علل عدم استقبال دانش آموزان از اقامه نماز مدارس

■ علل عدم استقبال دانش آموزان از اقامه نماز مدارس

علل عدم استقبال دانش آموزان از اقامه نماز مدارس

بررسي ميزان استقبال دانش آموزان از اقامه ي نماز در مدارس «با تاکيد بر علل عدم استقبال»

مقدمتاً عرض مي کنم که موضوع مقاله نتايج تحقيقي است که به خواست فرمانداري محترم ساوه و در اواخر سال 73 در سطح مدارس راهنمايي و دبيرستان هاي دخترانه و پسرانه شهر ساوه تحت عنوان: «بررسي ميزان استقبال دانش آموزان از نماز در مدارس» با تأکيد بر علل عدم استقبال از نماز انجام گرفت، که در آن نمونه ها به طور تصادفي از جامعه آماري پنج هزار و پانصد نفري دختر و پسر انتخاب شدند و پس از توزيع پرسشنامه بين آنها و تجزيه و تحليل پاسخ ها با استفاده از روش توصيفي و رسم نمودارها و منحني هاي مربوط، اين نتايج بدست آمد. (از آنجا که نگارنده براي دستيابي به نتايج با ارزش، مي بايست رفتار سه مرجع خانواده و مدرسه و جامعه بيرون از اين دو را در ارتباط با نماز مورد ارزيابي قرار مي داد، ناگزير با طرح سؤالات چند گزينه اي در هر سه زمينه ي فوق براي دانش آموزان، موضوع را مورد بررسي قرار داد و در انتها نيز با يک پرسش باز، نظر کلي دانش آموزان را خواستار شد).

اما ابتدا نظر کلي دانش آموزان در ارتباط با علل اصلي عدم استقبال از نماز:

نظر کلي دانش آموزان که در واقع بخش اصلي تحقيق را به خود اختصاص داد، منجر به بروز بيشترين عکس العمل دانش آموزان در مورد حقايق درون خانه و مدرسه گرديد که نگارنده را در دستيابي به انگيزه ها و انگيزاننده هاي مربوط به استقبال و عدم استقبال جوانان دانش آموز از نماز کمک نمود. بدين ترتيب که وقتي پاسخ سؤالات در کنار يکديگر قرار گرفت، ارتباط آنها پس از تنظيم جداول «فراواني» و رسم نمودارهاي مربوط بررسي شد و ميزان نزديکي افکار جوانان به يکديگر، خصوصاً افراد علاقه مند به نماز و نيز ساير افرادي که به دلايلي علاقه مندي چنداني به نماز نشان نداده بودند به وضوح مشاهده شد و اطمينان به طرح صحيح سؤال را حاصل نمود، به طوري که نگارنده آرزو نمود که اي کاش چنين موضوعي در سراسر کشور به بررسي گذاشته مي شد و ارزيابي مقايسه اي نسبت به جوانان مملکت در مورد راه حل هاي گرايش هر چه بيشتر آنان به نماز صورت مي گرفت. نتايج حاصل از تجزيه و تحليل و ارزيابي نظريات جوانان نشان داد که در جامعه ي مورد بررسي، دانش آموزان از نماز استقبال مي کنند، به طوري که جوانان دلايل آن را توجه والدين نسبت به فرزندان و تأکيد ايشان بر نماز خواندن از طريق رفتارهاي تشويقي و متناسب با موضوع و برخورد صميمي و مسئولانه ي والدين از نظر بيان احکام نماز در مواقع سست شدن جوان که منتهي به تحکيم روابط بين والدين و فرزندان نيز مي شود دانسته و اضافه نموده اند که استفاده از روش پند و نصيحت و ايجاد محدوديت در بعضي موارد، مثل رفت و آمد با دوستان ناباب، ديدن فيلم هاي بدآموز ويدئويي و استمرار اين رويه و نيز استفاده ي خود آنان از کتابخانه و مطالعه ي مطالب درسي و غير درسي و نوارهاي سخنراني و مذهبي، ورزش و سينما رفتن، بعلاوه ي استقبال از مجالس وعظ و سخنراني، زمينه ساز گرايش جوانان به نماز بود، عدول از آن، چه از ناحيه ي والدين و چه از طرف مسئولين مدرسه، بيشترين عامل سست کننده ي اعتقاد جوان به نماز مي باشد. دانش آموزان جوان مي گويند با آن که ويدئو، بي حجابي و بدحجابي از عوامل فرهنگ غربي بوده و در جامعه ي ما نيز در حال افزايش است، متأسفانه تبليغات مربوط به نماز کم است. و تبليغات جزيي فعلي نيز به علت اثر گذاردن بيشتر عوامل بازدارنده و مخرب، کارساز نمي باشد. اما در عين حال نمايش فيلم هاي ويدئويي کنترل شده از طريق ويدئو کلوپ، از نظر پرکردن اوقات فراغتشان کار خوبي است. قابل ذکر است که در جامعه ي مورد بررسي، استفاده از فيلم بدآموز ويدئويي به علت بالا بودن آگاهي هاي اسلامي و منع والدين و عدم پذيرش اکثر افراد اجتماع و در واقع وجود بيشترين گرايش مذهبي در خانواده ها، بسيار اندک بوده است. جامعه ي مورد بررسي معتقد است که اقدامات اجتماعي در مورد حل مشکلات آنان مفيد بوده است. با اين حال در ارتباط با ترغيب ايشان به نماز بايد نسبت به توسعه ي مکان ها و مجالس نماز و نيز افزايش کلاس هاي ديني و احکام براي آگاهي بخشي به جوانان اقداماتي صورت گيرد، تا سلامت جامعه نيز در اين بعد تضمين شود.

مضافاً اينکه والدين از طريق رفتار و کردار خود، مدارس با ايجاد امکانات اجراي نماز، و جامعه نيز با تأمين نيازهاي قشر جوان و رفع مشکلات آنان، در ارتباط تنگاتنگ با هم عمل نمايند تا ميل و رغبت جوان به پايبندي او به نماز بيشتر گردد، زيرا بي توجهي به اين مسأله سبب روي آوري نسل جوان به فيلم هاي بدآموز، اخلاقي و به اصطلاح سرگرم کننده و ابتلاي اين نسل به مفاسد اجتماعي آن خواهد شد. نظر جوانان در مورد نماز مدارس اين است که نماز بايد بعد از اذان و همراه با رفتارهاي انگيزشي مجموعه ي مديريت و شرکت معلمين، به ويژه معلم مربوط و با حضور پيشنماز روحاني انجام شود، تا رفته رفته مشکلات شرعي جوان نيز مطرح و فاصله ي ناآگاهي آنان با مسائل اسلامي کمتر گردد. مضافاً اين که کليه ي مدارس به نمازخانه مجهز شوند و اصول بهداشتي در آنها رعايت گردد تا از کساني که به دلايل فوق از نماز فاصله گرفته اند، کاسته شود. دانش آموزان، بودن و نبودن امکانات فوق الذکر را در کنار نوع رفتار مدرسه، عامل مهمي در سست شدن و يا راسخ شدن اعتقاد جوان به نماز دانسته و بر اين عقيده اند که جوانان دانش آموز علي رغم ميل باطني خود، به عللي، از جمله ندانستن احکام نماز و ترس از شکسته شدن غرور خود، در نماز جماعت مدرسه شرکت نمي کنند و بنابراين استمرار جلسات نماز در مدارس مي تواند کوشش راسخي براي رفع اين معضل آنها باشد. لذا در پيشنهادهاي خود گفته اند که در صورت امکان ساعات درسي کلاس هاي قرآن و ديني قبل از وقت نماز پيش بيني شود تا به علت اتصال آن به نماز، وسيله ي بحث گفت و گو درباره ي مسائل نماز و آمادگي اغناي روحي و معنوي جوانان نيز فراهم آيد. چرا که جوانان شرکت در نماز جماعت مدرسه را يک وظيفه ي اسلامي دانسته اند، اما به دنبال انگيزاننده هاي آن مي گردند و خلاصه آنکه وجود بيشترين خانواده هاي مذهبي به عنوان ويژگي خاص جامعه ي مورد بررسي نشان داد که اکثر اين خانواده ها از اوان طفوليت، فرزندان را با نماز آشنا کرده و با نصايح موزون و هماهنگ با خواست هايشان، ايمان مذهبي را در آنان زنده نگه داشته اند. به طوري که نمودهاي آن را در جامعه ي مورد بررسي مي توان مشاهده نمود. پيدا شدن روح خوش بيني نسبت به مسائل، احساس رضايت از عمل انسان دوستانه، کسب رضايت والدين و بينش خوب نسبت به افراد نمازخوان، جوشش نسبت به همنوعان، خودداري از بي تفاوتي در برابر مسائل، انتقاد از مسائل و اعتقاد به نماز خواندن را مي توان به عنوان نشانه هاي استقبال دانش آموزان جوان از نماز بر شمرد البته درصد پايين نظريات مخالف با آراي فوق را نيز تحت عنوان عدم گرايش به نماز مي توان تحليل و استدلال کرد و چون موضوع تحقيق و بررسي بر علل عدم استقبال تأکيد دارد، لذا اين عوامل به عنوان عوامل عدم استقبال در خانه و مدرسه و جامعه از زبان دانش آموزان به ترتيب زير بيان شده است:

الف) عوامل خانوادگي:

بي تفاوتي و بي بندباري خانواده به اين شکل که مانع تماشا کردن فيلم هاي غير اخلاقي و ويدئويي توسط فرزندان نمي باشند. نماز نخواندن والدين، توجه کم پدر و مادر نسبت به نماز، به طوري که اگر فرزند نماز بخواند از او استقبال مي کنند و اگر نخواند با او کاري ندارد، مخالفت والدين از طريق نا امن کردن محيط خانواده و تأثير منفي آن بر سلامت روح و جسم فرزندان، کم علاقگي خانواده به امور مذهبي، ناآگاهي و يا کم اطلاعي خانواده نسبت به مسائل ديني، به طوري که بعضاً ضرر ناشي از عمل نادرست خويش را به حساب مسائل ديني گذاشته، بر اين اساس از تلاش بيشتر در اين زمينه خودداري مي کنند، ديدن فيلم هاي غيراخلاقي توسط خانواده، برخوردار نبودن جوان از مشوق خوب و اقوام نماز خوان، سستي والدين و عدم تأکيد ايشان بر نماز فرزندان.

 

ب) علل مدرسه اي:

در اين تحقيق، تأکيد به روي اين علل مي باشد که عبارتند از: نداشتن نمازخانه در مدرسه و فراموش شدن تدريجي نماز از سوي دانش آموزان، فريب خوردن دانش آموزان ناآگاه توسط منحرفين، عدم استفاده ي مستمر از نمازخانه ي مدرسه، عدم آشنايي کامل دانش آموزان با مفاهيم و ارزش هاي نماز و شنيدن پاسخ هاي سطحي از دبيران ديني در ارتباط با سؤالات خود، عدم کفايت فعاليت هاي پرورشي مربيان پرورشي مدارس در ارتباط با مسائل ديني و قرآني و محدود شدن اين گونه فعاليت ها به کلاس درس و دبير مربوطه، نوبتي بودن شرکت کلاس ها در نماز جماعت مدرسه و بعضاً منع دبير مربوطه از رفتن به نماز به انگيزه ي جلوگيري از اتلاف وقت کلاس و عقب افتادن از دروس، نظيف نبودن محل برگزاري نماز، برخورد تند مسئولين در موقع شرکت نکردن دانش آموز در نماز مدرسه، تمسخر فرد نماز خوان در موقع اقامه ي نماز، عدم شرکت دوستان دانش آموز در نماز جماعت مدرسه، تشويق نشدن دانش آموزان نماز خوان، استفاده از مسجد نزديک مدرسه به علت نبود نمازخانه در مدرسه و عدم شرکت دانش آموز به بهانه هاي مختلف نظير نداشتن چادر مناسب و پيش کشيدن مسائل شرعي، کم صحبت کردن از مسائل ديني و مذهبي نظير احکام و فضايل نماز در موقع اقامه ي نماز در مدرسه، ناکافي بودن فضاي نمازخانه ي مدارس از نظر پذيرش دانش آموز و عدم وقت کافي براي انجام نماز در مسجد بيرون از مدرسه، حجيم بودن دروس و نبودن انگيزه هاي لازم براي ايجاد رغبت به شرکت در نماز در دانش آموز، استفاده از روش اجبار در فراخواني جوانان به نماز در مدارس و شرکت نکردن مستمر مسئولين مدرسه در نماز مدرسه.

 

ج) علل اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي:

فراواني رفتارها و حرکات زننده ي غير اسلامي در جامعه، اشاعه ي بدحجابي در جامعه و عدم رعايت پوشش مناسب اسلامي از سوي زنان و مردان، عدم استفاده صحيح از اوقات فراغت و گرايش جوانان به ابزارها و وسايل غير اخلاقي براي پرکردن اين اوقات، برخورد غير سازنده ي برخي از مسئولين از نظر تظاهر به نماز خواني و بروز رفتاري خلاف آنچه که مي گويند، نبود تفريحات سالم و سرگرم کننده در حد لازم، عدم رعايت اصول بهداشتي در نمازخانه ها و مساجد، بي رغبتي نسبت به مقابله با فرهنگ غربي در حال نفوذ به علت فراواني ظواهر اين فرهنگ نظير عدم رعايت کامل حجاب اسلامي و پوشش هاي نامناسب و گرفتار شدن جوانان به وسوسه هاي شيطاني، پيدا شدن فاصله بين جوانان و نماز در اثر معاشرت با دوستان ناباب و بي تفاوتي والدين، تضاد ميان گفتار و عمل مسئولين، تضاد بين فرهنگ خانواده و جامعه، در هم شدن تهاجم فرهنگي با رشد نيافتگي فرهنگ نماز، استفاده از لباس به سبک غربي ها، کم بها دادن به افکار و اعتقادات جوان، تبليغات کم جامعه نسبت به نماز، استفاده ي نادرست از ويدئو، تذکر کم مسئولين نسبت به نماز، اثر پيروي از مد در خرافاتي دانستن نماز، خالي بودن محيط هاي آموزشي از معنويات نماز، تورم قيمت مايحتاج و درآمد کم خانواده و گرايش آنها به تفکر در ماديات براي رفع نيازهاي جوانان خود.

به طوري که ملاحظه شد دانش آموزان دبيرستاني از نماز در مدارس استقبال کردند و در مواردي هم که قبلاً ذکر شد استقبال چنداني نداشتند. با اين حال نگارنده چون از روش توضيحي «آنچه هست» در تحقيق خود استفاده نموده و درصدد پيدا کردن راه حل نيز برآمده، لذا براي اين کار مجدداً به سراغ نظريات دانش آموزان رفته و موارد ذيل را از آن استخراج نموده است. دانش آموزان مي گويند:

خطابشان به والدين، سپس مدرسه و بعد جامعه است.

والدين خودشان سروقت نماز بخوانند و فرزندان را هم به نماز تشويق کنند به گونه اي که آنان بپندارند که به خواست خود عمل کرده اند، آنان را از طفوليت به نماز وادارند و با اصول اسلامي آشنا سازند، آنها را با خود به مجالس و محافل مذهبي برده و با قرآن آشنا کنند، به ايشان آداب معاشرت و اخلاق اسلامي را ياد دهند و خود هم به اين امر تمايل نشان دهند، اصل تشويق و ترغيب را وسيله ي تربيتي قرار داده، از ناسازگاري با جوانان پرهيز کنند و ضمن مشورت با آنان در تصميم گيري ها، با آنها دوست باشند و برايشان تفريحات سالم فراهم نمايند، از ديد فرزند به مشکلات نگاه کنند، در تأکيد بر خواندن نماز اعتدال را رعايت کرده، فوايد جسمي و روحي نماز را براي فرزندان بگويند و در صورت کوتاهي آنان، با ملايمت نکوهششان کنند، و ليکن افراط نکنند، خودشان حجاب اسلامي را حفظ و از ارتکاب عمل خلاف نزد فرزند و نگاه کردن به فيلم هاي بدآموز خودداري کنند، رفتار فرزندان را زير نظر گرفته، بارعايت حدود آزادي فرزند از معاشرت وي با افراد ناباب جلوگيري نمايند، براي فرزندان راهنماياني چون خودشان قرار دهند که نفوذ کلامشان بيشتر باشد، از مجالس درون مدرسه آگاه باشند و در اجتماعاتي که در ارتباط با فرزندان تشکيل مي شود، با وي شرکت نمايند.

(والسلام عليکم و رحمةالله)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2178 کلمه
مولف : جناب آقاي آزاديان
1395/3/8 ساعت 08:33
کد : 1378
دسته : آسیب‌‌شناسی دعوت به نماز در جامعه
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
موانع نماز
مدرسه و نماز
نماز جماعت مدارس
آسیب شناسی نماز جماعت مدارس
معلمان و نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز