نماز و تهذیب نفس و کسب فضائل اخلاقی و عرفانی 1

■ نماز و تهذیب نفس و کسب فضائل اخلاقی و عرفانی 1

نماز و تهذیب نفس و کسب فضائل اخلاقی و عرفانی 1

چكيده

اين مقاله كوششي جهت تبيين و تشريح شمه اي از جلوه هاي آرماني و ارزشي نماز در ابعاد مختلف زندگي به ویژه تذهیب نفس و کسب فضائل اخلاقی و عرفانی است. نماز؛ بهترين سير و سلوك و تقرب الي الله است. نماز؛ منعكس كننده تمام واقعيات، منبع بركات، كليد گشاينده حل مشكلات و شستشو دهنده وسوسه هاي شيطاني از قلب، پناه بي پناهان، سنگر جهادگران، گلستان روح افزاي عاشقان،چراغ روشنايي بخش مشتاقان و نور وجودي عارفان مي باشد. نمازي صحيح و مقبول قرار مي گيرد كه در آن حقيقت هفت گانه آن چون؛ اخلاص، حضور قلب، تفهم، تعظيم، هيبت، رجا و حيا تجلي يابد.  بر اساس يافته هاي پژوهش پژوهشگران در وادي عبادت اين طور مي توان وانمود كرد كه نماز درماني به عنوان يكي از روش هاي مهم و حياتي در درمان بيماري ها به خصوص بيماري هاي عاطفي و رواني تلقي مي شود. امروزه، بسياري از روان شناسان و روان پزشكان در يافته اند كه دعا، نماز و داشتن ايمان محكم به دين؛ نگراني، تشويش، ياس، ترس و اضطراب را كه موجب بيش تر بيماري هاست بر طرف مي سازد.نماز صحيحي و مقبول قرار مي گيرد كه بتواند انسان را به سوي كمال و ترقي همه جانبه و معراج حقيقي سوق دهد. قرآن با صراحت مي فرمايد:” اِنّ الصّلوه تنهي عن الفحشاء والمنكر» اين نماز واقعي است كه انسان را از محشا و منكر باز دارد.  ارزش حياتي و اثرات معنوي نمازبه حدي است كه خضرت علي (ع) مي فرمايد: «الصلوه عمود الدين» نماز ستون دين است و پيامبر گرامي اسلام در قبال جايگاه و اهميت آن فرمود: ”امّا الصّلوه فانّه لا خير في دين لاصّلوه فيه” يعني، امّا نماز، همانا در ديني كه نماز نداشته باشد خيري نيست.  علماي دين هفت كرامت نماز رادر هدايت، كفايت، كفارت، قربت، درجت و مغفرت بر مي شمرند. جامع شناسان و روان شناسان به اثرات اجتماعي نماز صحه گذاشتند و نتايج آن را در دوستي و پيوند دوستانه مردم با يكديگر، وحدت همبستگي، حل مشكلات و كمك به نياز مندان، اجراي قوانين اجتماعي، برقراري عدالت، اصلاح امور، دستيابي به وقار اخلاقي و شخصيتي و عزتمندي و سربلندي ديگران يافتند.

 

 

مقدمه

گفته پيشوايان دين نور است، پرده از جهل، خرافه‌پرستي و اوهام برمي‌دارد و آدمي را با حقيقت خالص و ناب آشنا مي‌سازد. اگر در اين جام جهان‌نما، به تماشاي چشمه جوشان و زلال نماز بنشينيم، در آن خواهيم يافت: اولين فريضه‌اي كه پيامبر اكرم (ص) براي امت آورد، نماز بود و آخرين فريضه‌اي كه تا هنگام مرگ ساقط نمي‌گردد و مكلف موظف است كه آن را به هر نحو ممكن به جا آورد، نماز است. اولين سؤالي كه پس از مرگ از مسلمانان پرسيده مي‌شود نماز است، كه اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهاي ديگر هم پذيرفته مي‌شود و اگر پذيرفته نشود، اعمال ديگر هم قبول نمي‌گردد.

نماز، بهترين طريق سير و سلوك و تقرب الي الله است، امام رضا (ع) فرمود: نماز وسيله تقرب انسان پرهيزگار است. نماز، برتر از همه عبادات، منعكس‌كننده تمام واقعيات، منبع بركات و كليد گشاينده حل مشكلات است، شستشودهنده وسوسه‌هاي شيطاني از قلب و نور و روح عارفان و خالصان است. نماز؛ بهترين شعار انبياء و ائمه اطهار عليهم‌السلام است كه در راه همين امر مهم قيام كردند و به شهادت رسيدند؛ امام علي (ع) در محراب عبادت به لقاءالله رسيد، امام حسين(ع) در ظهر عاشورا در برابر تيرهاي دشمن نماز را رها نكرد. مقام معظم رهبري مي‌فرمايد: نماز ركن اصلي دين است و بايد اصلي‌ترين جايگاه را در زندگي مردم داشته باشد. حيات طيبه انسان در سايه‌ي حاكميت دين خدا، وقتي حاصل خواهد شد كه انسان ها دل خود را با ياد خدا زنده نگه دارند و به كمك آن‌ بتوانند با همه جاذبه‌هاي شر و فساد مبارزه كنند و همه بتها را بشكنند و دست تطاول همه شيطانهاي دروني و بروني را از وجود خود قطع كنند. اين ذكر و حضور دائمي فقط به بركت نماز حاصل مي‌شود و نماز در حقيقت پشتوانه مستحكم و ذخيره تمام نشدني در مبارزه‌اي است كه آدمي با شيطان‌هاي نفس دروني و بروني دارد. شيطان دروني يا هواي نفس كه او را به پستي و زبوني مي‌كشد و شيطانهاي قدرت كه با زر و زور او را وادار به ذلت و تسليم مي‌كنند.

 

فلسفه نماز

از آن جايي كه انسان موجودي نيازمند و عبوديت و بندگي او بخاطر عظمت خدا، احساس نياز و وابستگي، سپاس نعمت و فطرت او نشأت مي‌گيرد، پس به دنبال روزنه‌اي اميدوار مي‌گردد تا حقايق هستي را بهتر پي ببرد.

نماز، نوعي سپاس از نعمتهاي فراوان و بي شمار اوست، خداوند به ما هستي بخشيد، آن چه براي زندگي مادي و معنوي لازم داشتيم، عطا كرد. نماز به منزله باغي است، سرسبز و خرم، باغي كه در آن خورشيد با چراغ پرنور خود، نورافشاني مي‌كند و در اين باغ وسيع پرندگان با خدا انس مي‌گيرند و با او حرف مي زنند، نماز يعني آرامش و سعادت. اي پويندگان تعليم و تربيت، براي رسيدن به آرامش و سعادت واقعي راهي را برويم كه آغازش تحرك و شادي و پايانش پناهي راستين و استوار باشد كه همه آنها نشأت گرفته از شراب معنويت نماز است. نماز است كه آرامش بخش هر غلغله است، باران رحمت هر كويري است، سايبان هر آفتاب گرمي است، اميد هر دل بي‌اميدي است، آن زيباتر و دلنشين‌تر از همه عبادت ها است. آن عشق و جان مؤمنين است، پل ارتباطي با خداست، گلبانگ توحيد است كه سپاه متفرق اسلام را در يك صف وزير يك پرچم فرا مي‌خواند. شناخت معبود و آفريدگار، محبت او در دل ايجاد مي‌كند و اين محبت، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار كوچكي و تواضع در برابر عظمت او وامي‌دارد. عبادت، حضور در برابر خدايي است كه صاحب جهان است و نشستن بر سرمايه‌هاي معنوي پروردگار است كه براي بندگان فراهم كرده است، پس عبادترا هم از او بايد فراگرفت و به دستور او عمل كرد. اما براي بازسازي معنوي شالوده شخصيتي‌مان، بايد نماز را با آگاهانه بخوانيم، در اين صورت نماز معراج روح تلقي مي‌شود و عامل بازدارنده از فساد و موجب قرب به خدا مي شود و از طرفي عاشقانه آن را ادا كنيم چون (جعل نشاطي في عبادتك) در آن قرار داده شده است و آن را به صورت عاشقانه و خالصانه‌ قرائت نماييم تا اثرات معنوي كثيري عايدمان شود.

 

اهمّيت نماز

عبادت وسيله دريافت امدادها و الطاف الهي است. [(و اعبد ربك حتي ياتيك اليقين) آن قدر عبادت كن تا به درجه يقين برسي(سوره حجر آيه 99)]. عبادت خالصانه، دانشكده‌اي است كه چهل روزه فارغ‌التحصيلاني حكيم پرورش مي‌دهد كه حكمت را از سرچشمه الهي دريافت و به ديگران پرداخت مي‌كند. اثرات معنوي نماز را مي‌توانيم از زبان بزرگان ديني بشنويم، لقمان به پرستش خدا و اداي فريضه نماز توصيه و سفارش به فرزندش را در برنامه اول قرار مي‌دهد. (سوره لقمان، آيه 17) حضرت عيسي در گهواره مي‌گويد، خدايم مرا به نماز و كار پرستش الهي توصيه كرده است. (سوره مريم آيه 31) رسول خدا نماز را نور چشم خود مي داند”قره عين في الصلاه» (بحارالانوار،‌ج 77، ص77). نماز فريضه‌اي است كه خدا را به ياد مي‌آورد. (سوره طه، آيه 14) كه پيمان خدا با مردم است (كنزالعمال ج7 ص 279). سيد الشهداء علت جنگ را به خاطر نماز مي‌دانست، نماز در مشكلات و اضطراب‌ها، ياد خداي بزرگ و استمداد از او، آرامش‌بخش دل ها و راهگشاي انسان در سختي ها است، تكيه‌گاهي است كه مؤمنان به خدا دارند، از اين رو در قرآن سفارش شده است كه به وسيله صبر و نماز، از خداوند ياري بطلبيد. و استعينوا بالصبر و الصلاه (سوره بقره،‌ آيه 135). پيامبر اسلام فرموده است همين كه انسان در نماز به غير خدا توجه مي كند خداوند به او خطاب مي‌كند: به چه كساني توجه مي‌كني؟ آيا پروردگاري جز من سراغ داري؟ آيا جز ايمان در ديدگاه اسلام است و رنگ و قيافه و نژاد و ثروت ملاك‌ برتري ها را نمايان مي‌سازد؟ طبق آيات قرآن، يادآوري از نعمت هاي پروردگار، خلوص مي‌آورد و دنيا سرمايه‌اي است اندك، شكوفه‌اي ناگشوده، كالايي است غرور‌آور، وسيله سرگرمي و غفلت است، دل را بايد خانه عشق به بزرگ ترين و باارزش‌ترين گوهر هستي ساخت، اخلاص ثمره يقين و انجام تكاليف عبادي چون نماز اثرات مهم در جنبه‌هاي معنوي، اجتماعي، سياسي و اخلاقي، تربيتي به دنبال دارد.

اين است ارزش و اعتبار معنوي آن چون سرود توحيد و يكتاپرستي، سرود حفظ شخصيت است پس به دنبال اين سرودها فضيلت‌ها، پاكي‌ها، صلح و آرامش‌ها و صفاي جان‌ها زنده و تقويت مي‌شوند و با قرائت چنين سرودي ملكات عالي انسان احياء مي‌شود و انسان ها را از انحراف به لغزش‌ها و خطاها و غرق شدن به آلودگي‌ها، خودباختگي مصون مي‌نمايد و از طرفي در نماز، با اجراي اين سرود، روح نيكوكاري تقويت مي‌شود و اثرات مهم نماز را مي‌توانيم در قرآن بيابيم و خدا مي‌فرمايد: اتل ما اوحي اليك من الكتاب و اقم الصلوه ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تقنعون[1]. آن چه از كتاب بر تو وحي شده برخوان و نماز را بپا كن كه نماز جلوي كارهاي زشت و پليد را مي‌گيرد و از همه مهم‌تر ياد خداست و خدا مي‌داند شما چه مي‌كنيد.» نماز به آدمي نشاط معنوي خاصي مي دهد و از پژمردگي و افسردگي روح جلوگيري مي‌نمايد، نماز يك نوع تمرين وظيفه‌شناسي است، كسي كه به نمازهاي روزانه پايبند باشد لااقل خود را به انجام يك وظيفه مقيد كرده است و عادت داده و همين عادت مانعي در برابر بي‌بندو باري و سهل‌انگاري او نسبت به وظايف ديگر و كمك به پيشرفت او در زندگي است و در جاي ديگر مي‌فرمايد:”واستعينوا بالصبر والصلوه و انها لكبيره الاعلي الخاشعين. الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم و انهم اليه راجعون[2].» در راه زندگي از شكيبايي و نماز كمك گيريد، هر چند نماز خود، كار سنگيني است مگر بر فروتن‌ها كه عقيده دارند سرانجام پيش خداي خويش مي‌روند و به سوي او بازمي‌گردند.

نماز در عرصه تكاپوي لايزال و ناگريزي كه بشر به آن مأمور، بلكه مطلوب گرديده است، بزرگ ترين فريضه ابزار است با ذكر تكبيره الاحرام، خويش را در حريمي سرشار از عطر دل‌انگيز حقيقت، زير بارش يك ريز و هستي‌بخش از ابرهاي عنايت بي‌دريغ يزداني و تابش شورآفرين از فروغ بيدارساز هدايت رحماني و وزش جانبخش از نسيم روح‌نواز رحمت جهانگستر رباني و آهنگ حركت‌زاي توحيد آسماني و پايه‌هايش بر اين گسترده زمين، اين جايگاه بيگانگي‌هاي لرزه‌انگيز، زاينده از جهل و نفس و ترس، اين تاريكستان فريبا، اين عجوزه، اما عروس هزار داماد، ‌اين عرصه اربابان بي‌مروت دنيا جاي گرفته است، اما نماز نور دل و صفاي قلب و روح جان و سلامت روان و فروغ ذات عباد صالح خداست. نماز پناه بي‌پناهان، سنگر جهادگران، گلستان روح‌افزاي عاشقان، چراغ سحر مشتاقان، نور وجود عارفان آرامش دل بينايان و سير كمالي آگاهان است، نماز هويت ايمان، حقيقت جهان، طريقت جان، قدرت انسان و بهاي بهشت و رضوان است، نماز ركن اصلي دين است و بايد اصلي‌ترين جايگاه را در زندگي مردم داشته باشد، حيات طيبه آنان در سايه حاكميت دين خدا، وقتي حاصل خواهد شد كه انسان ها دل خود را با ياد خدا زنده نگه دارند و به كمك آن بتوانند با همه جاذبه‌هاي شر و فساد مبارزه كنند و همه بتها را بشكنند و دست تطاول همه شيطانهاي دروني و بروني را از وجود خود قطع كنند، اين ذكر و حضور دائمي فقط به بركت نماز حاصل مي‌شود و نماز در حقيقت، پشتوانه مستحكم و ذخيره تمام نشدني در مبارزه‌اي است كه آدمي با شيطان نفس، كه او را به پستي و زبوني مي‌كشد و شيطان هاي قدرت كه با زر و زور او را وادار به ذلت و تسليم مي‌كنند و هميشه و در همه حال دارد. نماز سرود پاكي و فضيلت است كه روح ما را در برابر عوامل زشت بازمي‌دارد، نماز ستون دين است، نماز در رأس همه عبادات انسان ها است، جامع كمالات، منعكس‌كننده كل واقعيات، منبع بركات و كليد قفل تمام مشكلات است. نماز، وصيت حضرت حق و انبياء و امامان و عارفان و عاشقان و ناصحان و حكيمان است، نماز رازي است ميان بنده و خدا كه اين راز هم نياز است و هم ناز امروز نياز است و فردا ناز، امروز رنج است و فردا گنج، امروز باري گران و فردا روح و ريحان،‌ امروز كند و كاو است و فردا كام و بازار، امروز ركوع و سجود است و فردا جود و سجود، نماز همه چيز است، افتادن، برخاستن، فرياد، سكوت، اشك، تبسم نياز و نازدادن و گرفتن، گم شدن و يافتن و در يك كلام، زندگي است، نماز مكمل ايمان است، معراج مؤمن است، نردبان قرب الهي است مايه تقرب هر پرهيزگار است، كليد بهشت و گردنه اسلام است.”الصلوه تنزل الرحمه»؛ نماز موجب نزول رحمت است، انسان هميشه محتاج نماز است و در زمينه هاي مختلف و حساس اين احتياج بيشتر قابل مشهود است، آن؛ زيبنده‌ترين هديه به معبود است، سرود حفظ تندرستي معنوي است. نماز؛ پيوند انسان با مكتب و سيراب شدن از چشمه پاكي و معنويت است، نماز يك حكم قطعي و فريضه آرام‌بخش قلب، معشوق مناجاتيان، عرصه خوشبختي اهل حق، نور چشم مشتاقان جمال وسيله تقرب مقربان و دستگيره نجات اميدواران است.

 

جلوه های نماز

نماز؛ برقراری ارتباط با الله و بریدن از آلهه هاست.

نماز؛ سکوی اعتلا و عروج انسان است.

نماز؛ پرتنوع ترین عبادت ها و در راس همه عبادت ها است.

نماز؛ ترسیم کننده طریق فلاح و نقطه اوج صیانت هاست.

نماز؛ چراغ هر خانه و کاشانه، زینت هر شهر و دیار و عطر حیاتست.

نماز؛ قربانی کردن هوس ها، زدودن زشتی ها، نفی انحصار طلبی ها، سد کژروی ها، عامل خویشتن داری ها و رهبر نیکی ها و زیبایی هاست.

نماز؛ بانگ برپایی تعظیم ارزشها و تکریم انسان هاست.

نماز؛ منشور سفیران حق، وفای عهد رشد یافتگان و پیام آوران به معروف و ناهیان از منکر و مصلحان زمین است.

نماز؛ پیام مکتب، ستون دین و قله بالندگی است.

نماز؛ درس خاک طبعی و فروتنی و بریدن از منیّت هاست.

نماز؛ صف آرایی در کرانه هستی و دیدن نادیدنی هاست.

نماز؛ نیاز همیشه انسان به شکفتن است.

نماز؛ کشش عاشقان؛ محبوب خاشعان و مهر معبودان است.

نماز؛ پایگاه اخلاص، خیمه دین، سرود رهایی و کلید دلهاست.

نماز؛ پرفروزترین ستاره آسمان احکام اسلامی است.

نماز؛ ترازوی سنجش انسان ها، راه رستگاری و شرط قبولی اعمال است.

نماز؛ رخساره ایمان، چهره دین، سرود رهایی و باب رحمت ایزدی است.

نماز؛ کلید دلها، پالایش وجود و والایش روان و باران رحمت است.

نماز؛ چشمه جوشان معرفت، پرچم اسلام و جوهر و عصاره دین است.

 

عمق و عظمت نماز

ما هرچه درباره‌ي نماز بيشتر مطالعه مي‌كنيم بيشتر به عظمت نماز و عقب‌ماندگي خودمان پي مي‌بريم. وقتي انسان وارد مسئله نماز مي‌شود و آيات و آثار نماز را مي‌بيند ملاحظه مي‌كند كه نماز سكوي پرش يك مسلمان به جانب خداست و سكوي آغاز حركت ديني و اسلامي و الهي است و هر كمالي بخواهد نصيب انسان بشود، حتماً و بدون ترديد بايد از نماز شروع بشود. نمازي كه معراج مؤمن تعبير شده است.”لم تقولون مالا تفعلون» اين نماز يك حركتي است كه مي‌خواهد همه حركت‌ها را تنظيم بكند، مي‌خواهد وسيله‌اي بشود كه تمام كارها به نتيجه برسد.”اذا قبلت قبل ماسويها و اذا ردت رد ماسوايها» يعني محور همه كارها نماز است اگر اين به ثمر رسيد و به نتيجه رسيد همه‌ي كارها به نتيجه مي‌رسد، اگر اين به نتيجه نرسيد هيچ كاري به نتيجه نمي‌رسد و اما از بس در مرحله‌ي ابتدايي قضيه مانده‌ايم، اصلاً به قدم دوم و سوم نرسيده‌ايم، هميشه بايد حرف بزنيم كه بايد نماز خواند و يا روي آداب ظاهري نماز،‌تكيه مي‌كنيم بايد به جماعت خواند بايد اول وقت خواند، بايد در مسجد خواند اين چيزهاي خيلي ابتدايي كار نماز است در صورتي كه نماز مسئله‌اي است كه بشر را به خدا مي‌رساند. معراج مؤمن است. نماز عاملي است كه مي‌خواهد انسان را به هدف خلقت خودش برساند. خلقت را معني‌دار كند اين موجود انسان الهي را به ثمر برساند براي اين هدف اين مقدار كافي نيست، يعني نماز اول وقت بخوان، جماعت بخوان، در مسجد بخوان، آداب ظاهريش را رعايت كن. همه‌ي اين كارها را هم كه انجام دهي، تا قدم دوم و سوم را برنداري آن نتيجه را نمي‌گيري[3]. قرآن با صراحت مي‌فرمايد:”ان الصلوه تنهي عن الفحشاء والمنكر» جلوي فحشاء و منكر را مي‌گيرد يعني نمي‌شود يك كسي هم نماز بخواند هم يك منكري به جا بياورد خوب وقتي آدم ببيند كه كساني نمازي به جا مي‌آورند و باز هم منكراتي دارند حتماً بايد گفت كه اين نماز نيست ولو مسقط تكليفي باشد در حدي كه كسي را در صف تاركين نماز نبرند اين هست اما چيزي كه خدا خواسته و چيزي كه مي‌خواهد موتور محرك دين و احكام باشد اين نيست. آري ترك نماز، شهوت و لذت نيست، بلكه استخفاف و بي‌اعتنايي به فرمان خداست و اين علت و سبب كفر اوست و به همين مطلب در روايات و وسائل الشيعه و ابواب رحمت تصريح شده است[4].

 

آثار نماز در تذهیب نفس و کسب فضائل اخلاقی

ايجاد اميد ودور شدن از ياس : ياس و نا اميدي از بيماري هاي خطرناك روحي در انسان مي باشد.  ياس و نا اميدي در اثر شكست، گناه زياد، احساس پوچي يا بي پناهي و. .. به وجود مي آيد. اما از آن جا كه نماز گزار خود در نماز يه قدرت مطلق و خداوند بخشنده و مهربان متصل مي كندو از او ياري مي طلبد،لذا ياس و نا اميدي از بين مي رود و جاي خود رابه اميد و نشاط مي دهد. دور شدن از ترس و ضعف : نماز اتصال آدمي به قدرت مطلق جهان هستي و برترين  قدرت هاست و كسي كه خود را به چنين قدرتي وصل مي كند، ديگر ترس و ضعفي در خود احساس نمي كند و از كسي يا چيزي نمي هراسد. آري؛ كسي كه خود را به خدا پيوند مي زند،از هيچ ابر قدرت جهاني و ستمگران زورگو نمي ترسد.  

دل كندن از غير خدا : نماز ارتباط با خدا و دل بستن به اوست.  كسي كه به خدا دل بست،از غير او دل مي كند.  غيرخدا هر چه باشد، خود مخلوق و نيازمند خالق است.ديگران ما را براي خودشان مي خواهندو تنها خداست كه ما را براي خودمان مي خواهد و از خود ما به ما مهربان تر است. دل بستن به غير خدا، وابستگي به موجودات نيازمنداست.موجوداتي كه در تامين نيازها و خواسته هاي خودشان هم عاجز و ناتوان هستند، چگونه مي توانند مشكل هاي ما را بر طرف نمايندو خواسته هاي ما را تامين كنند؟

پرهيز از چاپلوسي: دل بستن به غير خدا، چاپلوسي را به دنبال دارد. هنگامي كه در حل مشكل و تامين خواسته ها دست نياز به سوي غير خدا دراز مي كنيم،معمولا به چاپلوسي و تعريف و تمجيد از آنها كشانده مي شويم و خود را تحقير مي كنيم. در حالي كه با نماز و اتصال به قدرت مطلق،از وابستگي و چاپلوسي اين و آن در امان مي مانيم.  

احساس آرامش و دوري از اضطراب : يكي از بيماري هاي روحي فراگير بشر امروزي،نگراني و اضطراب است. با نماز و ارتباط با خدا آدمي به آرامش و راحتي مي رسدو هيچ چيزي او را نگران ومضطرب نمي كند.نماز بالاترين ذكر و ياد الهي است و به تعبير قرآن كريم با ياد خدا دل ها آرامش مي گيرد؛« الابذكر الله تطمئن القلوب».[5]

پرهيز ازمال حرام : اگر لباس نمازگزار غصبي يا از مال حرام باشد، نماز او باطل است. حتي اگر يك دكمه يا نخ آن از مال حرام باشد نيز نمازش باطل است.  اگر آب وضو با مكان نمازگزار غصبي از مال حرام باشد، نمازش باطل است.  اين تمرين رعايت حلال و حرام در نماز، موجب مي شود كه نمازگزار در ساير موارد نيز از مال حرام پرهيز كند و زندگي سالم و حلالي داشته باشد.  

نهي از كارهاي زشت و حرام :به فرمايش خداوند حكيم در قرآن كريم،نماز آدمي رااز كارهاي زشت و حرام نهي مي كند و باز مي دارد.”انّ الصّلاه تنهي عن الفحشاء والمنكر[6]؛ به درستي كه نماز انسان را از فحشاو منكرات و كار زشت باز مي دارد.” كمك خواستن از خدا :كمك خواستن از ديگران اولاً بيشتر مواقع به نتيجه نمي رسد زيرا خود آنان محتاج و نيازمند هستند ودر اجابت بسياري از خواسته ها و رفع مشكل هاي ما،عاجز و ناتوان مي باشند.  ثانياً كمك آنها همراه با منت است و انتظار تشكر و قدر داني دارند. ثالثاً كمكشان بدون چشم طمع نيست و توقع دارند روزي كمك آنان را جبران نماييم.  اما روزي باده بار تكرار عبارت” اياك نستعين” در نماز« خدايا تنها از تو كمك مي جوييم” از دراز كردن دست نياز به سوي مردم پرهيز مي نماييم و تنها از خدا كه به هر كاري قادر است كمك مي خواهيم.  

در خواست هدايت و راه مستقيم : از ديگر آثارسازنده نماز، اين است  كه نمازگزاردر هدايت پيچ وخم خطرات و انحراف هاي زندگي، روزي ده بار از خداوند متعال درخواست هدايت و راهنمايي مي نماييدو عرض مي كند:«اهدنا الصراط المستقيم؛خدايا ما را به راه راست هدايت فرما”. و بدون ترديد از اين بارگاه ملكوتي دست خالي برنمي گرددو خداوند مهربان و هادي، او را از انحراف ها محفوظ خواهد داشت.

تكرار و تجديد عهد خدا پرستي : نمازگزار با ذكر حداقل روزي ده بار”اياك نعبد” در نماز (يعني خدايا تنها تو را مي پرستم) با خداوند متعال تجديد عهد و بيعت مي كند. در اين تجديد عهد، نمازگزار عبوديت و بندگي خود را نسبت به خداوند متعال ابزار مي دارد و هر گونه بندگي و پرستش ديگران را نفي مي كند. اين فراز تكرار درس توحيد و خداپرستي است.

سپاس و تشكر از خداوند: هر چند خود نماز، سپاسگزاري و تشكر از خدا مي باشد، با اين حال نمازگزار با ذكر مكرر «الحمدلله” در سوره حمد و تشهد نماز خدا را شكر وسپاسگزاري مي كند. نتيجه شكر هم، افزايش نعمت ها مي باشد. چرا كه خداوند متعال مي فرمايد: «لئن شكرتم لازيدنّكم [7]؛ اگر شكر نعمت كنيد، نعمت را بر شما مي افزاييم”

يادآوري مكرر معاد و قيامت :نمازگزار با ذكر عبادت” مالك يوم الدين” (صاحب روز قيامت و جزا) حداقل روزي ده بار به قيامت و معاد مي افتد كه در سازندگي او نقشي بسزا دارد. توجه به بخشندگي و مهرباني خدا :نمازگزار كه هر روز ده ها بار در نماز خود عبارت”الرحمن الرحيم”را بر زبان جاري مي كند، مكرر به صفت مهرباني و بخشندگي خداوند توجه مي نمايدو اميدواربه فضل و رحمت الهي مي شود و در نتيجه به فكر توبه و ترك گناه مي افتد.

توجه به بخشندگي و مهرباني خدا:نمازگزار كه هر روز ده ها بار در نماز خود عبارت” الرحمن الرحيم” را بر زبان جاري مي كند، مكرر به صفت مهرباني و بخشندگي خداوند توجه مي نمايد و اميدوار به فضل و رحمت الهي مي شود و در نتيجه به فكر توبه و ترك گناه مي افتد. قطع ارتباط مكرر با مظاهر دنيا :نمازگزار حداقل در سه نوبت از شبانه روز با اقامه نماز،با مظاهر فريبنده دنيا قطع ارتباط مي نمايدو متقابلاً با خداوند متعال رابطه برقرار مي كند اين اقدام مفيد وسازنده، همه روزه تكرار مي شود و موجب مي گردد، نمازگزار غرق در مظاهر فريبنده و زودگذر دنيا نشود.

ارتباط با پيامبر اسلام (ص) : از ديگر آثار سازنده نماز، برقراري ارتباط نمازگزار با پيامبر عظيم الشان اسلام حضرت محمد مي باشد.  نمازگزار با شهادت به رسالت پيامبر خدا (ص) در تشهد نماز”اشهد ان محمدا عبده و رسوله” و نيز با اسلام به آن حضرت در پايان نماز”السلام عليك ايها النبي و رحمه الله و بركاته” با پيامبر اسلام (ص) ارتباط معنوي برقرار مي نمايد. واز آن جا كه جواب سلام واجب است، مسلما ازسلام و مرحمت پيامبر اسلام (ص)نيز برخوردار خواهد شد0

ارتباط با تمام مؤمنين و بندگان صالح : نمازگزار در پايان نماز با ذكر عبارت” السلام علينا وعلي عباد الله الصالحين” به تمام بندگان صالح خدا سلام مي كند و با آنان ارتباط معنوي برقرار مي نمايد.

شكستن تكبر و غرور : مؤمنين با ده ها سجده در نماز روزانه خويش و با سر به خاك گذاشتن، اوج بندگي خويش را نشان مي دهند و با حالت تواضع در برابر خدا، تمرين مي كنند تا هر گونه تكبر و غرور را از خود دور بسازد. تمرين پاكي معنوي اعضا و جوارح : نماز گزار از وضو گرفتن خويش الگو مي گيرد و همچنان كه روزي چند بار دست و صورت خود را مي شويد و بر پاهايش مسح مي كشد، تمرين مي كند كه چشم ها و دست و پاي خود را نيز شست و شوي معنوي دهد و ازهرگونه آلودگي و گناه پاك نمايد. نترسيدن از حوادث و بلايا و سختي هاي زندگي : خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد :”و استعينوا بالصبر والصلوه [8]؛ از صبر و نماز ياري و كمك بجوييد» لذا نمازگزار با ياري گرفتن از نماز، در برابر حوادث و بلاياي زندگي مقاومت و ايستادگي مي نمايد و از مشكل ها و سختي ها نمي هراسد.

فرصت مناسب براي استغفار :نماز فرصت مناسبي است براي نمازگزارتا فارغ از غوغاي كار و زندگي، لحظاتي به خطاها و گناهان خويش بينديشيد و با توبه، از خداوند غفارو بخشنده، طلب مغفرت نمايد. تمرين خالص كردن نيت ها :نيت نمازگزار در گرفتن وضو يا اقامه نماز، بايد خالص و به منظوراطاعت ازخدا باشد.لذا اگر نيتش از وضو گرفتن،پاكيزگي يا خنكي باشد يا براي جلب توجه غير خدا نماز بخواند،وضو باطل است. بدين ترتيب نمازگزار با روزي چند بار تمرين خالص  كردن نيت خود در وضو و نماز،ياد مي گيرد كه همه اعمال ورفتارش در زندگي براي رضا خدا باشد.

غفلت زدايي:شرايط اجتماعي،شغلي و زندگي به ويژه در دوران معاصر كه زندگي ماشيني نام دارد و آدمي از زواياي گوناگون در بمباران مسائل ريزو درشت خبري،اطلاعاتي،فرهنگي،هنري و نيز مشغله هاي گوناگون قراردارد،به گونه اي است كه غفلت زيادي ايجاد مي كند و طوري انسان را به خود مشغول مي كند كه نه تنها از خانواده،بلكه از خود و عاقبت خويش نيز غافل مي شود.نماز فرصت مناسبي است تا روزي سه نوبت،نمازگزار از زندگي پر غوغاي ماشيني رهايي بيابد ودر محيطي آرام به حال و آينده وضعيف خود بينديشد وباخدايش راز و نياز كند.

بيزار كردن فرد از گمراهان و راه باطل:نمازگزارپس از اينكه در سوره حمد از خداوند مي خواهد او را به راه راست هدايت كند، در خواست مي كند كه به راه كساني هدايت كند كه بر آنان نعمت است ارزاني داشته است،نه راه كساني كه بر آنان غضب فرموده و نه گمراهان؛« غير المغضوب عليهم و لا الضّالين”. به اين ترتيب نمازگزار هرروز چندين بار از مسير باطل و غضب شدگان و گمراهان بيزاري مي جويد و از خداوند مي خواهد كه با مسير آنان كشانده نشود. همرنگ شدن با جهان هستي :خداوند متعال در قران كريم مي فرمايد:” هر چه در آسمان ها و زمين است،از جنبندگان و ملائكه، همگي بي هيچ تكبري به عبادت خدا وسجده بر او مشغول هستند».در واقع تمام هستي و موجودات زميني و آسماني همگي خداوند را عبادت مي نمايند و در برابر او سجده مي كنند.نمازگزار نيز با اقامه نماز و سجده بر خدا،همرنگ جهان خلقت و هستي مي شود.

نماز؛ درس خلقت و مراحل حيات انسان :سجده هاي نماز، خلقت انسان و مراحل حيات او را در دنيا و آخرت به نمازگزار يادآوري مي كند.بر اساس فرمايش امام علي (ع)، سجده اول يعني در ابتدا خاك بودم و چون سر از سجده بر مي دارم يعني از خاك به دنيا آمدم.  سجده دوم يعني دوباره به خاك باز مي گردم و سر برداشتن از آن يعني در قيامت از قبر بر مي خيزم و محشور مي شوم.[9] بي نمازي علت دوزخي شدن: يكي از عوامل نجات از دوزخ،خواندن نماز است.چرا كه براساس آيات قرآن كريم،هنگامي كه در قيامت از دوزخيان مي پرسند« ما سلككم في سقر،قالوا لم نك من المصلين[10]؛ چه چيزي شما را به دوزخ در افكند؟” در پاسخ چند دليل مي آورند، كه يكي از آنها اين است كه مي گويند:«از نمازگزاران نبوديم”.

دور كردن از خود خواهي :بسياري از جملات نماز به صورت جمع است. مثلا در سوره حمد مي گوييم : تنها تو را مي پرستيم، تنها از تو  ياري مي خواهيم، ما را به راه راست هدايت فرما.  يا در سلام نماز مي گوييم : سلام بر ما و بر بندهگان صالح خدا. اينها همه تمرين تبديل من به ماو دور شدن از خودخواهي است و اينكه صرفا به فكر خود نباشيم، بلكه خيرخواه و دعاگوي ديگران نيز باشيم. حقيقت و صورت نماز :نماز، به حسب ظاهر و صورت ملكي،مركّب از حركت ها، سكون ها، وضعيت ها، قرائت ها، ذكرها ودعاهاست، امّابه حسب حقيقت و صورت ملكوتي داراي وحدت و بساطت است كه هر اندازه به افق كمال نزديكتر شود وحدتش تمام تر مي شود تا به عنايت كمال منتهي شود كه حصول قيامت كبراي آن است و وحدت صورتهاي ملكي و ظاهري، تابع وحدت صورتهاي ملكوتي غيبي است.براي هر يك از وضعيت ها،حركت ها و ذكر هاي نماز،اسراري است كه روح و حقيقت نماز را از آنها مي توان بدست آورد.  سّر اجمالي نماز عارفان، حصول معراج حقيقي و قرب معنوي و رسيدن به مقام فناي ذاتي است كه در ذكرها به” اياك نعبد» كه مخاطبه ي حضوري است و در وضعيت ها به سجده مي روم كه فناي از فناست حاصل مي شود.  چنانكه بازگشتن از  معراج و مقام قرب در ذكرها به” اهدنا الصراط المستقيم” است كه بازگشت به خود ودرخواست هدايت براي خود ودر وضعّيت ها به سر برداشتن از سجده دوم اوست با پايان ركعت كه حقيقت نماز است، سفر تمام شود و برداشتن سر از سجاده تا سلام،علامت ملاقات حاضران و برگشتن از سفر و بازگشت به كثرت است ولي با سلامت از حجاب هاي كثرت و بقاي به حق. [11]

 

فضيلت و شرافت نماز

ذات مقدس پروردگار مي‌فرمايد:”و اقم الصلاه طرفي النهار و زلفاً من الليل ان الحسنات، يذهبن السيئات[12].» يعني اقامه كن نماز را دو طرف روز و شب، به درستي كه حسنات، گناهان را از بين مي‌برند. در تفسير برهان ذيل اين آيه‌ي شريفه، رواياتي از كافي و غير آن كرده، كه مفاد آنها دين است كه نمازهاي پنجگانه‌ي يوميه حسناتي مي‌باشند كه گناهان مابين نمازها را از بين مي‌برند و پاك مي‌كنند. يعني نماز ظهر كفاره‌ي گناهان از صبح تا ظهر و نماز عصر كفاره‌ي گناهان مابين ظهر و عصر و نماز مغرب كفاره‌ي گناهان مابين عصر و مغرب است. و اين نمازها به منزله‌ي نهر جاري بر در خانه‌ي شخص است، پس همان طور كه شخص در شبانه‌روز اگر پنج مرتبه با آب، بدن خود را بشويد كثافتي بر او باقي نخواهد ماند، بدين نماز پليدي‌هاي گناه را محو مي‌نمايد. در روايتي امام محمدباقر (ع) فرمودند: هنگامي كه بنده‌ي مؤمن مشغول نماز شود، خداوند به او نظر لطف فرمايد تا آنكه تمام كند و رحمت او را از بالاي سرش تا افق آسمان فراگيرد و نيز ملائكه تا افق آسمان اطراف او را بگيرند و خدا ملكي به او موكل گرداند كه به او بگويد:”نماز خواننده آگاه باش!

«اگر بداني چه كسي به تو نظر دارد و با كه راز و نياز مي‌كني، متوجه غير نخواهي شد و از جاي خود دور نگردي.» امام صادق (ع) فرمود:”هركه خداوند از او يك نماز قبول كند او را عذاب نفرمايد و هر كس از او يك حسنه قبول فرمايد عذابش نكند و نيز آن حضرت مي‌فرمايد:”كسي كه دو ركعت نماز بخواند و بداند آن چه را كه در نماز مي‌گويد نماز را تمام كند و حال آنكه بين او و خدا گناهي باقي نباشد.[13] ارزش حياتي و اثرات معنوي نماز به حدثي است كه حضرت علي (ع) مي‌فرمايد:”الصلوه عمود الدين» نماز ستون دين است. اگر كسي عملاً  نماز را ترك كند دين خود را خراب كرده است. و نيز رسول اكرم (ص) مي‌فرمايد:”الا ان الصلوه مأدبه الله لافي الارض قدمناها لاهل رحمته في كل يوم خمس مراته» نماز سفره گسترده خداي متعال روي زمين است كه آن را روزي پنج بار براي اهل رحمتش گوارا قرار داده است. اهميت و فضيلت نماز به حدي است كه وقتي مردم طائف، ضمن شرايط خود براي پذيرش اسلام از پيامبر (ع) خواستند آنان را از نماز معاف دارد، فرمودند:”اما الصلوه فانه لاخير في دين لا صلوه فيه» يعني، اما نماز همانا در ديني كه نماز نداشته باشد خيري نيست. در كتاب آسماني قرآن، كمتر عبادتي مانند نماز مورد اهميت قرار گرفته است تا آن جا كه تقريباً در 104 مورد كلمه”صلوه» با مشتقاتش آورده شده و در 15 مورد امر به آن شده است[14]. اگر به واژه‌ي ديگري غير از”صلوه» كه بيان‌گر معناي نماز است توجه كنيم معلوم خواهد شد كه نماز چقدر بار معنوي دارد. در آيه 143 سوره بقره مي‌خوانيم:”و ما كان الله ليفيع ايمانكم» اگر قبله شما از بيت‌المقدس به جانب كعبه تغيير يافت، گمان نكنيد نمازهاي قبلي شما از اعتبار افتاده است. مي‌بينيم كه در اين آيه از نماز تعبير به ايمان شده است و در سوره‌ي هود آيه 115-114 و سوره حجر آيه 99-98-97 و سوره طه آيه 130 و سوره‌ي ق آيه 40-39 و سوره طه آيه 49-48 و در سوره تنزيل آيه 10-9-8 و سوره انسان آيه 25-24 تمام راجع به صبر و صلوه است[15]. از شرف و مزيت نماز بر ساير عبادت‌ها همين بس كه خداوند در دو جاي قرآن ذكر كرده و قرآن را سيزده نام نهاده كه يكي از آنها صلوه است و پيامبر اكرم (ص) نماز را معراج مؤمن تلقي مي‌كند و علماي دين پيرامون آن هفت كرامت را برملا كردند كه عبارتند از: هدايت، كفايت، كفارت، رحمت، قربت، درجت و مغفرت.

 

نماز؛ بهترين عبادت ها 

هر عبادتي ويژگي اي دارد و هر كاري نتيجه اي بدنبال خود دارد.  نماز، از حيث خصوصياتي كه دارد و آثار و نتايجي كه بر آن مترتّب است، بالاترين و بهترين عبادتهاست.ابو بصير از امام صادق روايت كرده است كه فرمود: «صلاه فريضه خيره من عشرين حجه و حجه خير من بيت مملوء ذهبا يتصدّق منه حتي يفني.”[16]بجاي آوردن نماز واجب بهتر از گزاردن بيست حّج است و يك حّج بهتر است بيست خانه ي انباشته از زر كه از آن اندك اندك در راه خدا دهند تا تمام شود.  عبدالله بن يحيي كاهلي نيز گفته است : از امام صادق (ع) شنيدم كه مي فرمود :« امّا انّه ليس شي افضل من الحّج الا الصلاه.” هيچ چيزي از فرضيه ي حج، برتر نيست، بجز نماز كه برتري از حج است.

حقیقت های هفت گانه نماز و نیایش:

1- اخلاص: که به معنی قصد قربت و خالی بودن از ریاست.

2- حضور قلب: یعنی فارغ بودن دل از غیر آن چه به آن مشغول است و در آن سخن دارد (نماز)، تا آن که بداند چه می کند و چه می گوید به عبارت دیگر حضور قلب، خشوع دل است و خشوع دل، آن است که نمازگزار، بی آنکه فکرش به جای دیگر برود تمام اندیشه و همتش نماز باشد  و همه حواس خود را متوجه آن سازد. به نحوی که به جز معبود در دلش وارد نشود. پس مادامی که فکرش از غیرآن چه در آن است (نماز) منصرف است و یاد خدا در دلش هست و از او غافل نیست، حضور قلب، حاصل است. توضیح آن خشوع در نماز دو نوع است یکی خشوع دل و دیگری خشوع جوارح است. خشوع اندام های بدن عبارت است از آن که نمازگزار، چشم ها را به زیر افکند. به چیزی دیگر التفات نکند، با چیزی بازی نکند، خمیازه نکشد، انگشت های ا و تمام بدن را رو به قبله دارد، حرکتی برای غیرنماز نکند و چیزی از مکروهات را مرتکب نشود، خشوع اندام های بدن را خضوع نیز می نامند.

رسول اکرم (ص) شخصی را مشاهده کردند که در ضمن نماز با دست های خود بازی می کرد، فرمودند: لو خشعت جوانحه لخشعت جوارحه: اگر قلب او خاشع شده بود، اندام هایش نیز خاشع می شدند.

زیرا قلب، سلطان اعضای تن است، چون قلب خاشع نیست و بازی می کند، دست و پا و اندام های دیگر نیز در حال بازی هستند و خشوع ندارند. نماز، ذکر خداست و بازی کردن در ضمن ذکر، یادآور سومین و چهارمین کریمه از سوره شریفه انبیاست که می فرماید: ما یاتیهم من ذکر من ربهم الا استمعوه و هم یلعبون. لاهیه قلوبهم...

هیچ گاه ذکر تازه ای؛ یعنی آیه یا سوره جدیدی از جانب پروردگارشان برای هدایت آنان فرود نیامد، مگر آن که آن را شنیدند در حالی که دل هایشان به بیهوده سرگرم بود و مشغول بازی بودند. از این آیه می فهمیم که لهو قلب و لعب قالب، ملازمه دارند. اگر دل به بازیچه سرگرم شود، بدن نیز مشغول بازی می شود و اگر قلب، خاشع شود، اندام های بدن نیز خاضع و خاشع می شوند. مرحوم مولی محمد تقی مجلسی گفته است هنگامی که نماز مومن کامل غالبا با حضور دل باشد، قلبش به منزله امام، و حواس باطن و ظاهر و قوا و جوارحش به منزله اقتداکنندگان هستند همچنان که رسول خدا (ص) فرمودند:لو خشعت جوانحه لخشعت جوارحه.

3- تفهّم: و این غیر از حضور قلب است، زیرا ممکن است کسی حضور قلب داشته باشد ولی نداند الفاظی که بر زبان می راند، چه معنی دارد. عکس آن نیز صادق است. ممکن است کسی معانی الفاظ نماز را بداند؛ چنان که عرب ها می دانند اما چه بسیار عرب هایی که در نماز خود همانند بسیاری از مسلمان های غیر عرب حضور قبل ندارند. پس این که قرآن می گوید:. .. حتی تعلموا ما تقولون یعنی «... تا بغهمید که چه می گویید». نه”تا بدانید که چه می گویید»

مراد از فهم آن است که دل از معانی الفاظ باخبر و متوجهش باشد، و این مقامی است که حال مردمان در آن متفاوت است، همه مردم، معانی قرآن و تسبیحات را به طور یکسان نمی فهمند، چه بسا معانی لطیفی که بعضی از نمازگزاران در اثنای نماز آن می رسند و خود هرگز پیش از آن به آن نرسیده اند. و دیگران نیز آن را می فهمند. رسول خدا (ص) فرمودند: انما یکتب للعبد من صلاته ما عقل منها.برای نماز یک بنده تنها به آن اندازه که می فهمد ثواب می نویسند.

4- تعظیم: و آن چیزی است که غیر از حضور قلب و فهمیدن. چه بسا که کسی غیر خود را مخاطب قرار می دهد، در حالی که دلش حاضر است و می فهمد چه می گوید اما مخاطب را بزرگ نمی داند. مولوی درباره فهم معانی نماز و کشیدن اسرار آن و رعایت طمانینه و تعظیم در نماز می گوید:

در نماز این خوش اشارتها ببین                            تا بدانی کین بخواهد شد یقین

چّه بیرون آر از بیضه نماز                                   سر مزن چون مرغ بی تعظیم و ساز

5- هیبت: و آن افزون بر تعظیم است و عبارت از ترسی است که بر اثر توجه در عظمت پروردگار پدید آید. آن را که ترس و بیم ندارد، ترسان و بیمناک نمی نامند. هر ترسی را نیز هیبت و مهابت نمی گویند. هیبت، ترسی است که به یاد بزرگداشت خدا، دست می دهد.

6- رجا: امید نیز امری است علاوه بر آن چه مذکور افتاد، چه بسا کسی قدرتی را تعظیم می کند و از او ترس و هیبتی هم به دل دارداما به لطف او امید ندارد. حال آن بنده باید در نماز خود به ثواب و پاداش خدا امیدوار باشد همچنان که به هنگام تقصیر خود باید از عقاب او بهراسد.

7- حیا: سبب حیا، آگاهی بنده از تقصیر و یادآوری از گناهان خویشتن است و این چیزی است علاوه بر تعظیم و خوف و رجا، شرم وحیا ممکن است بدون تذکر تقصیر و ارتکاب گناه پیش آید، بنده ای که به هنگام نماز از خدای خود شرم دارد، حالت شرمساریش در فواصل نمازهای روزانه نیز محفوظ است و نمازگزاری که خدا را در همه حال حاضر و ناظر می داند، پیوسته از او شرم دارد و از گناه باز می ماند.

هر که را علم و حیا همره بود                     از یقین او تابع آن شه بود

بعد از آن آید حیا نزدیک عقل                   تا بگیرد ازعلوم عقل و نقل

خود حیا را جایه چشم خویش کرد                       او نظر در حرمت او بیش کرد

گفت: هرکس علم دارد، جان بود                           خود حیا یک شعبه از ایمان بود

هرکه را عقل و حیا همراه اوست                           آدم معنی دل همراه اوست

خود حیا اهل معانی را بود                                     علم و عقلت از حیا ظاهر شود

عقل با علم و حیا همخانه شد                    هم می و میخانه و جانانه شد

مهاتما گاندی، رهبر بزرگ هندوستان و نجات بخش آن از چنگال استعمار انگلیس، می نویسد:

عجز و لابه و دعا و نماز به درگاه خدا، خرافات نیستند. آنها اعمالی بسیار حقیقی تر از خوردن، آشامیدن، نشستن و راه رفتن هستند. اگر بگوییم که فقط آنها حقیقی هستند و همه چیزهای دیگر غیر حقیقی هستند، اغراق نکرده ایم. چنین دعاو نمازی دور از فصاحت کلام نیست اما احترام لفظی هم نیست. از قلب سرچشمه می گیرد و می جهد. اگر به چنان خلوص قلبی دست یابیم، قلب، خالی از همه چیز  غیر از عشق می شود. نمازگزار به هیچ گفتگویی نیاز ندارد. او غیر وابسته و مستقل است و محتاج کوشش حسی نیست. من کوچکترین شکی ندارم که نماز و دعا بوسیله غیر قابل انکاری برای پاک کردن قلب از امیال نفسانی است ولی باید با انتهای تواضع آمیخته شود.

مارس بوازار که دوازده سال در کشورهای اسلامی با سمت نماینده سازمان صلیب سرخ، فعالیت کرده و حاصل ارزیابی های خود را به صورت کتابی به زبان فرانسه منتشر کرده است، می نویسد: نماز، تسبیح، خضوع و خشوع که نحوه نمازگزاری آن با کمال دقت معین شده است. مسلمان رابه اسلام می پیوندد و انسان را به صورت جزئی از کل جهان در می آورد. نماز، تصوری عالی از طبیعت انسان به نمازگزار می دهد و او را با شرافت انسانی اش آشنا می کند. حق، به واسطه همین امر و در نتیجه آن، او را به خضوع و خشوع وا می دارد و این چیزی است که در هیات هر نمازگزار دیده می شود. وزیرا در نماز، اجزاء شریف بدن، با خاک تماس می گیرد. نماز، فقط دعا به درگاه خدا نیست که ناشی از تاثرات شخصی یا احساسات مبهم باشد، بلکه برعکس در نماز پیوسته باید کلام خدا ادا شود. در مقابل دعا که دعاکننده ها اگر عرب زبان نباشد، می تواند مستدعیات خود را بی هر مقدمه ای به زبان مادری عرضه نماید و یا اگر می اندیشد که بهتر است در ادعبه خود به آیات و دعاهای قرآنی، توسل جوید، چنین کند.

دکتر لئون دنی، دانشمند روانشناس اروپایی می گوید: نیایش به درگاه خدای اَنَا، راز و نیازی را بسوی خدا و آفریننده موجودات که ملجا و پناهگاه دل شکستگان است، معطوف می داردو با خضوع و فروتنی، درماندگی، ناتوانی و پریشانی خود را به آستان الوهیتش عرضه می کند و با ستایش ذات پاک خداوندیش، کوچکی و حقارت خود را بیان و از پیشگاه مقدسش بخشایش گناهان خود و شمول رحمت بی پایان او را درخواست می کند.

 

آثار اجتماعي نماز

دوستي و پيوند دوستانه مردم با يكديگر؛ گرچه بهتر است انسان غير از خدا را در ذهن نداشته باشد. اما اسلام به منظور تقويت روحيه اجتماعي بودن مسلمانان همگامي و همدلي را در قالب عبادت به آنان ياد داده است براي مثال در نماز از خدا مي‌خواهيم همه ما را به راه راست هدايت كند.

2- وحدت و همبستگي: خداوند به منظور وحدت مسلمانان به آنان دستور داده است كه رو به قبله نماز بخواند تا بداند كه همه بايد در يك جهت و رو به قبله واحد باشند. شركت در مراسم مذهبي و نماز جماعت و جمعه سبب وحدت مي‌شود. 3- حل مشكلات و كمك به نيازمندان؛ مسلمانان با شركت در نماز جماعت و در مسجد با يكديگر ارتباط برقرار مي‌كند و با مشكلات يكديگر باخبر مي‌شوند و همفكري و همكاري در حل مشكلات دارند. 4- عبادت؛ ضامن اجراي قوانين اجتماعي است، با اعتقاد به خدا، احكام و دستورات او د زمينه اخلاق ديگر قوانين رعايت مي‌شود. 5- برقراري عدالت اجتماعي 6- دفع بلا؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: خداوند بوسيله شيعيان نمازگزار بلا را از شيعيان بي‌نماز دور مي‌كند.  اما اگر همه نماز را ترك مي‌كردند همه هلاك مي‌شدند. 7- اصلاح امور؛ پيامبر اكرم (ص) مي‌فرمايند: نماز ستون دين است، اگر نماز را به درستي بخوانيد همه چيز اصلاح مي‌شود[17]. 8- دستيابي به وقار اخلاقي و شخصيتي؛ نمازگزار با توجه به مفاهيم والا و بلندي كه همواره به خود الهام و تلقين مي‌نمايد و طمأنينه و آرامشي كه در پرتو ذكر خدا كسب مي‌كند به وقار و شخصيتي دست مي‌يابد كه مي‌تواند در پستي و بلندي‌هاي زندگي نوسانات روحي خود را مهار نمايد. در خطبه‌ي شيواي حضرت زهرا (س) به بررسي فلسفه اعمال عبادي پرداخته و در جمع زنان مدينه چنين مي‌فرمايد:”نماز را واجب گردانيد تا انسان ها را بوسيله آن از تكبر منزه فرمايد». 9- استواري ايمان و استقامت؛ هر سپاه و سازماني براي الهام استقامت و ثبات، سرودي را به سربازان و پيروان خود مي‌آموزد. سپاه هستي و ذراتي كه به ظاهر خاموش و بي‌صدا مي‌نمايد، سرود پايداري در اطاعات از آفريننده را به هر صبح و شام مي‌سرايند. 10- زنگ رهايي از خود مشغولي و هشدار گذشت عمر؛ فرو رفتن در دنيا و گرفتاري‌هاي زندگي، حساب شب و روز و چگونگي گذشت عمر را از خاطر انسان مي‌برد و در اين ميان انسان، نيازمند به تذكر است كه گذشت ساعات و تقاطع عمر و شبانه روز را به او يادآور مي‌شود. 11- احساس قدرت و عزت؛ نماز با آنكه احساس تواضع و فروتني را در انسان برمي‌انگيزد و به هيچ وجه به نمازگزار اجازه نمي‌دهد در خود احساس ذلت و فرومايگي داشته باشد.

 

نماز، وفاي بنده به عهد با خداوند

پرستش خدا و ترك پرستش غير او راه راست است و انتخاب راه راست و بقاي بر آن، پيماني است كه بنده با خدا بسته است.  خداي متعال فرمود :” الم اعهد  اليكم يا بني ادم الّاتعبدوا الشيّطان انّه لكم عدوّ و ان اعبدوني هذا صراط مستقيم.[18] اي فرزندان آدم ! آيا از شما پيمان نگرفتم كه شيطان را نپرستيد كه او دشمن آشكار شماست و فقط مرا بپرستيد كه اين راه راست است. و بنده در نماز به اين پرستش پروردگار پاسخ مي دهد و مي گويد: خداوندا ! هم اكنون تنها تو را مي پرستم و از تو كمك مي خواهم كه مرا بر پرستش خود نگهداري و راه راست را به من نشان بدهي.« اياّك نعبد و اياك نستعين.  اهدنا الصّراط المستقيم»از اين رو گفته اند:الصّلاه عهداللّه . خدا نيز متقابلاً عهده هاي با بندگان خود دارد فرموده است:” شما را در رحمت خود داخل مي كنم.”،”شما را ياري مي دهم و دست مي گيرم.”،” دعايشان را مستجاب و نياز تان را بر آورده مي كنم”و”به شما عزت اين جهان وآن جهان مي بخشم.  در صورتي كه بنده به عهد خود وفا كند، خدا به عهد خودوفا خواهد كرد كه فرمود :” اوفوا بعهدي اوف بعهدكم [19].  آري، عبادت و عبوديت بنده، موجب عنايت

خدا و نزول وحي و فرشتگان بر وي شد و او را به مقام بلند رسالت رسانيد.« تبارك الله الذي الو قان علي عبده» بلند مرتبه است خدايي كه قرآن را بر بنده ي خود نازل كرد.  

 

نماز؛كليد دل ها

قلبي كه با زنجير كفر و هوي و هوس بسته باشد، از سفرهاي روحاني و معنوي باز مي ماند، امّا نماز حقيقي آن را از اسارت، نجات مي بخشد و قادر مي كند كه از زندان ملك به عالم ملكوت برآيد و در آن به سير و سفر بپردازد.  خداي تعالي، فرمود:« افلا يتدّبرون القرآن ام علي قلوب اقفالها[20]» آيا در حقايق قرآني، انديشه نمي كنند يا بر دل هايشان قفل است.  به راستي كه تدبر نكردن در آيات تكويني و تشريعي پروردگار، لجاجت و سر سختي در برابر حق و حقيقت، ردّ كردن تعاليم عالي اسلام، ارتكاب گناهان، بي توجهي به ذات اقدس حضرت حّق، قطع ارتباط با خدا و انكار او، همگي نشانه هاي بسته بودن درهاي قلب و انديشه است و نماز حقيقي را بايد كليد دل دانست.  زيرا قوي ترين وسيله ي ارتباط با خدا، بازدارنده از گناهان و گشاينده ي دل ها به سوي خدا و عوامل غيب است. هم به انسان، شرح صدر، يعني قدرت شناخت،دانش و بينش حقيقي، اخلاص، خلق و خوي نيك و آزادي روح و انديشه مي بخشد و هم غم و اندوه را مي زدايد و دل را مي گشايد.

 

حق اقامه ي نماز

گزاردن حقّ نماز، تنها يك مساله شخصي و انفرادي نيست. حكومت ها و ملت هاي مسلمان نیز بايد حقّ اقامه ي آن را بجاي آورند و با معرفّي نماز و ترويج و تدريس آن در سطح  جامعه و تمامي سطوح آموزشي، براي اقامه ي هر چه با شكوه تر آن قيام كنند. خوشبختانه در كشور ما، حركت هاي مباركي براي اين مهّم صورت گرفته است كه آثار فرخنده آن مشهود و سعي ايجاد كنندگان و كوشندگان آن مشكور است. در روز قيامت مناديان نماز و گويندگان نماز با پيامبران، صديقان و شهيدان محشور و همچنين هستند. در تمجيد مناديان نماز ويل دورانت و مي گويد :براستي چه نيرومند و شريف است، اين دعوت، دعوت به نماز كه مردم را پيش از طلوع آفتاب به بيداري مي خواند. چه خوب است كه انسان، هنگام نيمروز، كار و كوشش را كنار بگذارد وچه با شكوه و بزرگ است كه خاطر انسان در سكوت شب، به جانبه خدا متوجّه گردد و چه خوش آهنگ است آواز مؤذنّان، در گوش مسلمانان و غير مسلمان كه جان هاي محبوس در پيكر خاكي را از فراز هزاران مسجد فرا مي خوانند تا به سوي بخشنده ي زندگاني و عقل، روي كنند و يا جايي با او پيوند گيرند. در اين پنج وقت، هر مسلماني در هر گوشه ي دنيا باشد، بايد از كار خود، هر چه هست دست بردارد.  تطهير كند و رو به جانب كعبه بايستد و رسوم و تشريفات نماز را به همان صورت كه ديگر مسلمانان عمل مي كنند به انجام رساند.  [21]دكتر رجا (روزه) گارودي، دانشمند و فيلسوف مشهور فرانسوي كه بدون اسلام مشرف شده است در توصيف و تمجيد مراسم زيبايي اجرا ي نماز مي نويسد :در نماز، انسان به خود باز مي گردد و همه ي هستي را در وجود خود احساس مي كند.

 

پيوند نماز با اصول، فروع، اخلاق و عرفان اسلام

اگر از جنبه هاي خداشناسي، اخلاق و احكام به نماز بنگريم به اين حقيقت مي رسيم كه براي افزوني شناخت يزدان و برخورداري بيشتر از خلق و خوي نيك، هيچ عبادت و كاري همانند نماز مؤثر نيست و هيچ عبادتي مانند نماز مشتمل بر اسرار و فوايد احكام ديگر نيست. نماز، اصول عقايد، يعني توحيد، عدل، نبوت، امانت و معاد را در بر دارد و مشتمل بر جهان بيني اسلام است. هم چنين اسرار فروع دين، يعني زكات، روزه، حجّ، امر به معروف و نهي از منكر، تّولي و تبري در آن جمع است و ايدئولوژي اسلامي را در بر گرفته است.  

نماز : بهترين عبادتي است كه در بر دارنده ي عرفان و اخلاق اسلامي است

پيوند نماز با اصول، فروع، اخلاق و عرفان اسلام

اگر از جنبه هاي خداشناس، اخلاق و احكام به نماز بنگريم به اين حقيقت مي رسيم كه براي افزوني شناخت يزدان و برخورداري بيشتر از خلق و خوي نيك، هيچ عبادت و كاري همانند نماز مؤثر نيست و هيچ عبادتي مانند نماز مشتمل بر اسرار و فوايد احكام ديگر نيست.  نماز، اصول عقايد، يعني توحيد، عدل، نبوت، امامت، معاد را در بر دارد و مشتمل بر جهان بيني اسلام است. همچنين اسرار فروع دين، يعني زكات،روزه، حج، امر به معروف و نهي از منكر، تّولي و تبّريدر آن جمع است وايدلوژي اسلامي را در بر گرفته است.  

نماز:بهترين عبادتي است كه در بر دارنده ي عر فان و اخلاق اسلامي است و درسهاي بزرگي مانند صبر، شكر، حمد، توكل، دعا و تسليم و مانند آنها را به انسان مي آموزد.  

 

نقش تعيين كننده نماز در مجموعه اعمال

جلال الدّين، عبدالرحمن سيوطي از تميم دارمي از رسول اكرم (ص) روايت كرده است كه فرمودند:” اوّل ما يحاسب به العبد الصلاه ثّم سائر الا عمال”.[22] امام علي در نامه بيست و هفتم نهج البلاغه خطاب به محمد بن ابي بكر مي نويسد :” صّل الصّلاه لوقتها المؤقّت لها و لا تعّجل وقتها لفراغ و لا تؤخّر ها غره وقتها لاشغال و تعلم انّ كلّ شي تبع لصلاتك” نماز را در وقت تعيين شده اش بجاي آور، قرآن بخاطر بيكاري و آسودگي، پيش از وقت بخوان و نه به خاطر اشتغال به واپس انداز و توجه داشته باش كه هر كاري تابعي از نمازتوست.  اگر در نمازت وقت شناس باشي در اعمال ديگر نيز موقع شناس خواهي بود، اگر نماز را درست بجاي آوري، اعمال ديگرت خالصانه خواهد بود و اگر نمازت قبول شود، اعمال ديگرت خالصانه خواهد بود و اگر نمازت قبول شود، اعمال ديگرت پذيرفته خواهد شد، اگر نماز تو برگردد، كارهاي ديگرت مردود خواهد بود.

 

نماز درماني و نيايش درماني

نماز درماني يا نيايش درماني سابقه‌ي ديرينه‌اي در تاريخ انسان دارد. مؤبدان در زمان اوستا، با پرهيز از گناه و نيز انجام دعا و برپايي مراسم ديني، به درمان بيماري‌هاي به خصوص بيماري‌هاي عاطفي و رواني خويش مي‌پرداختند. در زمان ساسانيان نيز طبابت در دو نوع جسماني و روحاني رواج داشته است و پزشكان روحاني با اداي جملات مقدس و نيكو به طبابت مي‌پرداختند و بر پزشكان جسماني ترجيح داده مي‌شدند. در ايران باستان نيز روان درماني با استفاده از دعا و ذكر خاص زمان خود صورت مي‌گرفت كه آن را”كلام خدايي» مي‌گفتند. پس از ظهور اسلام نيز در قلمرو اسلامي، درمان‌هاي مبتني بر دعا و نماز در سطح گسترده‌اي رواج داشته است.

در دل خلوت شب و چه دل آراست نماز        به دل خون شده آن لحظه تسلاست نماز

   با مردان كه مؤذن به صلاة برخيزد            واي از آن دم كه چه زيبا چه مصفاست نماز

روح بشكفته نيازي به طبيبان نبرد               كه شفابخش‌ترين نسخه‌ي دل هاست نماز

نقل شده است كه”جنيد بغدادي» دچار درد چشم گرديد، نزد طبيب رفت. طبيب گفت: اگر چشمت را مي‌خواهي بايد از رسيدن آب به آن پرهيز نمايي، ولي چون از خواب برخاست، چشمش شفا يافته بود. از عالم غيب صدايي شنيد كه مي‌گفت: اي جنيد! به خاطر ما ترك چشم كردي، اگر در آن نماز خواسته بودي، همه‌ي دوزخيان را به تو ببخشم، اجابت مي‌كرديم. روز بعد كه طبيب به عيادتش آمد. چون اثري از درد چشم نديد، طبيب كه فردي مسيحي بود گفت:”اين بهبودي از دست مخلوق خدا ساخته نبود» و ايمان آورد[23]. امروزه بسياري از روان‌شناسان و روانپزشكان دريافته‌اند. دعا، نماز و داشتن ايمان محكم به دين نگراني،‌ تشويق، يأس، ترس و اضطراب را كه موجب بيشتر بيماري‌ها است برطرف مي‌سازد. توجه و خشوع كه از شرايط مهم نماز است، وسيله‌اي براي پرورش و تمرين حضور ذهن و تمركز حواس مي‌باشد كه در هويت‌ها آدمي بسيار مهم است و بيشترين موفقيت انسان در نتيجه همين تمركز، توجه كامل و حضور ذهن است. وقوف خاشعانه و خاضعانه انسان در نماز، در برابر خداوند منان به وي نيرويي مي‌دهد كه صفاي روحي و آرامش قلبي و امنيت رواني را در او برمي‌انگيزاند. آرامش ناشي از نماز، از نظر درماني، تأثير به سزايي در كاهش تشنجات عصبي و فشارهاي محيطي داشته، فرد مسلمان را به ثبات و آرامش سوق مي‌دهد.[24]

 

مكتب عملي نماز در شالوده معنويت

براي رسيدن به اهداف معنوي و الهي نماز را بپا مي‌داريم و در اين راستا از اهداف مادي پشت مي‌كنيم، با الله اكبر همه قدرتها را تحقير مي‌كنيم، با الحمدالله خود را از غيرخدا مي‌رهانيم، با (رب‌العالمين) گفتن، قدرت الهي را بر تمامي هستي حاكم مي‌كنيم، با (الرحمن الرحيم) سرچشمه هستي را رحمت واسعه مي‌دانيم، با (مالك يوم الدين) مسير آينده را روشن مي‌كنيم، با (اهدنا الصراط المستقيم) بزرگترين خواسته‌ها را مطرح مي‌كنيم، با صراط الذين انعمت عليهم، الگوها را مشخص مي‌كنيم، با (غير المغضوب عليهم و لاالضالين) نسبت به گروه‌هاي انحرافي كه انسان هاي پاك را اغفال مي‌كند، هشدار مي‌دهيم. امام خميني(ره) فرمودند: توجه به او را از ياد نبريد، او منشأ همه خيرات است براي دنيا و براي آخرت شما، با ذكر خدا قلب ها مطمئن مي‌شود (الا بذكرالله تطمئن القلوب) كه بهترين نعمت اين است كه انسان مطمئن باشد، نماز كارخانه انسان‌سازي است، و اين ترجمه آيه (ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر) است كه مي‌فرمايد: همانا نماز انسان را از فحشا و منكر باز‌مي‌دارد[25]. بزرگ ترين اهرم براي طرد شيطان نماز است، كار شيطان يا غفلت است كه نماز ياد خدا را زنده كرد، و غفلت‌زدايي مي‌كند، با تغيير دادن الگوها و خواسته‌ها و هدف ها است كه هر كلمه نماز سدي در برابر وسوسه‌هاي انحرافي شيطان است. نماز، انس و گفتگو با آن قدرت بي‌نهايت الهي است كه اگر انجام گرفت، انسان را آرامش مي‌بخشد وگرنه آن تمايل بي‌نهايت‌طلبي هم چنان در انسان وجود خواهد داشت، نماز تأمين فطرت بي‌ نهايت‌ طلبي انسان است، اولين فرمان خداوند بعد از آفرينش انسان، فرمان سجده به فرشتگاني بود كه بر آدم سجده كنند. (و اذ قلنا للملائكه اسجدوا لأدم) اولين فرمان خداوند به موسي بعد از رسيدن به مقام نبوت،‌ فرمان نماز بود، (و اقم الصلوه لذكري). اولين نقطه زمين كعبه بوده است كه محور عبادت و نماز است، اولين برنامه عملي انبياء براي انسان ها نماز بوده است، رسول خدا (ص) فرمود: ”تشنه از آب سيراب و گرسنه از غذا سير مي‌شود ولي من هرگز از نماز سير نمي‌شوم. نماز سرود عشق و آهنگ آسماني است، نماز همانند ريسماني است كه ما را به خداوند متصل مي‌كند، نماز ذكر خداست شستشوي دل ها در چشمه يقين عطرآگين، ساختن جان به بوي خوش يار است، نماز در تمام اديان آسماني واجب بوده است. نماز تشكر از خداست، اطاعت از خداست، تمام هستي در فرمان خداست، كسي كه نماز نخواند، در قيامت دچار عذاب الهي مي‌شود، اگر مال نداشته باشيم، دادن خمس و زكوه وانجام دادن اعمال حج واجب نيست اگر مريض باشيم به روزه گرفتن و جهاد كردن واجب نيست ولي نماز را در هر حال بايد خواند، نماز را بايد با علاقه خواند، پيامبر اكرم (ص) مي‌فرمايد: نماز نور چشم من است، امام حسين (ع) در شب عاشورا مي‌فرمايد: من نماز را دوست دارم، نماز انسان را از بديها باز مي‌دارد، نماز پيمان خداست، پرچم اسلام و وسيله شناخت مردم است، نشانه دوستي با خداست، امام صادق (ع) فرمود كه: هر كس نماز را سبك بشمارد، مشمول شفاعت ما در قيامت نخواهد شد.

ارزش عملي نماز در بارور ساختن معنويت به نقل از احاديث معتبر بزرگان دين:

1- نماز به منزله پرچم و آرم و نشانه مكتب اسلام است. (پيامبر فرمود: علم الاسلام الصلوه)

2- نماز به منزله سر نسبت به تن مي‌باشد، پيامبر اكرم فرمود (موضع الصلاه من الدين كموضع الرأس من الجسد).

3- نماز اساس دين است،‌ پيامبر اكرم فرمود: (بني الاسلام علي الصلاه)

4- نماز اولين سؤال در قيامت است پيامبر اكرم فرمود: اول ما يحاسب به العبد الصلاه

5- نماز داروي تكبر است. علي (ع) فرمودند: والصلوه تنريهات عن الكبر

6- نماز وسيله تشكر از خداوند بر نعمت‌هاي اوست. (فصل لربك وانحر)

7- نماز سيماي مكتب است. (الصلوه وجه دينكم)

8- نماز، داروي نيسان و وسيله ذكر خداوند است. (اقم الصلوه لذكري)

9- نماز وسيله سنجش مردم است. (الصلاه ميزان)

10- نماز كوبنده شيطان است. (مدخره للشيطان)

11- نماز، پايه و ستون دين است (و هي عمود دينكم)

12- نماز وسيله نزديك شدن انسان بر خداست. (الصلاه قربان كل تقي)

نماز، رخساره ي ايمان و چهره ي دين

اگر دين، به انساني مانند شود كه داراي اندام هاي دروني و بيروني است، كه بايد نماز در پيكر آن به منزله ي چهره در جسم به حساب آيد. سر، شريف ترين عضو انسان است و شريف ترين عضو سر، صورت است كه اندام هاي ظريف و حساسي، مانند چشم، گوش،بيني، دهان و زبان را در بر گرفته است. هم چنان كه صورت، منظر انسان است و زيبايي شخص، به حسن منظرش بستگي دارد و نماز نيز منظر دين است و زيبايي دين به حسن نماز بستگي دارد،

هم چنان كه صورت در مجموعه ي اندام ها داراي جلوه ي خاصّ و اهميت و برتري است، نماز نيز در ميان عبادت ها، داراي اهميّت، جلوه و شرافت ويژه اي است وقتي مي خواهند پيكر يك انسان را از لحاظ سلامت اعضا سلامت اعضا و زيبايي و گيرايي، بررسي كنند، نخست به چهره اش مي نگرند. چهره آيينه ي تمام نماي تن است. سلامت و بيماري جگرهاي سفيد و سياه و دستگاه هاي گردش خون و گوارش را از آن مي توان فهميد، هم چنان كه با توجّه به آن به شادي و اندوه و شهوت و خشم شخص و مي توان پي برد. چهره در جاذبه و دافعه ي شخص، اثر دارد.  باز بودن و در هم بودن آن، هر كدام اثر خاصي بر همنشين و بيننده ي او دارد.  مردم با ديده چهره شخص، پايه او را مي گريند، يا از او فاصله مي گيرند. چهره، مي تواند اسرار درون و اعتقادات و حتي كنش هاي شخص را براي كساني كه چهره شناسند، نمايان سازد.گفته اند : رنگ رخساره گواهي دهد از سّر ضمير.  قرآن مي فرمايد :«يعرف المجرمون بسيماهم.[26]» تبهكاران به چهره ي خود شناخته مي شوند. در جاي ديگر مي فرمايد :« تعرف في وجوه الذيّن كفرو المنكر”.[27] هنگامي كه آيات روشن ما بر مردم خوانده مي شود، كردار ناپسند و رفتاري را كه خلاف رضاي خداي تعالي، است در چهره هاي كساني كه كفر مي ورزند، مي خواني. هم چنان كه در بين اندام هاي بدن، سعادت و شقاوت شخص را فقط از روي چهره اش مي توان بدست آورد، نيز تنها عمل عبادي است كه از روي آن سعادت و شقاوت شخص را مي توان فهميد، اگر نماز حقيقي مي‌گزارد و آن را درست مي خواند، علاوه برآن به درستي نماز او، در ترك محرمّات و انجام ساير واجبات او اثر دارد، سلامت دين و صحت اعمال ديگرش، خبر دارد. صورتي كه داراي اعضاي سالم باشد، پيشاني در كمال درخشندگي، ابروان در حال پيوستگي، چشم ها روشن و با نفوذ، خوش حالت و دهان به اندازه ي غنچه نمونه اي از نشان سلامت شخص مي باشد. و در نماز كه چهره دين تلقي مي شود. داراي اعضا و جوارحي است. برخي مانند نيّت، تكبيره الاحرام، قيام، قيام متصل به ركوع، ركوع وسجود، اركان آن است كه همانند استخوان بندي صورت است و با ترك يكي از آنها، چه عمداً و چه سهواً، نماز به كلي از ميان مي رود. برخي ديگر مانند فاتحه و سوره و ذكر ركوع و دو سجده و طمانينه در آنها و تشّهد و سلام و ديگر اعمال واجب است كه همانند چشم،گوش، دهان،زبان و دندان است و چنان چه عمدا و نه از روي سهو، رها شود. نماز، باطل است. برخي ديگر؛ مانند تكبيرات، دعاي افتتاح، دست و ساير مستحّبات است كه در حكم مژگان، ابروان و موي صورت است كه با ترك عمدي يا سهوي آنها نماز باطل نمي شود، ليكن از حسن وكمال و فزوني اجر و ثواب، خارج مي شود و به سبب اين نقايص، زشت و نكوهيده و نامرغوب مي گردد. اگر نمازگزار، اركان،واجبات و مستحّبات نماز را به درستي اجرا مي كند و نمازش از روح نيايش و قصد قرب به حقّ،سرشار است، نماز شايسته و بايسته ي او نشان مي دهد كه پيكر دينش، صحيح و سالم و دلپذير است و در غير اين صورت، حكايت ار آن دارد كه دين او نا قص و نازيباست و نمي تواند سببي براي سعادتش باشد و خدا نيز به چنان نمازي، نظير نخواهد كرد.  از اصول خدا (ص) روايت شده است كه فرمودند :«بكل شي ء وجه و وجه دينكم الصلاه فلابشينن احدكم وجه دينه و لكل شي انف و انف الصلاه التكبير”.[28]

براي هر چيزي چهره اي است و چهره ي دينتان نماز است.  پس مبادا كه كسي از شما چهره ي دين خود را زشت و نازيبا كند و براي هر چيزي بييني است و بيني نماز، تكبيره الاحرام است 0 از آن جاكه نماز سيماي دين و آيينه ي تمام نماي اعتقادات يك مسلمان است.  امام صادق (ع) آن را وسيله ي احتمال شيعيان و سنجش ميزان ايمانشان معرفي كرده است.

Untitled-1

چرخه هویتی نماز در ابعاد مختلف

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتيجه‌گيري

نماز و نيايش؛ بهترين طريق سير و سلوك و تقرب الي الله است. حيات طيبه انسان در سايه حاكميت دين خدا، وقتي حاصل مي‌شود كه انسان ها دل خود را با ياد خدا زنده نگه دارند و به كمك آن بتوانند با همه جاذبه ها شر و فساد مبارزه كنند. ارزش و اعتبار الهي، در عظمت خدا، احساس فقر و وابستگي، توجه به نعمت ها و فطرت پاك انسان ها نمايان مي‌شود و چون انسان موجودي است نيازمند، براي رفع نيازها به دنبال روزنه‌اي اميدوار برمي‌گردد تا حقايق هستي را دست يابد پس با نماز باغبان حقايق را مي‌يابد، از نور چراغ معنويت آن استفاده مي‌برد، سعادت و آرامش را براي خود تدارك مي‌بيند، با نماز، درجات و كمالات انساني را كسب مي‌نمايد درك بيش تر و بهتر از سرچشمه لايزال الهي پيدا مي‌كند، نماز، سرود پاكي ها، فضيلت ها، صلح و آرامش‌هاست و با قرائت آن و عمل به آن شخصيت هر انساني از جميع بلايا محفوظ و مصون مي‌ماند و اين نماز است كه پناه بي‌پناهان،‌ سنگر جهادگران، گلستان روح افزاي عاشقان و چراغ سحر مشتاقان و نور وجود عارفان و آرامش دل بينايان را به دنبال دارد و در حقيقت، پشتوانه مستحكم و ذخيره تمام نشدني در مبارزه‌اي است كه آدمي با شيطان نفس را در هميشه و در همه حال با خود دارد. آن، جامع كمالات، منعكس‌كننده كل واقعيات، منبع بركات، كليد قفل تمام مشكلات است و از طرفي معراج مؤمن مكمل ايمان و زيبنده‌ترين هديه به معبود است، پس با اجراي عملي آن مسير حقانيت را براي خود هموار نماييم و با اجراي آن كه سفارش قرآن، بزرگان دين است بتوانيم مسير درست را طي نماييم تا در دنيا و آخرت سربلند شويم.

 

پيشنهادات

از آن جايي كه دست اندركاران كوي همايش قصد دارند با تحقق اينگونه فراخواني‌ها گامي در جهت تقويت بنيه اعتقادي و ارزشي نماز بردارند جاي تقدير و تشكر است. محققان؛ مطالبي را به عنوان پيشنهاد مكتوب نمودند اميد است تحقق عيني و عملي آن را شاهد باشيم.

1- برگزاري همايش هم‌انديشي جهت تشريح اهداف و برنامه‌هاي عملي مربوط به فريضه‌ي نماز

2- دعوت از نخبگان، مخترعان،‌ ممتازين علمي، مبلغين و مسئولان پرورشي در همايش

3- تشكيل ميزگردهاي تخصصي در محورهاي مختلف پيرامون نماز و نيايش

4- برگزاري كارگاه آموزشي ويژه مربيان ومسؤلان پرورشي جهت انتقال بهتر مفاهيم آرماني نماز و نيايش

5- تأسيس شبكه تلويزيوني ويژه پيرامون نماز و نيايش

6- استفاده از شاخصه‌ي نماز در برنامه‌هاي گزينشي مربوط به مستخدمين جديد الورود دستگاه‌ها

7- برگزاري مسابقات فرهنگي و هنري در قالب برنامه‌هاي مربوط به نماز و نيايش

8- انتقال ارزش‌هاي نماز در قالب سريال‌هاي آموزشي و هنري

9- اختصاص دادن بودجه بيشتر جهت تقويت بنيه آرماني نماز در مدارس

10- تشويق خانواده‌ها جهت احياء فرهنگ ناب نماز در خانه براي فرزندان.

 

منابع

1- قرآن کریم (1375) ترجمه استاد الهی قمشه ای انتسارات آینده.

2- سپهر، عباس قلی خان؛ ناسخ التواریخ، انتسارات اسلامیه.

3- شریف قرالقرشی، محمدباقر. (1382) پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، چاپ گوهر اندیشه، انتسارات دارالکتب الاسلامیه.

4- جواد آملی، (1378) حکمت عبادات، انتشارات نشر اسراء.

5- شیخ صدوق، ابن بابویه قمی، (م381 هـ ق) دارالتعاریف، بیروت.

6- شیخ حر عاملی (م1104) وسایل الشیعه، تحقیق موسسه آل البیت، قم، 1414 هـ.ق.

7- شیخ الطائفه، محمد بن حسن طوسی (م 460 هـ ق) تهذیب الاحکام، تحقیق سید حسن موسوی، بیروت، 1401 هـ. ق.

8- راشدی، حسن (1380) نمازشناسی، انتشارات مهر قم.

9- نظری، ایوب (1377) اسرار شگفتی های نماز، انتشارات فوژان.

10- قرائتی، محسن (1369) پرتوی از اسرار نماز، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

11- حائری شیرازی، محی الدین، (1373) نماز، قم، انتشارات اسلامی.

12- خمینی، روح الله (1360) سرالصلوه، انتسارات پیام آزادی.

13- قرائتی، نماز (1368) راز نماز برای جوانان، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

 

 

[1] سوره عنكبوت، آيه 45

[2] سوره بقره، آيه 46-45

[3] صلوه الخاشعين، آيت اله شهيد دستغيب، ص 121.

[4] اركان دين، حاج شيخ علي نمازي شاهرودي، ص 53.

[5]  سوره مباركه رعد / 28

[6]  سوره مباركه عنكبوت / 45

[7]  سوره مباركه ابراهيم / 7

[8]  سوره بقره / 45

[9]  بحار الانوار / ح 72 ص 139

[10]  سوره مدثر / 42 و 43

1-  باالهام از سّر الصلوه العارفين و معراج السالكين امام خميني (ره)

[12] هود، 114.

[13] اركان دين، حاج شيخ علي نمازي شاهرودي، ص 56.

[14] پرواز در ملكوت، امام خميني (ره)، ج اول، ص 9.

[15] نماز بهشت خلوت انس، از مقالات اجلاس نماز، ص 3 و5.

 1  -  وسايل الشيعه، ج 2، ص 26

[17] روزنامه اطلاعات، ص 8،‌مورخه 27/2/80

2- قرآن، 36 / يس،6   

 1-قرآن 2 / بقره، 41

 2-قرآن، 47 / محمد، 24

 1- تاريخ تمّدن ويل دورانت، كتاب چهارم، ص 100  

1- جامع الحديث، سيوطي، ج 2، ص 257، رقم 8839

[23] عباس ملاتقي، نقش نماز در هويت‌يابي انسان مسلمان، تهران، ستاد اقامه نماز، 1380                                                                                                                                                                                                                              

[24] عباس ملاتقي، همان، صص 68-67.

[25] صحيفه نور، ج 9، ص 222.

  1- قرآن، 55 / الرحمن، 42

 2- قرآن، 22 / الحج، 73

 1- وسايل / شيعه،ج 3،ص 16،حديث 4

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 12037 کلمه
مولف : اسدالله جنت بوداغي، اشرف سرسخت جنتی
ناشر : همایش ملی نماز و پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی 1394
1395/7/10 ساعت 14:42
کد : 1644
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز,نماز در علوم تجربی,آثار فرهنگی و اجتماعی نماز,نماز و آسیب‌های اجتماعی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
فلسفه و اهّميت نماز
عظمت و آثار اخلاقی نماز
نماز درماني
نماز و کاهش آسیب های اجتماعی
ارزش عملي نماز
چارت هويت نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز