بررسی انتقادی بازنمایی نماز در تلویزیون

■ بررسی انتقادی بازنمایی نماز در تلویزیون

بررسی انتقادی بازنمایی نماز در تلویزیون

نماز‌ برترین‌ عبادت الهی و کـانون ارتـباط انسان با خداوند است.این عبادت اصلی در اوج‌ معنویت و عرفان‌ از احکام و آداب شرعی بسیاری برخوردار است که مختصات بـیرونی و عینی‌ آن‌ را تشکیل می‌دهند.اهمیت چه‌ از‌ حیث ترویج و تبلیغی رابطه با خداوند چه از لحـاظ غنای‌ معنایی و کاربرد در ارتقای قـابلیت‌های تـبیینی و معنابخشی سازه‌های هنری و چه از جهت حضور به عنوان عنصری ثابت و طبیعی‌ در فرهنگ و منش ایرانی از سالیان دور بخش قابل توجهی از تلاش‌های برنامه‌سازان تلویزیونی را به خود اختصاص داده است.

پخش برنامه‌های رایج مربوط به قبل و بعد از اذان‌های سـه گانه ی‌ صبح‌ و ظهر و مغرب از سال‌های دور با پخش نمازهای جماعت مناطق مختلف ایران در چند سال اخیر به اوج خود رسیده است.این حجم از توجه به نماز به نسبت دیگر برنامه‌های‌ تلویزیونی، مدت‌ زمانی‌ تامل برانگیز از آنتن شـبکه‌های مـختلف تلویزیونی را در اختیار گرفته است. به جرأت می‌توان گفت‌ ثابت‌ترین تلویزیون ایران در طول دست‌کم سی‌سال پس از انقلاب همان برنامه‌هایی‌ است که قبل، بعد و در‌ حین اذان پخش می‌شوند. ولی با وجود این ثبات کنداکتوری که‌ برنامه‌ریزی برای آینده را قطعی و جـدی مـی‌گرداند، شاید کمترین ابتکار،خلاقیت و پرداخت‌ هنرمندانه در تلویزیون ایران مربوط به اوقات شرعی باشد.به‌ احتمال‌ زیاد‌ این بی‌توجهی و بی‌تفاوتی ریشه‌های عمیقی‌ در‌ سیاست گذاری‌ مناسبتی رسانه دارد که از میان برنامه‌های‌ مناسبت محور نیز مناسبت روزانهء اذان کم‌ترین اقـبال را در جـلب نظر سیاستگذاران جهت ارتقاء‌ و برنامه‌ ریزی‌ داشته باشند. به هر حال، این بخش از کنداکتور که‌ دست‌کم‌ روزانه نیم‌ساعت تا یک‌ ساعت برنامه‌های هر شبکه را تا زمان‌های دور چه بسا تا ابد شامل مـی‌شود، لازم مـی‌آورد کـه‌ حداقل‌ یک‌ بخش‌ ثابت از برنامه‌سازی تـخصصی تـلویزیون ایـران فقط با دغدغهء تأمین‌ قالبها و

محتواها متناسب و البته نو، مسؤولیت سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و تولید بسته‌های فرهنگی و رسانه‌ای مناسب روزانهء اذان و نماز را‌ بر‌ عهده‌ بگیرند؛ نیازی که هـنوز بـه طـور جدی و ساختاری‌ پاسخ در خوری از‌ مجموعه‌مدیران‌ و سیاستگذران صدا و سیمای جـمهوری اسـلامی دریافت نکرده‌ است.نوشتار پیش رو ضمن دعوت از همهء اندیشمندان‌ و دغدغه‌مندان‌ حرفه‌ای رادیو و تلویزیون‌ برای تأمل و تکاپو در این باره،پیشنهاد تشکیل یک‌ گروه‌ بـرنامه‌ساز‌ فـعالیت‌های روزانـهء اذان و نماز را به هر یک از شبکه‌های تلویزیونی می‌دهد.تمرکز گروهای مطالعاتی‌ و عـملیاتی‌ مذکور بر این مسئله به صورت کاملا تخصصی و بهره‌گیری از تجارب گذشته، ایده‌های نو و همفکری‌ مجوعه‌ هنرمندان تلویزیون، قطعا ثمرات محسوس و چشمگیری در بـر خـواهد داشـت.در غیر این‌ صورت یا روند‌ غیرقابل‌ قبول‌ و تکراری برنامه‌های کنونی ادامه خـواهد یـافت(که البته یک‌ نظر سنجی جامع می‌تواند میزان مخاطبان‌ و نظر ایشان را در این باره نشان دهد) و یا برخی‌ تصمیمات بـدون مـطالعه و خـلق‌الساعه‌ بر‌ پیچیدگی بیش از پیش مسأله و افزودن ابعاد غیرقابل‌ پیش‌بینی جدید خواهدافزود؛چنان چه در ادامـهء نـوشتار‌ پیـش‌رو‌ از منظر انتقادی و آسیب‌شناسانه‌ برخی از وجوه نه چندان مطلوب پخش این‌ چنین‌ نمازهای‌ جماعت را از شبکه‌های مـختلف سـیما برخواهیم شمرد.

البته نـمایش نماز در تلویزیون ایران فقط مختص فعالیت‌های‌ روزانهء‌ اذان‌ نیست بلکه از گذشته‌های دور در برخی سریال‌های تـلویزیونی صـحنه‌هایی از نماز به‌ چشم‌ می‌خورد. جالب‌ این که مشابه‌های برنامه‌های مختص اوقات شرعی، سیاستگذاری و برنامه سازی در حـوزهء سـریال‌ها نـیز به همان میزان‌ یکنواخت‌ و تقریبا بدون تغییر است،کارگردانان ایرانی عموما به کلیشه‌های ثابتی‌ از نماز در‌ نـمایش‌ تـلویزیونی دست یافته و بر روی آن‌ اجماعی‌ ادراکی‌ کرده‌اند.به نظر می‌رسد مخاطبان هم به چنین قـالب‌های‌ آشـنایی‌ از نـماز تلویزیونی خو گرفته‌اند.در کل انگارهء تلویزیونی‌ نماز بین نسل‌های مختلف مخاطبان صدا‌ و سیمای ایران هم‌چنان یـکسان و دسـت‌ نخورده‌ باقیمانده است.

این جمود‌ و سکون در قالب‌ها و زبان تلویزیونی‌ وقتی‌ با رویکرد حداقلی در اختصاص‌ صحنه‌های سـریال بـه نـماز همراه می‌گردد،بیش‌تر غیبت نماز‌ از‌ تولیدات نمایشی تلویزیون را القاء می‌کند تا‌ حضور جدی نماز.به عبارت‌ دیگر‌ بـه دلیـل تـکراری شدن کلیشه‌های‌ نمایش‌ نماز در سریال‌های تلویزیونی،توزیع قطره‌چکانی آن در صحنه‌های سریال نه تنها بـاعث جـلب نظر‌ و تمنای‌ مخاطب نمی‌گردد بلکه بسان سیاهی‌ لشکری‌ نه‌ چندان تأثیر گذار‌ و جدی از زاویهء نگاه‌ او بـه‌ سـرعت دور می‌گردد.به نظر نگارنده نماز از جمله استثنائاتی است که به دلیل حضور‌ هـماره‌ و مـستمر روزانه‌اش در زندگی طبیعی مسلمین‌ در‌ پرداخت رسانه‌ای‌ نـیز‌ بـاید‌ نـشانه‌ای پیوسته و مکرر اما‌ با تغییرات وسیع و گونه‌گون در نـحوهء ارائه داشـته باشد؛در حالی که برنامه‌سازان به دلیل‌ ضعف در خلاقیت تصویری برای نمایش نماز و تهی‌دستی‌ هـنری‌ در‌ نـحوهء‌ ارائه آن ظاهرا‌ چارهء‌ کار را در تقلیل حـداکثری صـحنه‌های نماز جـست‌وجو مـی‌کنند تـا شاید آن کلیشه‌های ثابت به دلیل تـکرار بسیار‌ کـم‌ همواره‌ تأثیر متناسب و مورد نظر را در‌ ذهن‌ مخاطب‌ بر‌ جای‌ گذارد.

کلیشه‌های آشنا

برخی مؤلفه‌های کلیشه‌ای نـسبتا آشـنای نماز در سریال‌های تلویزیونی چنین است:

 1.تکبیر، قیام و قـنوت، رکوع و ایستادن بعد از سجده در سـریال ها غـایب و نادیدنی است. بازیگران اغلب در حین‌ بـرخاستن از سـجدهء آخر نماز و یا گفتن تشهد و سلام آخر و سپس سه اللّه‌ اکبر پایانی نمایش داده می‌شوند.

2. بیش‌تر نـمازخوان‌ها را شـخصیت‌های میان سال و پیر تشکیل مـی‌دهند کـه آنـ‌ها نیز‌ فقط‌ در بـرخی گـرفتاری‌ها و برای حل مشکلات و بـه جـهت دعا وارد نماز شده‌اند و گرنه نماز خواندن در حالات غیراضطراری و عادی کاری معمول و رایج نیست.در ایـن مـیان نوجوانان‌ و کودکان چه در شرایط عادی و چـه اضـطراری غایبان اصـلی صـحنه‌های نمازند.

3. نمازها مـعمولا به صورت تک‌نفره یـا در فضای ساکت،در جانمازی مهیا و آرامشی‌ وصف‌ناپذیر‌ اقامه‌ می‌گردند.کمتر مشاهده شده است که‌ نماز‌ گزار فقط بـا گـذاراندن مهری ساده، بدون هیچ نوع حالت عـرفانی و در وضـعیتی مـعمول بـه اقـامهء نماز مشغول شـود یـا در محل عبادت‌ وی دیگران‌ نیز‌ حضور داشته باشند.

4. نماز خانم‌ها‌ اغلب‌ در حالت نوانیت چادر و مقنعهء سفید و به دست‌گیری تـسبیحی‌ خوشرنگ و چـشم‌نواز بـه تصویر درآمده است.نماز با چادرهای مشکی و رنـگی و بـه ویـژه در غـیاب‌ سجاده‌های پر زرق و بـرق‌ و تـسبیحی درخشان تقریبا مشاهده نشده است.خانم‌ها یا بی‌نمازند و یا نماز عرفا را می‌خوانند.

5. در نمایش اغلب نمازها معلوم نمی‌شود نمازگزار در صحنه،در حال اقامهء نماز واجب است یا مستحب و یا در‌ حال‌ اداء نماز ظـهر، عصر، مغرب و یا عشاء است.مشخص نشدن ماهیت وجوب‌ و یا استحاب هنگامی که با اقامهء نماز انحصارا در‌ حین مشکلات و برای کمک گرفتن از خداوند جهت حل معضلات زندگی‌ همراه‌ می‌گردد،به‌ تصور اقامهء نماز مستحبی دامـن مـی‌زند.گویا افراد برنامهء روزمره نماز ندارند و فقط وقتی نماز می‌خوانند که از ‌‌خداوند‌ کمک می‌خواهند.

6. شخصیت‌های نماز خوان سریال‌ها اغلب ستاره‌ها و قهرمانان داستانند.آدم متوسطها و حتی‌ آدم‌بدها‌ هرگز‌ نماز‌ نمی‌خوانند.بدین ترتیب صفت نمازخوانی با وضعیت بـهترین بـودن در ابعاد گوناگون زندگی هم نشین می‌گردد.در این‌ صورت شاید این چنین القاء شود که نمی‌شود انسان‌ متوسط و یا دارای عیوب‌ رفتاری و شخصیتی بود‌ و نماز هم خـواند بـلکه نماز وقتی خوانده می‌شود که انـسان مـنزه و مقدس و موفق باشد.

7. در سریال‌های تلویزیونی از مقدمات واجب نماز مثل اذان، اقامه و وضو و حتی غسل خبری‌ نیست، هیچ‌گاه از احکام‌ نماز سخنی گفته نمی‌شود. تمام افراد به آداب و شرایط نماز آگاهند و اصـلا سـؤالی ندارند. مسایل طهارت و نجاسات، شکیات، قرائت صـحیح، نحوهء صـحیح وضو، شرایط لباس نمازگزار و مواردی بسیار از این دست مسألهء نویسندگان و کارگردانهای‌ ما‌ نبوده است.

8. نمازهای خاص مانند نماز میت،نماز آیات،نماز عید فطر،نماز عید قربان،نماز عید قدیر، نماز شب،نماز جمعه،نماز پس از زیارت عاشورا،در هیچ سریال تلویزیونی تـصویر نـشده است. حتی نمازهای جماعت نیز در کلیشه‌های‌ رایج،به‌ صورت انفرادی تصویربرداری می‌شوند.جالب‌ این که نماز جماعت هماره در مساجد برگزار می‌گردد.گویا نمی‌توان در خارج از مسجد نماز جماعت داشت.صحنه‌های مربوط به زیارت امام‌زاده‌ها به کلی عاری از نـماز اسـت‌ و این در حـالی‌ است که نماز زیارت جزو برنامه‌ها و آداب اصلی و اولیهء یک زیارت کامل به شمار می‌رود.زیارت‌ در سریال‌های تلویزیونی عبارت اسـت از حضور درا مام‌زاده‌های خلوت،قفل کردن‌ دست‌ها‌ به‌ ضریح‌ و یا حرکت به دور‌ آن‌ و گـفت‌وگوی فـارسی بـلند با امام‌زاده.

9.نماز در حین مسافرت،نماز در هواپیما،نماز بیمارها در بستر،نماز جانبازان با عصا و یا در ویلچر و مواردی‌ از‌ این‌ دست که برای مـخاطب ‌ ‌تـلویزیونی جذاب،جالب و آموزنده‌ است،مورد غفلت‌ جدی دست‌اندرکاران تولید است.

10. در موارد متعدد و بی‌شماری از صحنه‌های سریال‌ها که بـه نـظر مـی‌رسد نشان از یک عادت‌ حرفه‌ای‌ غیرفرهنگی‌ است،مشاهده‌ می‌شود که صاحبان نقش‌ها پس از طلوع آفتاب از خواب‌ شبانه‌ بیدار می‌شوند.این در حـالی است که در بیان سریال نشانه‌ای دال برخوانده شدن نماز صبح‌ مشاهده نمی‌شود و به‌ ویژه‌ خـواب‌ سنگین و سخت‌بیدار شدن شـخصیت بـر چنین برداشتی صحت‌ می‌گذارد.این صحنه‌ها در‌ خصوص‌ انواع شخصیت‌های مثبت و منفی به کرات تکرار شده است.

آسیب‌ها،چالش‌ها وفرصت‌ها

موارد پیش گفته شده نکاتی در‌ باب‌ انگارهء‌ نماز در سریال‌های تلویزیونی بود ولی چنان‌چه آمد یکی از کانون‌های اصلی نمایش‌ نماز،برنامه‌های‌ مناسبتی‌ خـصوص اذان و اوقات شرعی است‌ .شاید مورد استثناء را بتوان در سریال مناسبتی زیر زمین دید‌ که‌ چند‌ سال‌ پیش از شبکهء سوم در ایام‌ ماه مبارک رمضان پخش شد و در آن به صورتی‌ تلویحی‌ و هنرمندانه‌ وضو گرفتن صحیح نمایش داده شد.

که نکات جدی و قابل تـأملی نـیز‌ در‌ خصوص‌ نحوهء پرداخت رسانه‌ای به این مناسبت‌های روزانه و خصوصا بازنمایی نماز در آن‌ها قابل بیان‌ است‌ که برخی اشاره می‌شود:

1. اولین نکته‌ای که در این خصوص جدا قابل تأمل است،تناقص‌ معنایی‌ در‌ هم‌زمانی پخش‌ نماز و دعـوت بـه نماز است.بدین معنی که اگر هدف از پخش نماز جماعت‌ دعوت‌ بینندگان‌ تلویزیونی به اقامهء نماز است آیا دعوت ضمنی مخاطبان به تماشای نماز‌ تلویزیونی‌ مانع‌ تحقق‌ هدف پیش گفته نیست؟

وقتی سیاست رسـانه بـر این منوال است که افراد بی‌درنگ پس از‌ رسیدن‌ وقت‌ اذان،آمادهء نماز شوند و به اقامهء آن بایستند و دقیقا به همین علت‌ است‌ که روند طبیعی برنامه‌ها برای قرائت اذان‌ قطع می‌شود،بنابراین،تلویزیون نباید به دنـبال بـیننده بـاشد ولی پخش نمازهای‌ پس‌ از اذان معنای‌ مرا بـبینید را بـه ذهـن متبادر می‌کند.بنابراین هر چقدر که‌ در‌ جذابیت و نوآوری ضبط،پرداخت و پخش نمازهای پس‌ از‌ اذان‌ خلاقیت به خرج دهیم بیش از پیش‌ به‌ مخاطب کـمک کـرده‌ایم کـه‌ وقت بعد از ازان را به تماشای تلویزیون بنشینید.بدین ترتیب‌ هر‌ نـوع تـوقع آموزشی از پخش‌ نمازها،مانند‌ ارائهء‌ قرائت‌های صحیح‌ و قابل‌ تبعیت و دعوت بینندگان به عبادت‌ الهی‌ و به‌ تصویر کشیدن معنویت نمازهای جماعت،تحت الشعاع کـارکرد اطـلاع‌رسانی،به مـعنی رسیدن وقت‌ نماز‌ و لزوم ترک محضر تلویزیون و شتافتن‌ به سوی نماز،قرار می‌گیرد.

به نـظر‌ می‌رسد بهترین تصمیم‌گیری قطع برنامه‌ها‌ و حک کردن یک جملهء ساده با مضامین‌ شبیه این عنوان است که:

به دلیل مشغول‌ شـدن‌ دسـت‌اندرکاران بـرنامه....به نماز،تلویزیون به مدت...دقیقه‌ تعطیل‌ است.

بدیهی است‌ که چنین اقدامی‌ از‌ استثنائات برنامه‌ریزی تلویزیونی در‌ جـهان‌ تـلویزیون است؛زیرا طبق یک عرف جا افتاده بسیار سنتی هر نوع قطع برنامه‌های رادیو و تلویزیونی‌ اقدامی‌ غیرحرفه‌ای و کاهندهء مـخاطب ارزیـابی شـده‌ است.

در این عرف‌ هیچ‌ چیزی‌ مهم‌تر از حفظ ارتباط‌ مخاطب با رسانه نیست چـون هـمهء مـنافع از دل‌ این ارتباط بیرون‌ می‌آید‌ درحالی‌که در مکتب ارتباطی اسلام،ارتباط با‌ خداوند‌ تـقدم‌ رتـبتی‌ و زمـانی‌ بر همهء انواع‌ ارتباطات‌ انسانی دارد پس در چهارچوب اسلامی،قطع برنامه‌های تلویزیونی‌ برای نماز نه تنها غیرمعقول نـیست بـلکه ابتناء کاملی‌ به‌ عقلانیت‌ اسلامی دارد.در غیر این صورت‌ هر اقدام دیگری‌ نهایتا‌ به‌ نـقض‌ غـرض‌ فـرهنگی‌ رسانه خواهد انجامید.

2. نحوهء ورود تلویزیون به اذان و خروج از آن تقریبا بدون مدیریت و پیش‌بینی‌های لازم‌ فرهنگی ارتباطی است.مصداق بارز ایـن بـی‌تدبیری تلافی تلاقی برنامه‌ای جذاب و مورد پسند مخاطبان‌ با اوقات شرعی و قطع یکبارهء آن‌هاست.چنین انـقطاع‌های آسـیب‌زا کـه به راحتی با مدیریت پخش‌ پیام در کنداکتور شبکه‌های قابل حل و دغده‌مندی در خصوص آن امری ضروری و سهل‌الفهم‌ اسـت‌ مـتأسفانه هم‌چنان در سامانهء پخش تلویزیون به چشم می‌خورد،بدین ترتیب و دقیقا پس از پخش اذان و نماز،مجری شـبکه کـه از قـراین موجود در سواد رسانه‌ای مخاطب،خود به نماز اول وقت‌ بی‌اهمیت‌ بوده است،سراسیمه به صحنهء تلویزیون حاضر می‌شود و ضـمن‌ آرزوی قـبولی طـاعات و عبادات بینندگان،آن‌ها را به مشاهدهء ادامهء برنامه دعوت می‌کند.البته در شرایط کنونی‌ که‌ پس از اذان مـدتی از‌ زمـان‌ پخش به نماز می‌گذرد جملات کلیشه‌ای مجری‌ها معقول‌تر است و گرنه در زمان هایی نه چندان دور که هنوز تـلویزیون سـیاست پخش نماز را در پیش‌ نگرفته‌ بود واقعا مجری آرزوی‌ قبولی‌ اعمالی را داشت کـه هـنوز محقق نشده بود و با مخاطبین صحبت می‌کرد کـه اصـلا فـرصت برخاستن به نماز را نداشته!!.

آسیب‌های این تلافی‌های ناشیانه و از روی بـی‌تفاوتی وقـتی به اوج‌ می‌رسد‌ که برنامه‌های‌ کودک و نوجوان به وقت اذان بخورد و طبق رسم همیشگی، ناگهان بـا قـطع برنامه بچه‌هایی که‌ هنوز به سـن بـلوغ نرسیده‌اند از آنـ‌ها خـواسته شـود که اجبارا به اذان به‌ اذان‌ و نـماز‌ پس از آن تـوجه کنند. به راستی چه امری می‌توانست بهتر از این به اشمئزاز کودکان از نماز‌ و دیـانت بـینجامد.البته در شرایط کنونی تلویزیون ایران به نـظر می‌رسد که‌ این‌ آسـیب‌ بـزرگ در خصوص برنامه‌های کودکان‌ برطرف شده اسـت ولی در دیـگر برنامه‌ها بعضا و هم‌چنان به چشم می‌خورد.از ‌‌طرف‌ دیگر پخش‌ قرائت قرآن ضبط شده در فضای بـی‌روح و مـصنوعی استودیوها نه تنها‌ از‌ پرداخت‌های‌ هـنری‌ حداقلی بـی‌بهره مـانده است بلکه در مـجموعه آداب و مـستحبات نمازهای واجب ظهر و عـصر‌ و مـغرب و عشاء دستور یا توصیه‌ای مبنی بر استجابت قرائت قرآن پیش از‌ نماز ملاحظه نشده اسـت. معلوم‌ نـیست‌ این سننت تلویزیونی چرا به وجـود آمـده است؟به نـظر مـی‌رسد نـوعی بازنگری درکل‌ این ساختار رسـانه‌ای لازم است.

3. چنان‌چه آمد قطع بی‌پروای برنامه‌های تلویزیون و پخش آمرانهء مورادی خارجی و بی‌ارتباط به آن‌چه در‌ حال پخش است یـک اقـدام نادر و استثنایی است که مگر در شـرایط اضـطراری و بـنا به بـرخی اقـتضائات خصوصا امنیتی بـه وقـوع نمی‌پیوندد ولی در فرهنگ اسلامی به دلیل اهمیت و اولویت‌ ارتباط‌ با خداوند بر دیگر امور تلویزیون باید از پررنـگ‌ترین خـطوط قـزمز حرفه‌ای خود نیز عبور کند ولی وقتی این خـرق عـادت بـزرگ و شـبیه بـه مـعجزه در فرهنگ و عرف تلویزیونی‌ ایران‌ و برخی کشورهای اسلامی با بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی خود اهالی تلویزیون و به ویژه مجریان و کارشناسان برنامه در حال پخش روبه‌رو می‌گردد واقعا چه توقعی از مخاطبین مـی‌توان داشت!؟در حالی‌ که‌ تلویزیون از یک طرف هزینهء سنگین گسست ارتباطی را فقط به واسطهء اهمیت نماز به‌ جان می‌خرد ولی از طرف دیگر ظهور پررنگ نماز نخواندن حاضرین در برنامه(اعم از مجری، کارشناس،هنرمندان‌ و...)منجر‌ می‌شود‌ که عایدی فـرهنگی تـلویزیون در‌ ازای‌ این‌ هزینه‌های‌ بزرگ تقریبا نزدیک به صفر گردد.مدیریت تلویزیون ایران قطعا باید برای حل این مشکل‌ تدبیرات جدی بیندیشد.

4. نماز جماعت تلویزیون انگاره‌ای مردانه از‌ نماز‌ جماعت‌ مساجد و مکان‌های مقدس را القاء می‌کند؛گویا خانم‌ها در‌ هـیچ‌ کـجای ایران در نمازهای جماعت حاضر نمی‌شوند در هر شهری که‌ بروی فقط مردان را می‌بینی.

5.گستردهء نمازهای جماعت شهرهای مختلف‌ ایران‌ بنا‌ به هر دلیلی از صحنهء تلویزیون ایران‌ غایب اسـت.نباید نـماز را‌ تهرانی،قمی،شیرازی و یا مشهدی معرفی کرد.

6. در نـمازهای جـماعت ما اثری از کودکان و نوجوانان نیست.غیر از پخش یک‌ نماز‌ جماعت‌ مقام‌ معظم رهبری با دختران نوجوان تازه‌مکلف که در سالهای دورتر پخش‌ می‌شد،تقریبا‌ نماز دیگری از نوجوانان و کودکان پخـش نـشده است و نمی‌شود.

7. اگر قرار است کـه تـماشاگران تلویزیون به‌ اقامهء‌ نماز‌ واجب خود در اول وقت بپردازند، پس‌ چرا فقط نماز مغرب بدون عشاء و ظهر‌ بدون‌ عصر پخش می‌شود.آیا معنی این تک‌نمازها این‌ است که برای اقامهء نماز دوم بعدا وقت‌ هست‌ و فـعلا بـه ادامهء برنامه‌ها توجه کنید یا منظور این‌ است که آن‌ها را هم در‌ وقت‌ فضیلت خود بخوانید که در این صورت باید در وقت فضلیت آن‌ها نیز به‌ پخش‌ نماز‌ پرداخت و یا این که نمازهای جـماعت پخـش‌شده به صـورت تک‌نمازی اقامه‌ شده‌اند!؟به نظر می‌رسد‌ وقتی‌ تلویزیون برای ترویج فرهنگ اقامهء نماز اول وقت هزینهء بالای‌ قطع روند برنامه‌ها را‌ پذیـرفته‌ است‌ دیگر اجرای ناقص مناسک نماز جماعت و عقیم گذاشتن آن‌ وجهی نـداشته بـاشد در حـالی که‌ چه‌ بسا پخش ناقص،آسیب‌های دیگری را در آینده دامن بزند.

8. تکرار مدام برخی نمازهای‌ تاریخی‌ مانند‌ نماز جماعت امام امـت ‌ ‌قـطعا به تقلیل جذابیت و اهمیت تلویزیونی آن می‌انجامد. بعضا ملاحظه شده است‌ که‌ دو‌ شبکه هم‌زمان یـک نـماز را پخـش‌ می‌کنند و طرفه این که در ماه رمضان‌ امسال(1387)ملاحظه‌ شد گاهی روزها هنگام پخش نماز یکی از مراجع تقلید از یـک شبکه ایشان در شبکهء دیگر‌ در‌ حال سخنرانی پس از افطار تلویزیونی‌ بوده‌اند!! ناهماهنگی‌هایی این چنین به هیچ و جـه‌ قابل‌ قبول نیست.

9. در پخش نـمازهای جـماعت شهرها و استان‌های‌ مختلف‌ باید سعی داشت نشانه‌ها و عناصری‌ از فرهنگ‌ بومی‌ ایشان مانند نوع لباس،نوع مسجد، لهجه قرائت و...لحاظ شود تا نماز واقعا نمایندهء فرهنگ دینی‌ آن‌ منطقه باشد.

10. بعضا ملاحظه می‌شود نمازهایی‌ که‌ در فصول‌ سـرد‌ سال‌ ضبط شده‌اند در فصول گرم پخش‌ می‌شوند‌ که‌ ناهماهنگی پوشش نمازگزاران (برای نمونه استفاده از لباس‌های گرم در موقعیت‌ فصلی تابستان)با‌ فضای‌ امروزین به دلزدگی و احساس تصنع‌ مخاطب می‌انجامد.

11. به نظر می‌رسد‌ سیاست‌های‌ اولویت‌دهی به ضبط و پخـش‌ نـمازهای‌ جماعت بیشتر ناظر به‌ وضعیت،فیزیک،قرائت و...امام جماعت است.هر چند که این جدیت لازم و حتمی‌ است ولی‌ نباید در عین حال‌ از‌ وضعیت‌ مأمومین به ویژه‌ صف‌ اول ایشان غافل بود.وجود‌ صحنه‌های‌ ناهنجار‌ و بعضا مشمئز کننده،اکثریت افراد مـسن و مـواردی از این دست عموما مورد غفلت‌ دست‌اندرکاران‌ ضبط‌ و پخش بوده است.

12. پخش نمازهای جماعت‌ شیعیان‌ از سراسر‌ جهان‌ نیز‌ می‌توانید به عنوان یک‌ پخش جدید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.برای نمونه پخش نماز جماعت حـجت‌الاسلام و المـسلمین سید حسن‌ نصراللّه‌ به همراه برادران و خواهران حزب‌ اللّه‌ لبنان‌ اقدامی‌ جدید‌ و جالب خواهد‌ بود.

13. پخش نماز صنوف مختلف چنان‌چه در خصوص نمازهای دانشجویی در دانشگاه‌ها یا پاسداران و هیأت دولت با مقام‌ معظم‌ رهبری‌ اتفاق افـتاده اسـت،ظرفیت بـصری عظیمی را ایجاد می‌کند.

14. قرار دادن‌ دوربین‌ اصلی‌ جـلوی‌ امـام‌ جـماعت به وجه تماشاگرانهء نماز جماعت دامن‌ می‌زند.امری که قطعا هدف اصلی از پخش نماز نیست بلکه نیت اولیه دعوت تماشاگران به نماز است.جالب ایـنکه دیـدن نـماز جماعت از‌ روبه‌رو برای اولین بار از تلویزیون ایران تـوسعه و تـرویج‌ داده شد و گرنه در سابقهء ذهنی و تجربهء مذهبی مخاطبان،نماز جماعت به طور معمول همیشه از پشت صف‌ها و یا پشت‌ امام‌ جماعت قـابل مـشاهده بـوده است.به نظر می‌رسد قرار دادن‌ دوربین‌هایی در پشت صف‌ها و ریختن بار اصـلی تصویر به دوربین پشت با اهداف پخش نماز و تجربهء فرهنگی مخاطبان تلویزیون هم‌خوان‌تر‌ باشد.به‌ ویژه که این اقـدام در خـصوص‌ تصویربرداری نـماز بانوان مرجح است.

قطعا در خصوص پرداخت به انگارهء نماز در تلویزیون ایران مطالعات و مـباحثات بـسیار‌ بیش‌تری‌ لازم‌ است.شاید نوشتار پیش رو توانسته‌ باشد‌ بستر مناسبی را جهت دامن زدن به گفت‌وگوهای‌ تخصصی در این باره وجود آورد.

در هـر حـال،پیشنهاد مـی‌شود که در مراکز تحقیقاتی صدا و سیما،پژوهش‌هایی گوناگون‌ و از ابعاد مختلف نظری در‌ این‌ باره پیـگیری و اجـرا گـردد.ضرورت این اقدامات با بیانات اخیر مقام‌ معظم رهبری در دیدار با شرکت‌کنندگان همایش ملی اقامهء نـماز سـال 1387،و تـأکید بر ظهور و بروز نشانه‌های اسلامی به ویژه‌ نماز‌ در جامعهء اسلامی دو چندان شده است.بدیهی اسـت صـدا و سیما به عنوان جدی‌ترین و چشم‌گیرترین عرصهء حیات مجازی نظام جمهوری اسلامی و ملت‌ مسلمان ایـران بـیش از دیـگر عرصه‌های مجازی و تصویری‌ در معرض‌ مطالبهء رهبری معظم‌ انقلاب است.به نظر می‌رسد با اجرای برخی تـدبیرهای سـاده ولی مؤثر در فاصلهء زمانی تا‌ همایش‌ ملی نماز سال آینده(1389)بتوان قدم‌های بزرگ و رضایت‌بخشی در این راسـتا‌ برداشت.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3911 کلمه
مولف : جعفری،علی
ناشر : رواق هنر و اندیشه « شماره 27 »
1395/5/11 ساعت 15:52
کد : 1458
دسته : آسیب شناسی نماز در رسانه
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز در تلویزیون
نماز و رسانه
نماز و هنر
آسیب شناسی نماز در تلویزیون
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز