم، خودم قبل از اذان صبح بیدار می شدم و پس از نماز تسبیح بدست می گرفتم و پیوسته آن اذکار را تکرار می کردم و از اینکار بی نهایت لذت می بردم. اکنون این رسیدن به این مقام را از لطف رفتار دقیق و منصفانة دایی ام در آن دوران حساس زندگی می دانم.

این داستان حقیقی به ما می فهماند که طرز رفتار مناسب با فرزندان در هر دوره ای، بهترین عامل مؤثری است، برای آنکه فرزندانمان در آینده، شب زنده داران واقعی به حساب آیند و ذخیرة معنوی برای ما باشند.(1)

- توصیه های مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)در رفتار با جوانان:

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در رابطه با شیوه های رفتار با جوانان، توصیه های مهم فراوانی را بیان نموده اند

 

1. توشه ای از خرمن نماز؛ اصغر محمدی همدانی؛ ص125.

46

که در قسمت پایانی این فصل، یک نمونه از آن توصیه ها را بیان می کنیم، به امید آنکه مسئولان و بویژه والدین به این توصیة حیات بخش جامة عمل بپوشانند.

بعد از انقلاب اسلامی ایران، بخصوص در چند سال اخیر، دشمنان اسلام و انقلاب، جوانان را مورد هجوم و شبهات قرار دادند و سعی کردند با شبهه افکنی اذهان پاک جوانان را نسبت به اسلام مخدوش نمایند، و این وظیفة ماست که باید آنان را نجات دهیم و آنها را با چشمه سار زلال و پاک اسلام ناب محمدی(صل الله علیه و آله و سلم) آشنا کنیم. مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در بخشی از توصیه های ارزشمندشان در مورد حفظ جوانان در برابر شبهات می فر مایند:

«من یک بار عرض کردم که ما در برابر شبهات نباید همیشه به صورت تدافعی عمل کنیم؛ بنشینیم تا شبهه ای بیاید، خوب جاگیر بشود و اذهان را پر کند، بعد مردم زبان باز کنند و به ما بگویند که این شبهه وجود دارد، بعد ما تازه به فکر بیافتیم این شبهه را برطرف کنیم اینکه درست نیست، باید زمینه های ایجاد شبهه را شناخت. امروز، جوانهای ما احتیاج دارند که از لحاظ فکری دستگیری شوند، هم آن کسانی که در حال شبهه هستند، هم آن کسانی که شبهه در آنها کار گر شده و از حیطة اعتقاد صحیح خارج شده اند، می شود. هم کسانی که جزو معتقدان و متعبدانند، که در اینها باید فکر را عمق داد و شبهه را از آنها زدود. امروز حرفهای غلط نسبت به مبانی اسلامی و علمی دینی به صورت عامیانه اما در قالبهای آرایش شده و در قالب فکر نو ادا می شود که باید با آن برخورد علمی شود. امروز باید با شبهات ذهنی جوانان، برخوردی متفکرانه و کارشناسانه بشود، زیرا دشمن درصدد شبهه پراکنی است و در نقطه مقابل برای مجاهدت علیه دشمن اسلام لازم است، کارشناسان دین و مبلغان اسلامی با بیان حجت و منطق درست و محکم به تشریح افکار اسلامی و تبیین مواضع اسلامی بپردازند و این کار را به عنوان وظیفه ای بسیار مهم و خطیر در نظر بگیرند».(1)

 

 

1. شیوه های رفتار با جوانان از منظر ولایت؛ ص83-85.

47

 

 

 

گفتار دوم : عوامل تأثیر گذار در عدم گرایش فرزندان به نماز

مقدمه: چرا در میان فرزندانمان برخی از آنان بویژه جوانان، آنچنان که باید به نماز اهمیت نمی دهند و یا اینکه چرا بعضی از آنها ارتباط چندانی با نماز ندارند و یا عده ای در حالیکه از خانواده های مذهبی و مسلمان هستند نماز نمی خوانند.

اینها سؤالاتی است که همواره ذهن اکثر والدین متعبِّد و دیندار را به خود مشغول می کند و ما بنا داریم در این فصل، علل و عوامل آنرا تا حد امکان .

 

- علل مربوط به خانواده:

- بی توجهی والدین نسبت به نماز فرزندان: بی توجه بودن یا کم توجهی والدین نسبت به فرزندان در محیط خانه، و سطحی نگری آنان و یا احیاناً بی مبالاتی اعضای خانواده نسبت به مسائل شرعی و دینی، خصوصاً نماز، تأثیر بسزایی در تربیت فرزندان بجای می گذارد. به عنوان مثال: فرزند اگر در خانه ای رشد نماید که درآن خانه کسی به نماز اهمیت ندهد و یا در قبال مسائل دینی خود را مسئول ندانند، و یا خود اهل نماز باشند ولی فرزند را تشویق به نماز ننمایند، قطعاً فرزند آن خانواده، اهل نماز نخواهد شد؛ البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روی آورد که این احتمال ضعیفی است.

برخی والدین هستند که اصلاً به نماز اهمیت نمی دهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقلید می کنند. گروهی دیگر از والدین هم هستند که خود دیندار و اهل عبادتند ولیکن نسبت به فرزندان خود در این امر هیچ ارزشی

48

نمی نهند؛ نماز خود را می خوانند و روزه شان را می گیرند، اما اینکه فرزندان به مسائل دینی پای بند باشند یا نه برای آنها یکسان است.(1) رسول گرامی اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) دربارة چنین سرپرستانی فرموده اند:

«وای بر فرزندان آخر الزمان از پدرانشان؛ عرض شد یا رسول الله(صل الله علیه و آله و سلم)، از پدران مشرک آنها؟ فرمودند: نه، بلکه مسلمانشان که هیچ چیز از فرائض دینی را به آنها نمی آموزند و اگر خود فرزندان پاره ای از مسائل دینی را فرا گیرند، آنها را از این وظیفه باز می دارند و تنها به درآمد کم آنها قانع اند. من از آنان بیزارم و آنان از من بیزارند».(2)

- تعارض ها و اختلافات والدین:

الف) تعارض دینی والدین: وجود تعارض در بین والدین، بویژه تعارض در باورها و عملکرد آنها، مانع استحکام ارزشها و هویت دینی در فرزندان می شود.(3)تفاوت مراتب ایمانی و برداشتها از دین، که گاهی در اثر شناخت ناکافی زن و شوهر در ابتدای زندگی زناشویی دیده می شود، پس از مدتی با درک تفاوتهای عقیدتی، باعث ناسازگاری و کشمکش های رفتاری بین والدین می شود(4)، که در نتیجه موجب اختلاف والدین در تشویق فرزندان به مسائل دینی می گردد، چراکه هر یک می خواهند اعتقادات خود را به فرزند تحمیل کنند و این منجر به تزلزل اعتقادی کودک و گریز او از دین و مسائل دینی از جمله نماز می گردد.

ب) تعارض میان گفتار و کردار والدین: ما همواره به کودک و نوجوان می گوییم نماز بازارندة انسان از زشتی و گناه است. در حالی که او در حاشیة زندگی خویش، بسیاری از نماز گزاران گناهکار را می بیند، رفتار بد والدین را می بیند، در وقت نماز والدین را می بیند که نمازشان از خضوع ظاهری نیز بی بهره است. این تعارض و دوگانگی، شعلة تردید را در جان کودک می افروزد که نماز قربانی بی تردید آن است.(1)

 

1. نقش نماز در شخصیت جوانان؛ ص52و53.

2. مستدرک الوسائل؛ محدث نوری؛ ج15؛ ص164.

3. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص80.

4. در آمدی بر نظام خانواده در اسلام؛ ص226.

5. در سها و پیامهای نماز برای خانواده ها؛ ص73.

 

49

توصیه های اخلاقی و دینی والدین در فرزند مؤثر واقع نمی شود، اگر بین آنچه قصد می شود با آنچه که در عمل از خود نشان می دهند، یگانگی و یکپارچگی حاکم نباشد. زیرا عمل همان نصیحت است و پند و اندرز همان کردار، بنابراین اگر گفتار و کردار والدین با یکدیگر وحدت نداشته باشد، مرز میان نصیحت و عمل، وسیع می شود و دیگر در چنین خانواده ای تکالیف دینی از جمله نماز به سهولت از جانب فرزندان انجام نمی گیرد.(1)

- سایر عوامل خانوادگی: علاوه بر عوامل خانوادگی که در مباحث قبلی بیان شد، عوامل متعدد دیگری را که مربوط به خانواده و تأثیر آن در عدم گرایش فرزندان می باشد، در این نوشتار به صورت اجمالی بیان می کنیم، که عبارتند از:

- عدم ایجاد عادت به نماز خواندن در فرزندان، از دوران خردسالی، به این حساب که هنوز وقت نماز او نشده است.

- عدم دعوت او به نماز، و کار و برنامة او را در اختیار خود او قرار دادن.

- دعوت کودک به نماز از روی خشونت و قهر و عقده سازی و آزرده ساختن او.

- سلب اعتماد او از افراد مذهبی خانواده، و احساس ریاکاری در والدین و یا تقدس خشک و تحجُّر در آنان.

- آلودگی در غذای خانواده از نظر طیِّب بودن، که رابطه ای مستقیم بین غذای پاک و عبادت وجود دارد.

- احساس این مسئله که والدین او ستمکارند و عبادتشان بی حاصل است.(2)

-ترجیح دادن خواب شیرین صبح، به شیرینی نماز صبح توسط والدین.

- انتظار والدین از فرزندان خود در خردسالی برای بجا آوردن نماز صحیح و کامل.

- بی توجهی والدین به زمان و لباس نماز فرزندان.

- محروم کردن فرزندان از نماز جماعت و مسجد.

 

1. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص86.

2.هدایت نوجوان به سوی نماز؛ ص26و27.

50

- مشغول شدن والدین به کارهای جانبی، در هنگام اول وقت نماز.(1)

- علل مربوط به خود فرزندان: در این زمینه نیز عوامل مؤثر بسیاری در عدم گرایش فرزندان به نماز وجود دارد، که شناخته ترین آنها عبارتند از:

- جهل از اهمیت مسأله: عدم درک تعلیم مذهبی و ارزش آن، ناآشنایی به وظیفه و تکلیف، از مهمترین عوامل گرایش به نماز می باشد.

- غرور و تکبر: اثبات وجود، و نشان دادن اینکه کسی است و میتواند یاغی و عاصی باشد.(2) این صفت، ناشی از غرور جوانی، تکبر و بزرگ منشی برخی افراد است؛ و هرگاه این صفت در کسی پا بگیرد او را به مهلکه های بزرگی می کشاند و فرد چنین می پندارد که اگر در مقابل خدای خود سجده کند کوچک می گردد.

- تنبلی و سستی: غالباً این خصلت در نوجوانان و جوانان وجود دارد که به آسانی تن به فعالیت نمی دهند مگر در اموری که بیشتر جنبة احساسی و هیجانی داشته باشد و یا در اموری که با انگیزه و شناخت قبلی همراه باشد. فردی که چند سال است به سن تکلیف رسیده ولی تا آنزمان نماز نخوانده، برایش سخت است که در هوای سرد زمستان، آستین بالا بزند و با آب خنک وضو بگیرد، به همین دلیل گاهی از نماز خواندن طفره می رود.

- مزاحم دانستن نماز برای کارهای شخصی: برخی افراد چون در وقت نماز مشغول به کار هستند، فرصت خواندن نماز در اول وقت را از دست می دهند، و تدریجاً بعد از استراحت، چون دوباره مشغول کار می شوند، اقامة نماز را مانعی برای انجام کارهای خود می دانند.

- تسویف(واگذاری امور به آینده): برخی فرزندان وقتی به سن تکلیف می رسند، با اینکه عمل به احکام دینی بر آنها واجب شده، اما با این توجیهات که ما هنوز جوانیم و اول عمر ما است و بهانه هایی از این

 

1. توشه ای از خرمن نماز؛ ص348.

2. هدایت نوجوان بسوی نماز؛ ص26.

51

قبیل، اعمال دینی را ترک می کنند و می گویند بعداً قضای آنرا بجا می آورم، غافل از اینکه عمر در دست خداست.(1)

- عدم آگاهی و بینش کافی از فلسفه و معانی نماز: نماز تجسم باوری از نیازهای درونی انسان است. بنابراین انجام این فریضه، مبتنی بر درک صحیح از اسرار و فلسفة آن است. وقتی فرزند ما از جایگاه نماز در زندگی اش آگاهی کافی نداشته باشد، طبعاً نسبت به این عبادت، بی انگیزه خواهد بود؛ چون نمی داند چرا باید نماز بخواند و این گفتگوهای مکرر در او چه تأثیری می گذارد.

- گناه آلودگی: فساد اخلاقی، دنیا زدگی و گناه آلودگی اگر در کسی باشد، در چنان تاریکی به سر می برد که زیباییها و لذتهای معنوی عبادت از ذائقة او رخت بر می بندد.(2) تأثیر این عوامل را می توان در سخن امیر المؤمنین علی(علیه السلام) به خوبی درک کرد که فرموده اند:

«کیف یجد لذة العباد مَن لا یصوم عن الهوی؛ چگونه ممکن است لذت عبادت را درک کند، آن کس که از هواها خودداری نمی کند».(3)

- نقش دوستان و همسالان: همانطور که در فصل پیش اشاره شد، دوستان نقش بسیار مهمی در شکل دهی شخصیت انسانی دارند. به همان اندازه که دوستان خوب و شایسته در سوق دادن انسان بسوی سعادت و کمال مؤثرند، همان اندازه نیز دوستان ناشایست در انحراف آدمی به سمت ناهنجاریهای اخلاقی مؤثرند. چه بسا نوجوانان و جوانانی که در مسائل دینی علاقمند و به دینداری خود راغبند ولیکن در محیط های مختلف از قبیل محله ای که در آن زندگی می کنند، یا محیط کار و تحصیل که در آن ساعاتی از عمر را سپری می کنند، با

 

1. نقش نماز در شخصیت جوانان؛ ص55-59.

2. پرستش آگاهانه؛ محمد رضا رضوانطلب؛ ص205و206.

3. غررالحکم و دررالکلم؛ ص562.

52

افرادی آشنا می شوند که بتدریج او را در دام بی دینی و لاابالی گری گرفتار می سازند.(1) نقش دوست به حدی است که گاهی می تواند اندیشه ای را واژگون سازد و در دین و اعتقاد فرد رخنه کند، چراکه اکثر افراد، دوست خود را الگو و سرمشق خود قرار می دهند.(2)

- رفتار نامناسب برخی مبلغان دینی:

گاهی جوانان و نوجوانان به خاطر دوستی و صمیمیت و ارتباط نزدیکی که با طلاب و روحانیون پیدا می کنند، از آن روحانی رفتاری را مشاهده می کنند و یا سخنانی می شنوند که موجب سستی آنها در دین می شود. به عنوان مثال: اگر جوانی مشاهده نماید که یک روحانی در محفلی نشسته و مشغول صحبت کردن است و توجهی به نماز اول وقت ندارد و یا در رفتار با کسی تندی می کند، این اعمال تأثیر منفی اش را بر روحیة او باقی می گذارد و با خود می گوید: اگر واقعاً نماز در اول وقت آن همه فضیلت دارد پس چرا یک روحانی به عنوان مبلغ دین به آن توجه ندارد.(3)

بنابراین مبلغین باید در رفتار خود با دیگران خصوصاً جوانان و نوجوانان، ظرافت و دقت بیشتری را بکار گیرند.

- نقش رسانة ملی:

وسایل ارتباط جمعی علاوه بر محاسنی که دارد، می تواند معایب بسیاری هم داشته باشد، چراکه با یک هجوم پرقدرت و فراوان، والدین را از فرزندان جدا کرده؛ یعنی در حین اینکه والدین در خانه اند و فرزندان هم

 

1. نقش نماز در شخصیت جوانان؛ ص56.

2. هدایت نوجوان بسوی نماز؛ ص28.

3. نقش نماز در شخصیت جوانان؛ ص61.

53

در خانه، اما انسی با هم ندارند. اگر فرض کنیم که برنامة تلویزیونی صد درصد هم مفید باشد، اما انس با پدر و مادر و مهمان و بزرگترها را بکلی از میان می برد و روز جمعه ای هم که پدر در منزل است و می تواند یک لبخند و صمیمیت با بچه اش داشته باشد، مانع این انس می شود. وقتی والدین تا دیروقت بیدارند، و فرزند هم بیدار می ماند، بنابراین او دیگر نمی تواند سحر برخیزد و نماز صبح بخواند و باید او را با سختی بیدار کنند، و شاید خود والدین هم دیر بیدار شوند و گاهی هم خواب بمانند.(1)

- شیطان بزرگترین بازدارنده از نماز:

مبارزة شیطان با نماز با اشکال و روشهای مختلفی می باشد، که از جملة آنها شراب و قمار است، بطوری که در قرآن کریم نیز این مطلب آمده است:

«إنَّما یُرید الشَّیطان أن یقع بَینکم العداوة و البَغضاء فی الخمر و المَیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلوة فهل أنتم منتهون؛ شیطان قصد دارد که به وسیلة شراب و قمار، میان شما عداوت و کینه برانگیزد و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد، پس آیا شما دوری می کنید».(2)

طبق این آیة شریفه، شیطان علاوه بر اینکه به واسطة شراب و قمار، دشمنی، خشم و کینه را در جامعه ایجاد می نماید، اثر مخرب تری هم دارد و آن بازداری از یاد خدا و نماز است. آن نمازی که به عنوان نیاز فرد و جامعه مطرح است و بدون آن انسان به سعادت نمی رسد، شراب و قمار مانع آن می گردد. زیرا کسی که با پیمانه پیمان بست، با خدا نمی تواند پیمانی داشته باشد.(3)

 

1. نماز در سیمای خانواده؛ص99و100.

2. مائده؛ آیة91.

3. نماز زیباترین الگوی پرستش؛ 86و87.

 

54

اما آنچه روشن است، منظور از شیطان در این آیه، تنها آن موجودی که بر آدم(علیه السلام) سجده نکرد، نمی باشد؛ بلکه شامل همة قدرتهایی که انسان را از مسیر حق منحرف می کند می شود، و این شیاطین همواره با هر کار اساسی که انسان در مسیر حق انجام می دهد متناسب ا آن با سلاح خاصی به مقابله بر می خیزند.

از آنجا که ابزار اصلاح گاهی همیشگی و گاهی موقت است، ابزار فساد نیز گاهی دائمی و گاهی موقت است، و چون نماز از ابزارهای همیشگی صلاح و رستگاری است، شیطان برای مقابله با یاد خدا و نماز، از سلاحهایی که همیشه کاربرد دارند، یعنی میگساری و قمار استفاده می کند.(1)

 

 

- نتیجه گیری:

نتیجه ای که از مباحث این فصل می توان گرفت این است که، برای گرایش و عدم گرایش فرزندان به نماز عوامل متعددی مؤثر است؛ خانواده، عالم نبودن به محتوای نماز، آشنا نبودن به اسرار و فلسفة نماز، عوامل اجتماعی همچون دوستان، رسانه ها و عوامل بسیار دیگری که هریک به سهم خود می توانند فرزندان را به انجام این فریضة الهی ترغیب و یا بی میل نمایند. اما اگر هریک از مسئولان تربیتی فرزند، از والدین گرفته تا معلمان، دوستان و مبلغان، محیط سالم و معنوی را برای او فراهم نمایند، قطعاً فرزندان در مسیر درست هدایت خواهند یافت، و نه تنها از عبادت گریزان نمی شوند بلکه با تمام وجود خود خالق هستی را ستایش می کنند.

 

 

 

 

1. نماز در آینة وحی؛ ص74.

55

 

 

 

 

فصل چهارم:

 

(روشهای مؤثر در تشویق فرزندان به نماز، توسط والدین)

 

- گفتار اول: انواع روشهای ترغیب فرزندان به نماز

- گفتار دوم: اموری که والدین باید در خانه برای جذب فرزندان به نماز بکارگیرند

- گفتار سوم: سفارش برخی بزرگان به نماز

 

 

 

 

 

 

 

 

گفتار اول: انواع روشهای ترغیب فرزندان به نماز

مقدمه: اقامة نماز و احکام و آثار گوناکون آن، فراوان در قرآن کریم ذکر شده است، و منظور از تعبیر «اقامه» در تمامی آیات این است که، تنها خودتان نماز خوان نباشید، بلکه چنان کنید که آیین نماز در جامعة انسانی برپا شود.

از آنجا که والدین، نقش اول مربی تربیتی فرزند را دارا هستند، لازم است روشهایی را برای ترغیب فرزندان به نماز بکار گیرند که نه تنها عبادت آنها از روی تقلید نباشد، بلکه عبادتی همراه با تفکر و آگاهی و عشق باشد. یعنی همان عبادتی که انسان را از منکر باز می دارد. والدین باید توجه داشته باشند که تنها با روشهای سازنده و برخورداری از اطلاعات فراوان دینی است که می توانند انگیزة عبادت را در فرزندانشان به وجود آورند تا آنها خود در پی عبادت بروند. بنابراین آنچه در این فصل ارائه می گردد، روشهای تشویق فرزندان به نماز، توسط والدین گرامی است که حدالامکان آنها را بیان می نماییم، به امید آنکه مفید و مثمر ثمر واقع گردد.

- روش آگاهی بخشی، مانند روش امر به معروف:

احیای فرهنگ نماز در خانواده در قالب امر به معروف، امری است که در چند آیة قرآن به آن اشاره شده است؛ ازجمله آیة شریفه ای که خداوند متعال در آن حضرت اسماعیل(علیه السلام) را معرفی می کند و می فرماید:

 

57

 

«و کان یأمُر أهله بالصلوة و الزکوة و کان عند ربّه مرضیّا؛ او(حضرت اسماعیل) خانواده اش را به نماز و زکات دستور می داد و خدایش از او راضی بود».(1)

از سخن قرآن کریم و ماهیت امر به معروف آشکار می شود که محور و سرپرست خانواده این حق و ولایت را از سوی خداوند دارد تا افراد خانواده را به نمازگزاری وادارد، و این نشان از اهمیت فوق العادة نماز دارد.(2) از جملة «کان یأمر» نیز استنباط می شود که حضرت اسماعیل(علیه السلام) در فرمان دادن خانواده اش به نماز استمرار داشته است. این روش یک روش اساسی در تشویق و ترغیب فرزندان به نماز است چراکه خداوند متعال در همین آیة شریفه آنرا به عنوان یک رفتار پسندیده برای حضرت اسماعیل (علیه السلام) نقل می فرمایند. همچنین از جملة «و کان عند ربه مرضیا» استفاده می شود که، امر کردن فرزندان به نماز توسط حضرت اسماعیل (علیه السلام)، با روش پسندیده و مناسب روحیة آنان انجام می شده، نه آنطوری که برخی والدین با روشهای غلط و تذکرات ناپسند و با عصبانیت و توهین و تحقیر انجام می دهند.(3)

- روش عاطفی، همچون محبت و احسان:

ایجاد انگیزة نماز خواندن باید از همان دوران کودکی با کلمات محبت آمیز آغاز شود. این روش نیز به زیبایی در قرآن مجید بیان شده است؛ آنجا که لقمان حکیم به فرزندش می فرماید:

«یا بُنَیَّ أقم الصلوة؛ پسرم نماز را برپادار».(4)

در این آیة شریفه لقمان حکیم صریحاً فرزندش را سفارش به نماز نموده است، اما نکتة حائز اهمیت در این

 

 

1. مریم؛ آیة55.

2. نماز در قرآن؛ سید ابراهیم سید علوی؛ ص72.

3. آثار تربیتی نماز؛ ص98و99.

4. لقمان؛ آیة17.

58

آیه، بکار بردن لفظ «یا بُنَیَّ» است که به صورت اسم تصغیر آمده و حکایت از محبت و دلسوزی دارد، نه تحقیر و کوچک شمردن.(1)

محبت از مهمترین نیازهای فرزندان است. از قدیم گفته اند: از محبت خارها گل می شوند؛ والدین باید هر انتظار و توقعی که از فرزند خود دارند، از طریق اظهار محبت بدست آورند. مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در این رابطه می فرمایند:

«امروز بچه های شما به یک کورة محبت احتیاج دارند و آن کانون خانواده است... بهترین پدرها آنهایی هستند که با پسر و دختر خود رفیقند، هم بزرگتری، ارشاد، راهنمایی و محبتِ کارگشای پدری را دارند هم همدلی یک رفیق».(2)

در حقیقت، سفارش و نصیحت به فرزندان اگر همراه با محبت و مهربانی و دلسوزی باشد، پذیرش بهتر و همراه با اطاعت خواهد بود. اما اگر با سرزنش و تَحکَُم یا زور همراه باشد، فرزندان را به جبهه گیری و مقاومت واخواهد داشت و نتیجة مطلوب نیز حاصل نخواهد شد.(3)

- روش جلب، مانند احترام و تکریم:

فرزندان ما در هر سنّی که باشند برای شخصیت خود احترام قائلند. دوست دارند به شخصیت آنان توجه شود و مورد احترام قرار گیرند. از اینرو سزاوار است پدر و مادر به این گرایش فطری، توجه نمایند و روحیة کودکان را با عزت نفس و اعتماد به نفس تربیت و تحکیم کنند. روح کودک چون گل، بسیار ظریف و حساس است و ممکن است با کوچکترین حرکت ناهنجار پژمرده شود. برخی از والدین به غلط تصور می کنند که چون پدر و مادر شده اند پس حق هرگونه إعمال نظر جابرانه و سلطه جویانه را بر فرزندان خود دارند و می

 

1. تفسیر مجمع البیان؛ فضل بن حسن طبرسی؛ ص319.

2. شیوه های رفتار با جوانان از منظر ولایت؛ ص162.

3. آثار تربیتی نماز؛ ص100و101.

59

توانند با آنها به هرگونه ای که بخواهند رفتار کنند، در صورتی که در این میان، حد و مرزهای باریکی نهفته است و موازین شرعی و تربیتی و اخلاقی دقیقی وجود دارد.

یک نمونه از جاهایی که باید به شخصیت کودک احترام گذاشت و نقش بسیار مهمی در تشویق و جلب او به نماز دارد، زمان برگزاری نماز جماعت است. اگر هنگام حضور کودک در صف نماز جماعت، والدین یا هر کس دیگر با عصبانیت با آنان رفتار کنند، و کودکان را از صف جماعت خارج نمایند، این برخورد غلط که از سر ناآگاهی است، روحیة مذهبی کودک را تضعیف می کند و در نتیجه او را نسبت به اعمال مذهبی و مراکز عبادی از جمله نماز بی رغبت می سازد.(1)اهمیت این مسأله به حدّی است که وقتی جابربن عبدالله انصاری از امام باقر(علیه السلام) دربارة کودکانی که در نماز جماعت شرکت می کردند پرسید، آن حضرت فرمودند:

«آنان را در نماز به صفهای آخر واپس نرانید، بلکه با ایستادن بزرگترها در میانشان جدایی افکنید».(2)

- روش خیر خواهانه؛ همچون وصیّت و حکمت:

روشن است آخرین سخن انسان- که از آن به وصیّتنامه تعبیر می شود- بسیار مورد توجه و اهمیت است و غالباً عموم مردم نسبت به وصیّتنامه و محتضری که در حال وصیّت کردن است عنایشهات داشته و اهمیت می دهند. در سفارشهای دینی تأکید شده که انسان در وصیّتنامة خود به مطالب با اهمیت، بویژه مطالبی که مربوط به آخرت انسان است توصیه نمایند.(3) نماز هم یکی از مسائلی است که هم به دنیا و هم به آخرت انسان مربوط است، بطوریکه در قرآن کریم چهار بار امر و وصیّت به نماز شده است؛ از جمله آیة:

«وَ جعلنی مبارکاً أین ما کُنت و أوصانی بالصلوة و الزکوة ما دُمت حیّا؛ و مرا هر کجا باشم

 

1.حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع) ؛ ص105-107.

2. اصول کافی؛ ثقة الاسلام کلینی؛ ج3؛ ص409.

3. نماز در آینة وحی؛ ص62و63.

60

برکت داده، و تا زنده ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است».(1)

نکتة مورد نظر ما در این آیة کریمه این است که، اولین برنامة عملی که حضرت عیسی(علیه السلام) در گهواره برای کسانی که سخن او را می شنوند بیان می کند، وصیّت الهی نسبت به نماز است، که نشان از اهمیت این روش می دهد. و در ادامه میفرماید «مادمت حیا»، یعنی این سفارش و وصیّت، دوام داشته و همیشگی باشد.(2)

وصیّت به نماز خواندن، در سیرة معصومین(علیهمالسلام) از مهمترین مسائل بوده و همواره در سفارشهای آن عزیزان به چشم می خورد. به عنوان نمونه، امام علی(علیه السلام) در یکی از مشهورترین وصیّتنامه های خویش به امام حسن مجتبی(علیه السلام) می فرمایند:

«والله والله فی الصلاة فإنَّها عمود دینکم؛ خدا را خدا را دربارة نماز سفارش می کنم، زیرا نماز ستون دین شماست»(3) و یا آنجا که در روایات متواتر آمده است که آخرین جملة امام صادق(علیه السلام) در لحظات پایانی عمر شریفشان، توصیه به نماز بوده است که فرموده اند:

«إنَّ شفاعتنا لا تنال مستخفَّاً بالصلوة؛ همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد».(4)

بنابراین، والدین عزیز باید به این روش که طریق قرآن و سنت است، توجه کاملی داشته و آنرا بکار گیرند. براستی چرا باید تمامی دلهره و نگرانی های آنها برای مسائل مادی باشد؟ آیا بهتر نیست در وصیّتنامه های خود نیز بنویسند: دخترم پسرم من آنچه دارم از برکت مسجد و نماز است، اگر می خواهید از شما راضی باشم و روحم شاد باشد، سعی کنید نمازتان را در اول وقت بخوانید.(5)

 

1. مریم؛آیة31.

2. نماز در آینة وحی؛ ص44.

3. نهج البلاغه؛ نامة47.

4. بحارالانوار؛ ج47؛ ص2.

5. نماز زیباترین الگوی پرستش؛ ص100.

61

- روش اقناعی، همچون برهان و حجت:

این روش بیشتر در سن یازده سالگی و شانزده سالگی که مصادف با دورة نوجوانی است و نوجوان احکام دینی را از روی الگو برداری و برهان عقلانی می پذیرد، کاربرد دارد. در این دوره، نوجوان مفاهیم دین و اعمال مذهبی از جمله نماز را با استدلال شخصی و از روی عقلانیت می پذیرد.(1)

نوجوانی سن مباحث بی پایان فلسفی، دینی، سیاسی و ادبی است. نوجوان در این دوره آمرانه استدلال و اثبات می کند. آراء و همه نو هستند و به آن آراء چنان دلبستگی دارد که کاشفی به کشف خود. با این حال، نوجوان در عین جدیدین بودن، نپخته و خام است و از استحکام خوبی برخوردار نیست، اما این تحول درونی، آغازی برای سازندگی و رشد اوست.(2) نوجوان در این دوره تمایل بیشتری به مذهب پیدا می کند بویژه اگر در خانواده ای متدیّن باشد این احساس در او شدیدتر می شود.(3) از اینرو این دوره، از نظر تربیت دینی و رعایت اصول اقناع سازی، بسیار مهم است. و اگر زمینه های مساعد تربیتی فراهم باشد و از آن مهمتر، عوامل آسیب زای تربیت دینی از صحنه و محیط خانوادگی و اجتماعی حذف شود، با سهولت و تمامیت شاهد شکوفایی حس دینی به زیباترین وجه خواهیم بود.(4)

- روش برانگیزاننده، مانند تشویق:

تشویق از مسائل بسیار مهم تربیت اسلامی و از بهترین شیوه های تربیت کودک بشمار می آید. فرزندان از تحسین و تشویق لذت می برند و این از تمایلات فطری آنان است که باید به بهترین شیوه برای گرایش دادن

 

1. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص46و47.

2. هدایت نوجوان بسوی نماز؛ ص14و15.

3.آثار تربیتی نماز؛ ص41.

4. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص47.

62

آنها به فعالیتهای ارزشمند استفاده کرد.(1) فرزندان در مقابل هر عمل نیکی که انجام می دهند انتظار پاداشی را دارند، و والدین باید این انتظار آنها را به بهترین شکل پاسخ دهند.(2)

با توجه به اهمیت روش تشویق، در این قسمت از نوشتار با بیان نکاتی دربارة تشویق، انواع تشویق و شرایط مشوِّق، این بحث را بطور مفصل تری بررسی می نماییم.

- انواع تشویق: تشویق فرزندان به سه صورت انجام می گیرد:

1- توجه عاطفی؛ نگاه محبت آمیز، لبخند و هرگونه احساس تأیید و ملاطفت از طرف والدین در تشویق کودک در او نقش مؤثری دارند. این امور جنبة غیر کلامی دارند و نوعی رابطة واقعی و حقیقی بین کودک و والدین ایجاد می کنند و در این حالت است که کودک به تکرار رفتار مورد نظر تمایل پیدا می کند.

2- تشویق زبانی؛ تعریف و تمجید، تشکر و قدر دانی زبانی، ابزار ساده و کم هزینه ای است که می تواند کودک را به رفتارهای مناسب سوق دهد.

3- تشویق عملی؛ دادن جایزه، هدیه و مانند آن، بردن به گردش و تفریح، اجازة بازی یا بیرون رفتن با دوستان، از موارد تشویق عملی است که به مقتضای سن کودک می توان آنها را بکار بست.

- نکاتی که دربارة تشویق باید در نظر گرفت: والدین گرامی باید در نظر داشته باشند، برای آنکه تشویقهای آنها مفید واقع شود، یکسری نکات را رعایت نمایند؛ از جمله اینکه:

1- تشویق برای برانگیختن و تقویت است و نباید خودش بصورت هدف درآید و همة فکر و همت کودک را مشغول کند.

 

1. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع)؛ ص131.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص231.

63

2- تشویق نباید حالت رشوه پیدا کند، به این صورت که چیزی را به کودک بدهیم تا کار مورد نظر را انجام دهد، بلکه پس از انجام عمل او را تشویق کنیم و علت تشویق را نیز برای کودک روشن نماییم. مثلاً: نگوییم اگر نماز بخوانی، فلان مبلغ پول به تو می دهم، بلکه اولاً: کودک باید خواندن نماز را مانند دیگران وظیفة خود بداند و ثانیاً: تشویق ما از او به عنوان ابراز رضایت از انجام وظیفه اش باشد.(1)

3- تشویقها نباید مکرر باشند، زیرا ارزش واقعی خود را از دست می دهند. همچنین تشویق نباید بی اندازه زیاد باشد، بگونه ای که اگر کودک عملی مهمتر و ارزنده تر انجام داد دیگر لغتی برای وصف رضایت بسیار خود از آن عمل نداشته باشیم.

4- تشویق باید تأیید درونی طفل را در پی داشته باشد، بگونه ای که خود را واقعاً مستحق آن بداند، نه اینکه وسیله ای برای دلخوش کردن لحظه ایِ او نباشد.

5- موقعیت مناسب تشویق نیز اهمیت بسزایی دارد، بخصوص اگر بخواهیم از این طریق عمل و رفتار نیکی به کودک بیاموزیم.

6- تشویق باید واجد ضوابط و حدود باشد، یعنی اینکه نباید فرد برای هر عملی تشویق شود، بلکه شایسته است که رفتارهای خاص و برجستة او مورد ستایش قرار گیرد.

7- باید توجه داشت که زمینه ای برای طفل به وجود آورد که از آن احساس غرور کندو به ادامة عملش بپردازد، نه به گونهای که اتکای طفل به تشویق باشد، یعنی هرگاه که تأییدش کردند فعالیتش را ادامه دهد و هرگاه از تشویق خودداری نمودند، او هم عمل را ترک کند.(2)

 

1. در آمدی بر نظام خانواده در اسلام؛ ص137و138.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص231-233.

 

64

- شرایط و صفات کسی که مشوِّق نماز است:

کسی که کودکان را به خواندن نماز تشویق می کند، پدر باشد یا مادر یا هر کسی که می خواهد متولّی امر دین و اجرای نماز فرزندان باشد، باید واجد صفات و شرایطی باشد که أهم آنها عبارتند از:

1- آگاهی و معرفت؛ دامنة آگاهی یک مربی در این زمینه، وسیع و گسترده است و شامل: آگاهی دربارة مذهب و مبدأ، آگاهی دربارة کودک و شرایط ذهنی، روانی، علائق او و...، آگاهی دربارة وظایف انسان نسبت به خود، خدا و ...، آگاهی دربارة شرایط و جوّ جامعه ای که در آن زندگی می کند و کلاً هر آگاهی دیگری که برای گذراندن زندگی متعارف در این سرا و سعادت فرزند در آن سرا ضروری است.

2- ایمان و باور داشت؛ مربی باید مؤمن به آن چیزی باشد که دیگران را بدان دعوت می کند و دل او به آنچه می گوید باید آرام باشد. دعوت و تشویق هنگامی مؤثر است که نشأت گرفته از درون باشد و این نیاز به باوری راستین و عمیق دارد و نیز ایمانی لازم است که آدمی را به تقوا بکشاند.

آری هنگامی که ایمان در اعضا و جوارح نفوذ کند می تواند پرتوافکن و نور دهنده باشد و کودک و بزرگ را تحت تأثیر قرار دهد.

3- عمل و کار؛ از عمل سخن است نه از فعل، چراکه فعل بر کار آسان و دشوار هر دو اطلاق می شود، ولی عمل عبارت است از آن فعلی که در آن سختی و دشواری باشد. و اسلام هم دین عمل است. در اغلب آیات قرآن، پس از کلمة ایمان، لغت عمل را می بینیم، آنچنان که ایمان بدون عمل، و دعوت بدون عمل را کاری بیهوده و بی حاصل می داند.

کودک پیش از آنکه مطلبی را از راه سخن بیاموزد، از راه عمل خواهد آموخت و الگو و اسوه برای او کارسازتر است. به عنوان مثال: والدینی که می خواهند فرزندانشان را به نماز خواندن تشویق کنند، خود ایشان باید به هنگام نماز، همة کارهای خود را تعطیل کنند و با شنیدن اذان، آمادة نماز خواندن شوند. اینگونه رفتار

65

عبادی اگر مکرر گردد زمینه ساز آموزش عملی دین خواهد شد و در جان و فکر کودک چنان رسوخ کند که بیرون رفتنی نباشد.

4- اخلاق و انس؛ برای اینکه د کودک نفوذ کنیم، اخلاق خوش، مأنوس شدن با او و رفتاری جلب کننده شرط لازم است. برای آنکه کودک از عمل کسی درس بگیرد، لازم است آن شخص بگونه ای عمل کند که طفل وی را دوست بدارد و از مصاحبت با او احساس غرور و لذت کند. زبان خوش، برخورد خوب، در برگرفتن کودک و کشیدن دست بر سر او به هنگام بیدار کردنش برای نماز صبح در این راه فوق العاده مؤثر است. مجموعة این شرایط است که زمینه را برای مذهبی کردن و نماز خوان ساختن کودک فراهم می آورد.(1)

- روش امید ساز، همچون وعده و بشارت:

در مورد این روش، ابتدا به قرآن کریم که راهگشای تمامی انسانهاست رجوع می کنیم، تا ببینیم این کتاب عزیز چه تعلیماتی را فراروی ما قرار داده است؛ یکی از صدها آیه ای که به شخص نمازگزار وعده می دهد و ما می توانیم آنرا فرا گرفته و برای فرزندانمان تبیین کنیم، آیة شریفة:

«اُتلُ ما اُحی إلیک مِن الکتاب و أقم الصلوة إنَّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر و الله یعلم ما یصنعون؛ ای رسول ما، آنچه را که از کتاب آسمانی قرآن بر تو وحی شد بر خلق تلاوت کن و نماز را بجای آر، که همانا نماز از هر کار زشت و منکر باز می دارد و همانا ذکر خدا بزرگتر است و خدا به هرچه انجام می دهد آگاه است».(2)

 

1. همان؛ ص157-160.

2. عنکبوت؛ آیة45.

 

66

آنچه در این آیه مهم است، وعده به این دو مطلب است: یکی اینکه نماز مهمترین وسیلة یاد خداست و دوم اینکه از آثار مهم نماز جلوگیری از فحشا و منکر است؛ و این از دقت در فرازهای اذان روشن می شود، آنجا که چندین بار دعوت به فلاح ونیز بهترین اعمال می کند.(1) حقیقت امر هم همین است، نماز آیتی امید بخش است و برترین چهره های قیامت هم نمازگزاران حقیقی اند.(2)

با توجه به مطالب فوق، و دانستن اینکه انسان موجودی است که با این دنیای مادی و ظاهری سیراب و اقناع نمی شود و به هر چیزی رو می کند چراکه خود را غریب و تنها احساس می کند، و تا وقتی که به آن چیز نرسیده گمان می کند که او آرزوهایش را برآورده می کند، اما وقتی به آن رسید دچار یأس می شود. والدین باید تصویر سراب گونة جهان را برای فرزندانشان ترسیم کنند و به آنها بگویند در این دنیا مادام که دل شما متوجه خدا نشد به هر چیزی که روی آورید ناکام می مانید.(3)

با توجه به روایات می توان فهمید، یکی از روشهای ائمه(علیه السلام) در تشویق مردم به نماز، استفاده از روش وعده و بشارت بوده است، بطوریکه در روایتی آمده است: روزی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) از یاران و حاضران در مجلس پرسیدند: به نظر شما کدام آیه از قرآن امیدوار کننده تر است؟ هر کدام از حاضرین آیه ای را ذکر کردند، اما امام در پایان نظرات همة افراد فرمودند: از رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) شنیدم که امیدوار کننده ترین آیات این آیه است(4):

«و أقم الصلوة طرفی النَّهار و زلفا مِن اللیل إنَّ الحسنات یذهبن السَّیئات ذلک لذکری للذاکرین؛ و نماز را در اول و آخر روز بپادارید و هم در تاریکی شب، که حسنات و نیکوکاریهای شما،

 

1. نماز در آیینة وحی؛ ص110.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص257.

3. درسها و پیامهای نماز برای خانواده ها؛ ص33.

4. تفسیر نمونه؛ آیة الله مکارم شیرازی؛ ج9؛ ص235.

67

سیئات و بدیهایتان را محو می کند و این یادی است برای یادآورندگان».(1)

این روایت یکی از هزاران روایاتی است که به نمازگزاران امید و بشارت زندگی سعادتمند را در سایة نماز خواندن می دهد، و والدین می توانند با نقل چنین روایاتی فرزندان را به نماز ترغیب نمایند.

- روش ترغیبی، همچون داستان گویی و ذکر صالحان:

یکی از آسان ترین روشهای تشویق فرزندان به نماز توسط والدین، بیان داستانهای نماز بزرگان دین و انسانهای الهی است. داستان گویی از زمانهای دور، همیشه مورد توجه کودکان و حتی بزرگسالان بوده و هست؛ و اگر داستان پُرمغز، غنی و مطابق با حقیقت باشد، بیشترین تأثیر را در روح و روان انسان می گذارد؛ چون با بازگویی جایگاه و اهمیت نماز در زندگی صالحان، فرزندان می فهمند که انسانهای وارسته و نامی جهان اسلام، چقدر به این امر الهی اهتمام داشته اند و تا چه حدّی نماز در زندی دنیویشان تجلی داشته است.

یکی از مؤثرترین داستانهای حقیقی در روح و جان هر مسلمان و بلکه هر انسان آزاده ای، داستان کربلا و قیام عاشورا است. از آنجا که کربلا و روز عاشورا، قرآنی است به تصویر کشیده شده، بنا داریم در این قسمت از نوشتار، داستان نماز روز عاشورا را به عنوان پیشکش بیان کنیم، به امید آنکه خواندن آن، به پدران و مادران متعهد، در تشویق فرزندانشان بسوی فریضة جانبخش نماز کمک نماید.

«آفتاب، راست ایستاده بود که راست ترین قامت ها به نماز شکسته ایستادند. خورشید اذان می گفت. آسمان قامت می بست. غبار برخاسته سرِ خضوع داشت. شمشیرها شیهه نمی زدند و اسبان شیهه زن، گوش افراشته و خاموش به دستهای افراشته برای تکبیر، چشم دوخته بودند. خشکیده ترین لبها دلنشین ترین ترنُّم را به

 

1. هود؛ آیة 114.

 

 

68

گوش تشنة ریگزاران تفتیده می بخشید. هیچکس خودش نبود، در سرزمین بی خویشی، سرزمین خویشاوندی با دوست، سرزمین نیاز و سرزمین نماز، فرشتگان گردن کشیده بودند تا خوب ترین انسان، زیباترین نماز و برگزیده ترین نمازگزاران را ببینند. نسیم داغ بوی تازة خون می آورد، سکوت آنقدر به گوشها فرصت می داد تا سیلی موج را بر ساحل فرات احساس کنند؛ تشنه کامان اما در التهاب و عطش دیگری می سوختند، حریق بزرگ عشق، دامن دلها را گرفته بود و تا لبها بالا می آمد؛ و اگر جز این، زمزمه های سوزناک و آتشگون در این لحظه ها چه تفسیری؟

امام عاشورا تکبیر نماز را گفت و دستهایی که دمی پیش نوازشگر شمشیر بود در رهاترین حالت از سفر آسمان برگشت و در آرامش داغ صحرا قرار گرفت. اینک رکوع فرصت کم کردن فاصله با دوست، قنوت، فرصت در دست نهادن هستی و به دست تقدیم کردن؛ سجود، تمرین بر خاک افتادن بود و سلام آمادگی برای ورود به دار سلام، دار سلام محبوب.

در خیمه تب و تاب دیگری بود، اشک برگونة سوختة کودکان سجده می کرد. پیشانی سینه ها در جستجوی خنکای خاک و کاهش عطش، بر خاک نهاده می شد و مادر در جزر و مد گهواره، زمزمة نافرجام خویش را به امید آرامش کودک تشنه، با آه و اشک همساز می کرد.

میدان گُر گرفته بود. دو شعله تا کرانه هایی دور دامن می کشید؛ شعلة آفتاب و شعلة عشقی متبلور در زمزمه های آخرین صحابة نماز. پیش روی صف نماز گروهی به پاسداری جان نمازگزاران صف کشیده بودند، چشم در چشم دشمن، با سینه هایی که به پیشواز تیر و نیزه و شمشیر می رفت. هنوز جزر و مد قامت ها به پایان نرسیده بود که صفیر تیرها، موج در هوا افکنده و پاسداران پیشتاز چونان مرغکان خونین پر، با پر و بالی از تیر بر خاک داغ و خارستان تفتیده به سجده افتادند.

سعید و هانی دو یار پاکباز و هم پرواز، مسیر تیرها را پی می گرفتند و مگر مقصد نخستین همة تیراندازها امام نبود؟ اگر مقصد، تیر چشم امام بود، چشم می گشودند و اگر قلب امام، قلب خویش را هم تپش با نبض

69

لرزان هوا در تیررس قرار می دادند. نماز به پایان رسید و قربانیان نماز در لحظة شکوهمند پرواز، چشم بر امام عاشورا داشتند تا به نوازش، سرهایشان را بر دامن گیرد، را دامن گیرد و در آخرین لحظه ها از دامان او به فراخنای بی مرز ملکوت پر گشایند.

اینک سعید سر بردامان امام داشت با بدنی که چوبة تیرهای نشسته بر آن، میان بدن و زمین فاصله انداخته بود. دست مهربان امام میان موی خیس و خون آلود سعید دوید. سعید آرام و نرم، تمام توان خویش را به لبها رسانی و در پرسشی شکوهمند از امام خویش پرسید: آیا به عهد خویش وفا کرده ام؟ تبسمی دلپذیر بر لبان امام نشست و سپس امتزاج دو لبخند و پرواز روحی دو نمازگزار که وسعت بهشت را پوشاند و هفت آسمان را از هیاهوی بالهایش لبریز کرد.

سیمای نمازگزاران گل انداخته بود. شوق لطیفی در آوندها می دوید. پرواز ساده تر شد بود، عشق با قلبها همسایه تر و بهشت در همین نزدیکی، بی تاب وصل یاران. صدایی عجیب کربلا را پر کرده بود. اینک جبرئیل میان زمین و آسمان پر می زد و در صف حسین(علیه السلام) و صحابه اش می سرود: «أشهد أنَّکَ قد أقمت الصلاة ...؛ همه گواهند که تو نماز را بپا داشتی و خویش را برای پاسداری نماز به دشت تشنه بخشیدی.

ای روح نماز ای تمامیت نیایش و نیاز، بی تو هیچ پیشانی، آشنای خاک نمی شد، هیچ لبی به زمزمة عاشقانه نمی ایستاد و هیچ قامتی اقامة راستی و درستی نمی کرد. اگر نماز تو در اذان تیر باران نبود. امروز طنین اذان، آسمان دلها را صیقل نمی داد و آغوش باز محراب، میان و ملکوت پل نمی بست. ای برپا کننده عاشقانه ترین نماز در عطش و آتش و شرارت و شماتت، نگاه مهربانیت را دمی دلهایمان بخش تا نمازی از آنگونه که خواندی آشنای زندگیمان شود».(1)

 

 

1. نماز در سیمای خانواده؛ ص136-139.

70

- روش عنایت آمیز، مانند عبور کریمانه و مهلت دادن:

والدین باید بدانند که طرح درست و به موقع مفاهیم دینی از جمله نماز، و فرصت دادن به کودک برای درک آن، بیش از انتقال مستقیم اطلاعات، موجب پرورش حس دینی و گرایش و جذب فرزند آنها به امور مذهبی می شود.(1) چراکه فرزندان ما در دوران کودکی، بسیاری از حالات و رفتار و معنی عبارات ما را نمی فهمند. بنابراین والدین هنگامی که به همراه خردسالان نماز می خوانند باید بگونه ای عمل کنند که کودک احساس جبر و خستگی و دلزدگی نداشته باشد.

کودک مکن در سنین خردسالی در وسط نماز به دنبال شیء جاذبی بدود، یا پرنده ای و حیوانی نظر او را جلب کند و او به دنبالش روان شود. طبیعی است که در چنین صورتی نماز او باطل می شود، اما والدین نباید پس از نماز، وی را مورد بازخواست قرار دهند، بلکه بعدها در فرصتی مناسب به صورت دوستانه و حتی با خنده و شادی به او تفهیم کنند که اشتباه کرده و نمازش باطل شده است.(2)

والدین برای تشویق فرزندان به نماز وظیفه دارند از اقدام به جریحه دار کردن عواطف، مثل افشاگری، رسوا کردن، تحقیر وتخطئه و نیشخندها بخصوص در مقابل دیگران بپرهیزند.(3)

- روش تنبیهی، قهر و قطع محبت و تنبیه بدنی:

روشهای تنبیهی باید زمانی بکار برده شوند که کودک بخواهد تنها مجری نظرهای خود باشد، که در اینصورت والدین باید إعمال قدرت کنند- ابتدا بطور مستقیم و پس از آن بصورت غیر مستقیم نقش پند گویی

 

1. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص87.

2. نماز در سیمای خانواده؛ ص165.

3. هدایت نوجوان بسوی نماز؛ ص53.

71

و تذکر و تسلط و اقتدار خود را حفظ نمایند- در روایات اسلامی برای کودکان متمرّد از دستورات والدین سخن از تنبیه به میان آمده است، اما اغلب به معنای لغوی آن، یعنی آگاه کردن. تنبیه لازم نیست همیشه زبانی و بدنی باشد، بلکه گاهی یک نگاه ملامت بار، بی اعتنایی و... می تواند برای طفل سازنده باشد.(1)

تنبیه به صورتهای گوناگون انجام می گیرد و منحصر به کتک زدن نیست. یکی از روشهای مناسب تنبیهی، که از درسهای تربیت اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) است، قهر کردن با کودک می باشد. این عمل در روحیة کودک تأثیر بسزایی دارد و کودک احساس می کند با قهر کردن مادر یا پدر از او، گویی تمام درها به رویش بسته می شود، در نتیجه هیچ راهی جز اطاعت از والدین نمی بیند.(2)از روشهای دیگر تنبیه، جریمه کردن، توبیخ و بی اعتنایی است که هریک روش مناسبی برای تشویق فرزند به عمل نیک به حساب می آیند. مثلاً در جریمه، نگذاریم کودک برنامة تلویزیونی مورد علاقه اش را تماشا کند، یا با دوستان بازی کند. البته محروم کردن یا قهر، باید به گونه ای باشد که کودک تصور نکند پدر و مادر بکلی او را طرد کرده یا دوستش ندارند. از اینرو باید در مدت زمان مناسبی إعمال شوند، تا کودک آسیب جدی نبیند، هر چند از لحاظ عاطفی تحت فشار قرار گیرد.(3)

اما تنبیه بدنی، آخرین مرحله ای است که در روایات در رابطه با نماز به چشم می خورد، که آن هم بخاطر سستی کودک در امر نماز است. اما باید دید تنبیه بدنی در چه مواردی جایز و در چه موردی ممنوع است؛ و این امر در توصیه های رهبران الهی به وضوح آمده است و هر پدر و مادر مسلمانی وظیفه دارد قبل از اقدام به تنبیه فرزند خود، این توصیه های ارزشمند را مطالعه کند.

 

1. نماز در سیمای خانواده؛ ص233و234.

2. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع)؛ ص143.

3. در آمدی بر نظام خانواده در اسلام؛ ص141.

 

72

اما آنچه مربوط به استفاده از روش تنبیه بدنی برای تشویق فرزند به نماز است و در روایات نیز آمده، این است که: نباید فرزند را قبل از ده سالگی برای نماز کتک زد. از جمله روایتی که می توان به آن اشاره کرد روایتی است از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) که فرموده اند:

«أدب صغار اهل بیتک بلسانک علی الصلاة و الطهور، فإذا بَلَغُوا عشر سنین فأضرب و لاتجاوز ثلاثاً؛ فرزندان خردسالتان را با زبان بر نماز و وضو انس و عادت دهید، و آنگاه که به ده سالگی رسیدند آنها را بخاطر سستی و سهل انگاری در نماز بزنید ولی از سه ضربه فراتر نرود».(1)

همانطور که از این روایت فهمیده می شود، در واداشتن کودکان به نماز خواندن، که از تأدیب زبانی آغاز می شود و در نهایت به تنبیه عملی می انجامد، والدین گرامی باید به این نکته توجه داشته باشند، که در سنین پایین تنها باید تشویق، نرمی و مهربانی، فرزندان خود را به نماز وادارند، و برآنان سخت نگیرند که یکباره از نماز بریده و از آن منزجر شوند، اما هرچه سن آنها بالاتر می رود، قدری لحن آمرانه بخود بگیرند و بطور کلی در زدن فرزندان بدلیل کوتاهی در نماز- بویژه در سنین کمتر از ده سالگی- با احتیاط و دوراندیشی بیشتر عمل کنند و یقین داشته باشند که راههای تربیتی بهتر و مؤثرتری هم هست که می توانند با کسب آگاهی بیشتر و مطالعة کتابهای تربیتی و گفتگو با فرزندان و مشاوره با مربیان و آگاهان در امر تربیت و همچنین تأمل و تفکر شایسته به آنها پی ببرند. والدین باید به یاد داشته باشند که، استمداد از خدای متعال در این میان نقش بسزایی دارد.(2)

- روش فعال بجای روش انفعالی:

یکی از روشهای مؤثر برای اینکه والدین بتوانند از همان ابتدا فرزندان خود را با آداب صحیح نماز خواندن آشنا کنند این است که، والدین روشهای آموزش نماز و شیوه های برخورد را با فرزندان بگونه ای انتخاب کنند

 

1. مجموعة ورام؛ ورام بن ابی فارس؛ ج2؛ ص155.

2. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع) ؛ ص222-224.

73

که آنها به طرز فعال و از روی میل و اختیار خود، به فلسفه، شرایط و آداب نماز پی ببرند. بهترین شیوه در این مورد، بکار گیری روش اکتشافی و فعال است که به کودکان و نوجوانان فرصت می دهد تا آنها خود شخصاً در بنا کردن مفاهیم و تکوین تدریجی ارزشهای دینی مشارکت نمایند.

در این روش بجای برخورد مستقیم و تحمیل توصیه ها و اندرزهای تربیتی، سعی می شود با طرح موضوع به شکل سؤالی، پاسخ مناسب از طرف مخاطب داده شود. مدل زیر یک مثال عملی برای استفاده از روش فعال بجای روش انفعالی در برخورد فرزندان، در ارتباط با اقامة نماز می باشد:

بجای گفتن: می توان گفت:

 

- این طرز نماز خواندن غلط است. - طرز درست نماز خواندن چگونه است؟

- زود باش وقت نماز دیر شد. - فکر می کنی الان وقت چیست؟

- صد بار گفته ام که نمازت را به موقع بخوان. - من در مورد چه چیزی بارها به تو تذکر داده ام؟

- یادت باشد صبح زود بیدار شوی که نمازت - فردا صبح باید چه ساعتی بیدار شوی؟ یا: اولین کاری که صبح

قضا نشود زود باید انجام دهی چیست؟

- اینقدر نمازت را با سرعت نخوان. - چگونه می توانی نمازت را با آرامش بخوانی؟

- ثواب خواندن نماز در مسجد خیلی بیشتر است. - خواندن نماز در کجا ثواب بیشتری دارد؟

- این طرز نماز خواندن را خدا قبول نمی کند. - فکر می کنی خداوند کدام نوع نماز را بیشتر قبول می کند؟

- این وضویی که گرفتی باطل است، زود باش - طرز صحیح وضو گرفتن چگونه است؟ می توانی یکبار برای من

دوباره وضو بگیر. انجام دهی؟

- اگر نمازت را به موقع بخوانی جایزه می گیری. - هرگاه نمازت را به موقع می خوانی چه احساسی داری؟

- اگر نمازت را ترک کنی خداوند نیز از تو قهر - اگر نمازت را ترک کنی چه اتفاقی می افتد؟

می کند.

- کسی نماز می خواند نباید گناهی انجام دهد، یا - کسی که اهل نماز است باید از چه کارهایی دوری کند؟

کارهای زشت انجام دهد.

 

74

در واقع روش فعال در تربیت دینی بگونه ای است که:

1- قدرت انتخاب به مخاطب می دهد تا با موضوع یادگیری و آموزش مورد نظر درگیر شود.

2- فرصت کشف و یادگیری شخصی بجای تحمیل و انتقال یک سویه به فرد داده می شود.

3- «چگونه» یادگیری مفاهیم دینی بیش از «چه چیز» یادگرفتن و یا چه اندازه یادگرفتن مهم است.

4- «تعامل» و ارتباط دو جانبه بجای «تحکم» و ارتباط یک طرفه انجام می گیرد.

5- درک متقابل، احترام متقابل و ارتباط دو سویه از جانب والدین بویژه برای فرزندان نوجوان در فرآیند تربیت دینی مورد توجه قرار می گیرد.(1)

 

 

 

1. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص95-99.

75

 

 

 

 

گفتار دوم: اموری که والدین باید در خانه برای جذب فرزندان به نماز، به کار گیرند

مقدمه: خانه و خانواده، اولین مکان تربیتی فرزندان هستند و بیشترین تأثیر را در امر تربیت ایفا می کنند؛ چراکه فرزندان بیشتر عمر خود را در آن به سر می برند. بنابراین لازم است این محیط دارای شرایطی باشد که در جذب فرزندان به نماز، بیشترین تأثیر را می گذارند، و این شرایط را باید والدین عزیز فراهم نمایند. مهمترین اموری که والدین باید در خانه بکار گیرند، عبارتند از :

- آماده سازی جوّ خانه: در مورد آماده سازی جوّ خانه برای واداشتن کودک به نماز، اموری را که باید رعایت کرد از این قبیل هستند:

1- دقایقی قبل از نماز، والدین آمادة تطهیر شوند و وضو بگیرند؛

2- با شنیدن صدای اذان، والدین، رو به قبله بنشینند و ذکر اذان را زمزمه کنند، حتی از فرزندانشان بخواهند او هم اذان بگوید؛

3- دعوت از فرزندان برای نماز با خوشرویی، که وقت نماز است، زمان سخن گفتن با خداست، بیایید آماده شوید که نماز بخوانیم؛

4- تهیه کردن مهری قشنگ، تسبیحی زیبا و جانماز برای فرزندان؛

5- تهیة لباس زیبا برای پسران و چادر نمازی قشنگ برای دختران؛

 

76

6- تسریع در آمادگی برای نماز، بگونه ای که کودک احساس مسئولیت والدین را در مورد آن دریابد و ببیند که آنها چگونه همة کارهای خود را بخاطر نماز رها کرده و آمادة انجام فریضه شده اند

7- بیدار کردن کودک هنگام صبح برای اجرای برنامة نماز، که بر طبق دستور صریح اسلام بر عهدة پدر است. او باید خود زودتر از اعضای خانواده بیدار شود و فرزندان خود را با صدای خوب، گرم و دلپذیر بیدار کند، به این صورت: علی جان من، فاطمه جان من، برخیز وقت نماز است... و آنقدر صدا کند تا آنها هشیار شوند و پس از هشیار شدن، آنان را به خود رها کند و خود بدنبال وضو و تطهیر برود. پس از بازگشت اگر بچه ها را در حال خواب دید، مجدداً با همان صدا و نوازش، آنها را صدا کند تا هشیار شوند. و وقتی که جواب دادند آنها را به خود رها کند و خود بالای سر آنها با صدای بلند نماز را شروع کند؛ پس از نماز اگر باز هم آنها در خواب بودند، به سر وقتشان برود، با صدای دلپذیر، با کشیدن دست بر سر و روی آنها، با نوازش بدنی، گاهی هم تحت شوخی با بچه ها به صورت بغل کردن و وایستادن آنها بیدارشان کند، به دستشویی راهنماییشان نماید و حتی صورتشان را بشوید تا کاملاً هشیار و آمادة نماز شوند.

در همه حال باید سعی کرد خاطرة بیدار کردن برای نماز را برای بچه ها دلپذیر ساخت، بگونه ای که از آن صحنه ها خاطرة تلخی در ذهن نداشته باشند. اگر این کار تنها به مدت یک هفته بطور منظم تعقیب شود، بصورت عادتی مناسب در آنان باقی خواهد ماند و یا از آن احساس سنگینی نخواهند داشت(1)

- گفتن اذان و اقامه در خانه:

اذان سرودی است آسمانی و شعاری موزون، کوتاه، پر محتوا و سازنده که در بردارندة اساسی ترین پایه های پایه های اعتقادی و جهت گیری عملی مسلمانان است؛ اذان صدایی است که به آسمانیان می رسد و شیطانها را به فرار وا میدارد. در احادیث اشاره شده در خانه هایتان اذان بگویید تا شیطان طرد شود و فرزندانتان با این نغمة ملکوتی آشنا شوند. والدین باید سعی کنند بچه ها را به اذان گفتن تشویق کنند و روحیة حق گویی را در آنان پرورش دهند؛(2)

 

1. نماز در سیمای خانواده؛ ص167و168.

2. درسها و پیامهای نماز برای خانواده ها؛ ص62.

77

و در این مورد باید به مولا و سرورمان امام حسین(علیه السلام) اقتدا نمایند، آنجا که ایشان در نیمروز گرم عاشورا و در بحبوحة جنگ، به فرزند جوان خود فرمودند:

«اذان و اقامه بگو پس اذان و اقامه گفتند و آن حضرت قیام فرمودند و نماز را در میدان نبرد اقامه کردند». و این اهمیت و ضرورت تکرار اذان و اقامه را از بدو تولد تا واپسین لحظه های نشان می دهد.(1) البته کسی که اذان را می گوید باید دارای صفات خاصی باشد. در متن اسلام آمده است که مستحب است مؤذن «صیِّت» یعنی خوش صدا باشد، زیرا طبع آدمی اینطور است که وقتی اذان را از یک خوش صدا می شنود، جملات آن، جور دیگری بر قلبش اثر می گذارد و اثر پذیری سریع تر است.(2)

- تنظیم برنامة خواب بچه ها:

در روایات آمده است، رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) در تفسیر آیة:

«فَخَلف مِن بعدهم خلف اضاعوا الصلاة إتَّبَعوا الشهوات؛ پس از آنان، جانشینانی بجای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند».(3)

فرمودند: « بعد از من مردمانی می آیند که اسیر شهواتند، نماز جماعت را ترک می کنند، شبها دیر می خوابند و نماز صبحشان از دست می رود».(4)

با توجه به فرمودة رسول گرامی اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) ، پی می بریم که والدینی که در اندیشة روح و روان و آیندة فرزند خویش هستند، باید زمان خواب بچه ها را طوری تنظیم کنند که با شادابی بتوانند نماز و مراسم دینی را انجام دهند.(5)

- صبر و حوصلة والدین در سفارش فرزندان به نماز:

بسیاری از خانواده ها می گویند از بس بچه ها را به نماز سفارش کردیم خسته شدیم در پاسخ به آنها باید

 

1. نماز شناسی؛ حسن راشدی؛ ج1؛ ص149.

2. پرستش آگاهانه؛ ص96.

3. مریم؛ آیة59.

4. وسایل الشیعه؛ شیخ محمد بن حسن حر عاملی؛ ج15؛ ص343.

5. درسها و پیامهای نماز برای خانواده ها؛ ص66.

78

گفت: مسائل حیاتی را باید مستمراً و با زبانهای گوناگون و متنوع و شیوه های مختلف مطرح کرد. چطور ما از توصیه در مورد غذا هیچگاه خسته نمی شویم و حیات بچه ها را با غذا و هوا مرتبط می دانیم؟ باید باور کنیم غذای روحی بچه ها و اکسیژن جان آنان و خوشبختی دنیا و آخرتشان به رابطة آنها با آفریدگار مهربان بستگی دارد، چس با دلسوزی بدنبال راههای جدید، بیانهای جذاب و ابتکار در طرح مسئله باشیم.(1) خداوند متعال در قرآن عزیز می فرمایند:

«و أمُر أهلَک بالصلوة إصطبر علیها؛ ای پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) خانواده ات را به نماز سفارش کن و بر انجام آن شکیبا باش...».(2)

و ما اگر به عنوان مسلمان حقیقی، پیامبر عظیم الشّأن اسلام(صل الله علیه و آله و سلم) را بهترین الگوی خویش می دانیم، پس باید با صبوری زیبا در برابر نافرمانی و ناسازگاری های اولیة فرزندان در تن ندادن آنها به تکالیف دینی، و با تفکر و تأمل برای کشف راههای مناسب و شیوه های مؤثر در برخورد با اینگونه مشکلات، راه را در هموار کردن پیدایش حس دینی آنها باز کنیم.(3)

روایات در رابطه با صبر و حوصله بسیار است که از آن جمله روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که شنیدنی و بسیار آموزنده است. آن حضرت می فرمایند:

«روزی پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) در حال نماز خواندن بود و امام حسین(علیه السلام) (که هنوز بخوبی زبانش باز نشده بود) در کنار حضرتش ایستاده بودند. پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) برای شروع نماز، تکبیرة الاحرام گفتند، امام حسین(علیه السلام) نیز سعی کردند که الله اکبر بگویند اما نتوانستند. پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) دوباره تکبیر گفتند و امام تلاش می کردند که الله اکبر بگویند اما باز نتوانستند. پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) تا هفت بار گفتن تکبیرة الاحرام را تکرار کردند، تا اینکه در تکبیر هفتم زبان امام حسین(علیه السلام) باز شد و تکبیرة الاحرام درست ادا کردند. امام صادق(علیه السلام) در پایان فرمودند: از این رو بود که هفت تکبیر سنت شد».(4)

 

1. همان؛ ص64و 65.

2. طه؛ آیة132.

3. نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ ص70.

4. وسایل الشیعه؛ ج6؛ ص20.

79

- آسان گیری در عبادت فرزندان:

یکی از نکات مهم در تشویق فرزندان به نماز، آسان گیری و سهولت در برنامة عبادی آنان است، و اگر این موضوع رعایت نشود، برنامة تربیتی موفق نخواهد بود. سیرة ائمه (علیهم السلام) ائمه (علیهم السلام) هم ابتدا بر آسان گیری بوده است. به عنوان نمونه آنان به فرزندانشان دستور می دادند نماز مغرب و عشاء و نیز ظهر و عصر را با هم بخوانند، با اینکه بزرگسالان این نمازها را در چهار وقت جداگانه می خواندند.(1) بین شیعه و اهل سنت در جمع کردن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء، اختلاف نظر است. اما فقهای شیعه متفقاً جمع بین این نمازها را جایز می دانند، هر چند برای اقامة نماز در پنج وقت، فضیلت بیشتر قائلند.

ائمه (علیهم السلام) برای اینکه کودکان نسبت به نماز علاقة بیشتری نشان دهند و از سوی دیگر فشار نیز بر آنها وارد نشود، فرمودند:

«کودکان را مقیّد به پنج وقت نکنید و اگر خواستند نمازهای مغرب و عشاء را یکباره نخوانند، بگذارید چنین کنند، چون امکان دارد در فاصلة بین نماز مغرب و عشاء خوابشان برده ناچار باشید که آنها را از خواب بیدار کنید تا مجدداً نماز بخوانند و این امر برای کودکان سخت است. لذا جمع خواندن دو نماز برای آنها بهتر است تا اینکه بخوابند و نماز عشاء را نخوانند».(2)

بنابراین این نکته ای مهم است که در سالهای اول و مخصوصاً در دوران خردسالی، در نماز بگونه ای عمل کنیم که کودک احساس جبر و خستگی نداشته باشد. نماز را برای او امری سنگین و کسل کننده نسازیم. به مصلحت اوست که نمازها با ذکرهای طولانی و رکوع و سجود خسته کننده نباشد. حتی مستحب است بخاطر چند کودکی که با ما به نماز ایستاده اند آن را سریع تر بخوانیم و از برخی کارهای مستحبی صرف نظر کنیم. والدینی که اصرار دارند حتی از روی جبر و اکراه، بدون توجه به حال و روحیة کودک، او را نماز خوان بار آورند، ناخودآگاه لامذهب های آینده و افرادی عقده ای را می پرورانند. چنین افرادی در نخستین فرصتی که به قدرت و استقلالی دست یابند ترک دین و عبادت خواهند گفت، و شاهد . نمونه در این زمینه کم نیست.(3)

 

1. آثار تربتی نماز؛ ص131.

2. نماز در آینة وحی؛ ص59.

3. توشه ای از خرمن نماز؛ ص347.

80

- گرفتن جشن تکلیف:

از بهترین و شیرین ترین دورانی که بر فرزندان می گذرد، دوران بالغ شدن آنهاست. بچه ها در این مرحله احساس می کنند که شور و نشاط عظیمی در روحشان دمیده می شود و گویی به جهان تازه ای گام می نهند. آنان با تحولاتی که در روح و جسم خود می یابند به خدا توجه می کنند که بر آنان منَّت نهاده و آنان را در آستانة شکوفایی و رشد و بالندگی و حرکت بسوی کمال لایتناهی و تقرب به درگاه مقدس خود دعوت کرده است.

مراسم جشن تکلیف، پاسخ مثبت و مؤثری است به حالات و عواطف درونی نوجوانان. این مراسم بر شخصیت پاک و پر انرژی نوجوانان صحّه می گذارد و آنان را در قبول مسئولیتهای دینی و انسانی، مستعد و پر توانتر می سازد. بنابراین والدین گرامی باید خدا را بر این عطیّه و احسان بی منّت شکر نموده آن روز را جشن بگیرند. شایسته است که این جشن بخوبی برگزار گردد و مجالس عمومی و خصوصی برای آن تشکیل شود و پدر یا بزرگ خاندان، دربارة عظمت تکلیف و مکلف شدن و مسائل مربوط به آن سخن بگوید.

چه نیکوست آن هدیه ها و دسته گلها که در مراسم جشن تولد آورده می شود، برای جشن تکلیف باشد و چه خوب است که هدیه ها، کتاب و نوارهای سودمند باشد. اگر به نوجوانی که به سن تکلیف رسیده بیان شود که از این لحظه خداوند به تو توجه و لطف ویژه ای دارد، و بر اثر لیاقتی که در وجود تو نهفته است این مسئولیت سنگین را بر دوشت نهاده و درهای کمال و ترقی و در نتیجه شاهراه بهشت جاودان را به رویت باز کرده است، او متحول خواهد شد.(1)

در گذشته نیز برخی از علمای بزرگ بر این روش اهتمام داشته و دوران بلوغ و تکلیف را برای نوجوانان خود جشن می گرفتند و در این جشن بزرگان را نیز دعوت می نمودند. به عنوان نمونه، سید بن طاووس(رضی الله عنه) که یکی از برجسته ترین علمای قرن ششم هجری می باشد و توفیق تشرف به خدمت حضرت ولیِّ عصر (ارواحنا له الفداه) را داشته، دربارة دوران بلوغ فرزندش خطاب به وی چنین می فرماید:

 

1. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع)؛ ص293و294.

81

«اگر من با عنایاتی که خداوند مرحمت فرموده زنده بمانم، روز تشرف تو به سن تکلیف را عید قرار می دهم و صد و پنجاه دینار صدقه خواهم داد».(1)

- همراه کردن القاآت سازنده و جهت دهنده در حین ترغیب به نماز:

یکی از مسائل مهم در ترغیب فرزندان به نماز این است که والدین هنگام اقامة نماز با کودکان، آموزش نماز را با القاآت سازنده و جهت دهنده همراه کنند، تا تأثیر بیشتری در ذهن و روح کودک داشته باشد؛ این القاآت در دو جنبه مورد توجه قرار می گیرد:

1- جنبة اثباتی؛ بطوریکه باید به همراه نماز، دائماً به کودک القاء شود، مانند:

- چون بچة نماز خوانی هستی، خدا تو را بیشتر دوست دارد؛

- من که پدر یا مادر تو هستم تو را بخاطر نماز خیلی بیشتر از وقتی که نماز نمی خوانی دوست می دارم؛

- فرزندم نماز خوان است، و خدا نماز خوان را به بهشت می برد؛

- خدا از آدم نماز خوان راضی است، من هم از تو راضی هستم؛

- حتی اشکالی ندارد که در مواردی در حضور مهمانان از فرزندان خود تعریف کنیم، که: پسرم الحمدلله بزرگ شده و نماز می خواند؛ دخترم، بزرگ و فهمیده شده به همین علت نماز می خواند.

2- جنبة نفی؛ که در القاآت مربوط به نفی، مصداقهای گوناگون: «إنَّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر...»را به او تفهیم می کنیم. مثلاً متذکر می شویم که:

- تو آدم نماز خوانی هستی، دروغ گفتن از تو بعید است؛

- از تو که آدم نماز خوانی هستی انتظار ندارم که پدر یا مادرت را اذیت کنی؛

 

1. شیوه های رفتار با جوانان از منظر ولایت؛ ص 17.

82

- آدم نماز خوان که تنبل نمی شود؛

- آدم نماز خوان که حرف بد نمی زند، کار بد نمی کند و... .

والدین باید توجه داشته باشند که این القاآت، بصورت مکرر و مداوم و برای موارد خاص، بیشتر مورد اتکا باشد. البته ذکر فضایل نماز، یاد آوری نقش آن در سازندگیها و رشد جنبه های اخلاقی و انسانی بر اثر آن، خود در این راه مؤثر است و والدین و مربیان این مسأله را همه گاه باید متذکر شوند.(1)

 

 

1. نماز در سیمای خانواده؛ ص174و175.

83

 

 

 

 

گفتار سوم: سفارش برخی بزرگان به نماز

مقدمه: از آن جهت که نماز ستون دین و معراج مؤمنین است، و حتی در ادیان قبل از اسلام هم وجود داشته، از دیر باز سفارشهای زیادی در مورد آن شده است. به همین جهت بنا داریم در این فصل از بخش پایانی تحقیق، به برخی از این سفارشات وارده از بزرگان بپردازیم. به امید آنکه همگی، این سفارشات راهگشا را فراگرفته و در تمامی عرصه های زندگی به آنها عمل نماییم.

- اهمیت نماز، در سخن امیر المؤمنین علی(علیه السلام) :

«مردم خواندن و اقامة نماز را برعهده گیرید، و آن را حفظ کنید؛ زیاد نماز بخوانید و با نماز، خود را به خدا نزدیک کنید، چراکه خداوند متعال فرموده اند:(نماز دستوری است که در وقتهای خاص بر مؤمنان واجب گردیده است)(1)آیا به پاسخ دوزخیان گوش فرا نمی دهید. آن هنگام که از آنها پرسیدند:(چه چیز شما را به دوزخ کشانده است؟ گفتند: ما از نماز گزاران نبودیم).(2)

همانا نماز، گناهان را چونان برگهای پاییزی فرو می ریزد، و غل و زنجیر گناهان را از گردنها می گشاید. همانا کسانی از مؤمنان، حق نماز را شناختند که زیور دنیا از نماز بازشان ندارد، و روشنایی چشمشان، یعنی اموال و فرزندان، مانع نمازشان نشود.

 

 

 

1. نساء؛ آیة103.

2. مدثر؛آیة42.

84

خدای سبحان می فرمایند: (مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش، آنان را ازیاد خدا، و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی دارد)(1)پیامبر خدا(صل الله علیه و آله و سلم) پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت می انداخت، زیرا خدا وند به او فرمود: (خانوادة خویش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش).(2) پس پیامبر خدا(صل الله علیه و آله و سلم) پی در پی خانوادة خود را به نماز فرمان می داد، و خود نیز در انجام آن شکیبا بود».(3)

- سفارش حضرت لقمان فرزند خود را به نماز:

لقمان حکیم در سفارشهایش دربارة نماز به فرزندش می گوید: «فرزندم نماز بسیار بخوان. هرگز نماز را از اول وقت به تأخیر مینداز و دِین خدا را نسبت به اول وقت نماز ،فوراً ادا کن. نماز را با جماعت بخوان، هرچند در سخت ترین حالات و شرایط باشی».(4)

- اهمیت نماز از دیدگاه امام خمینی(رحمة الله علیه):

امام خمینی(رحمة الله علیه) آن معمار کبیر انقلاب اسلامی و عارف فرزانه، در مورد جایگاه نماز می فرمایند:

«نگویید که ما انقلاب کردیم، حالا باید هی فریاد بزنیم خیر، نماز بخوانید،(نماز) از همة فریادها بالاتر است.» و در جای دیگر فرموده اند: «خدای تعالی دوست دارد که وقت ذکر او، بنده منقطع بسوی او باشد و متضرع و خالص باشد؛ پس سزاوار است نمازگزار، کارهایی که ثواب نماز را کم می کند بجا نیاورد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند بجا آورد»؛ ایشان فرموده اند: «نماز جمعه در رأس همة امور است، و از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است. یکی از

 

 

1. نور؛ آیة37.

2. طه؛ آیة132.

3. نهج البلاغه؛ خطبة 199؛ ص299.

4. توشه ای از خرمن نماز؛ ص 416.

85

برکات این نهضت و انقلاب، همین اقامة نماز جمعه هاست».(1)

- مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) و نماز:

«هیچ وسیله ای مستحکم تر و دائمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست؛ مبتدی ترین انسانها رابطة خود با خدا را به وسیلة نماز آغاز می کنند و برجسته ترین اولیاء خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز می جوید. این گنجینة ذکر و راز را هرگز پایانی نیست و هرکه با او بیشتر آشنا شود، جلوه و درخشش بیشتری می یابد؛ نماز در همة حالات، حتی در میدان نبرد و در سخت ترین آزمایشهای زندگی، اولویت خود را از دست نمی دهد.

انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصه های خطر، محتاج تر».(2)

- نتیجه گیری:

آنچه در پایان این فصل می توان نتیجه گرفت این است که، برای آنکه تشویقهای والدین در گرایش فرزندان به نماز، مؤثر واقع گردد، لازم است که والدین گرامی از روشهای مناسب دعوت و جذب بهره گیرند، و علاوه برآن، شرایط جذب را نیز در منزل فراهم نمایند. چراکه بکاربردن روشها به تنهایی و بدون همکاری اعضای خانواده و بویژه والدین باهم و بدون کمک گرفتن از معارف اسلامی و سفارشهای بزرگان دین، تأثیر چندانی نخواهد گذاشت.

از این رو به والدین و مشوقین نماز توصیه می شود تمامی جوانب ترغیب و جذب را رعایت نموده و عالماً و عملاً به آنها بپردازند.

«و مِن الله توفیق»

 

1. همان؛ ص182.

2. همان؛ ص 342.

86

فهرست منابع و مآخذ

1- قرآن کریم.

2- نهج البلاغه.

3- اصول کافی؛ ثقة الاسلام کلینی؛ دارالکتب الاسلامیه؛ تهران؛ چاپ چهارم؛ سال1365.

4- انسان کامل؛ شهید مرتضی مطهری؛ انتشارات صدرا؛ چاپ یازدهم؛ دی ماه 1373.

5- آثار تربیتی نماز؛ سید محمد زکی دوغان(حسینی)؛ ستاد اقامة نماز؛ چاپ دوم؛ سال1390.

6- بحار الانوار؛ محمد تقی مجلسی؛ انتشارات اسلامیه؛ تهران؛ بی چا؛ بی سا.

7- العین؛ محمد بن احمد فراهیدی؛ مؤسسة النشر الاسلامی؛ قم؛ سال1372.

8- پرستش آگاهانه؛ محمد رضا رضوانطلب؛ ستاد اقامة نماز؛ چاپ دوم؛ سال1375.

9- تفسیر نمونه؛ آیة الله مکارم شیرازی؛؛ دارالکتب الاسلامیه؛ چاپ بیست و هفتم؛ سال1386.

10- تفسیر مجمع البیان؛ فضل بن حسن طبرسی؛ انتشارات نوروحی؛ قم؛ چاپ اول؛ سال1388.

11- تعليم و تربيت در اسلام؛ شهید مرتضی مطهری؛ انتشارات الزهراء(سلام الله علیها) تهران؛ سال1362.

12- تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی(ره)؛ محمد رضا شرفی؛ مؤسسة تحقیقات و نشر معارف اهل بیت(علیهم السلام)؛ تهران؛ سال1379.

13- توشه ای از خرمن نماز؛ اصغر محمدی همدانی؛ مؤسسة عالی آموزش و پژوهش مدیریت؛ چاپ اول؛ سال1386.

14- جوان در کلام نور؛ مرتضی روحانی؛ مؤسسة عالی آموزش و پژوهش امام خمینی(ره)؛ چاپ اول؛ سال1381.

15- حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(علیهم السلام)؛ محمد جواد طبسی؛ دفتر تبلیغات اسلامی قم؛ چاپ اول؛ سال1374.

16- درسها و پیامهای نماز برای خانواده ها؛ جمشید احمدی؛ ستاد اقامة نماز؛ چاپ چهارم؛ سال1390.

87

17- در آمدی بر نظام خانواده در اسلام؛ محمد رضا سالاری فر؛ نشر هاجر؛ چاپ سوم؛ سال1388.

18- رسالت و جایگاه نماز جمعه؛ سید رضا تقوی؛ نور الائمه(علیهم السلام)؛ تهران؛ چاپ دوم؛ سال1385.

19- راز نماز؛ محسن قرائتی؛ مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن؛ چاپ بیست و یکم؛ سال1391.

20- صحیفة نور؛ مجموعة سخنرانیهای امام خمینی(ره)؛ سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی؛ تهران؛ چاپ دوم؛ سال1370.

21- غررالحکم و دررالکلم؛ عبدالواحد الآمری التیمیمی؛ دارالکتب الاسلامیه؛ چاپ دوم؛ سال1427(ه.ق).

22- شیوه های رفتار با جوانان از منظر ولایت؛ احمد طهماسبی؛ انتشارات یاقوت؛ چاپ هشتم؛ سال1385.

23- فرهنگ فارسی عمید؛ حسن عمید؛ انتشارات اشجع؛ چاپ دوم؛ سال1390.

24- فرهنگ فارسی معین؛ محمد معین؛ انتشارات امیر کبیر؛ چاپ چهارم؛ سال1360.

25- لغت نامة دهخدا؛ علی اکبر دهخدا؛ انتشارات دانشگاه تهران؛ چاپ دوم؛سال1377.

26- لسان العرب؛ محمد بن مکرم ابن منظور؛ دار الإحیاء ترث عربی؛ بیروت؛ سال1413(ه.ق)

27- مجموعة ورام؛ ورام ابن ابی فارس؛ انتشارات مکتب الفقیه؛ بی چا؛ بی سا.

28- مفاتیح الجنان؛ حاج شیخ عباس قمی؛ ناشر فیض کاشانی؛ چاپ بیست و نهم؛ سال1386.

29- مسئولیت تربیت؛ محمد دشتی؛ نشر امام علی(علیه السلام)؛ چاپ اول؛ سال1364.

30- مجمع البیان؛ شیخ فخر الدین طریحی؛ مکتب نشر الثقافة الاسلامیه؛ سال1376.

31- مستدرک الوسایل؛ محدث نوری؛ مؤسسة آل البیت (علیهم السلام)؛ قم؛ چاپ اول؛ سال1408(ه.ق).

32- نماز شناسی؛ حسن راشدی ستاد اقامة نماز؛ چاپ یازدهم؛ سال1385.

33- نماز در سیمای خانواده؛ انجمن اولیاء و مربیان؛ جمهوری اسلامی ایران؛ تهران چاپ اول؛ سال1376.

34- نکته های روان شناختی در تربیت دینی فرزندان؛ عبد العظیم کریمی؛ ستاد اقامة نماز؛ چاپ هفتم؛ سال1390.

35- نقش نماز در شخصیت جوانان؛ مصطفی خلیلی؛ نشر زائر؛ قم؛ چاپ پنجم؛ سال 1387.

36- نماز در آینة وحی؛ غلامعلی نعیم آبادی؛ چاپ دوم؛ سال1378.

88

37- نماز زیباترین الگوی پرستش؛ غلامعلی نعیم آبادی؛ ستاد اقامة نماز؛ چاپ دوم؛ سال1379.

38- نماز در قرآن؛ سید ابراهیم سید علوی؛ طلوع آزادی؛ چاپ اول؛ سال1377.

39- نظام خانواده در اسلام؛ حسین انصاریان؛ نشر ام ابیها(سلام الله علیها)؛ قم؛ سال1377.

40- وسایل الشیعه؛ شيخ محمد بن حسن حر عاملی؛ مؤسسة آل البیت(علیه السلام) لإحیاء التراث؛ بیروت- لبنان؛ چاپ سوم؛ سال1429(ه.ق)

41- هدایت نوجوان بسوی نماز؛ علی قائمی؛ ستاد اقامة نماز؛ چاپ ششم؛ سال1373.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 24514 کلمه
1396/4/12 ساعت 12:03
کد : 870
دسته : نوجوانان و نماز,جوانان و نماز,کودکان و نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
وظایف والدین
تربیت دینی
کمال انسان
شیوه های مناسب تربیت دینی
مسؤلیت مادری
فطرت
نقش خانواده
تأثیر دوستان
نقش مدارس
نقش رسانه
نقش مسجد
تنبلی
فلسفه نماز
شیطان
تشویق
سفارش
بزرگان
امام خمینی(ره)
مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز